انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 48 از 107:  « پیشین  1  ...  47  48  49  ...  106  107  پسین »

Anvari | دیوان اشعار انوری


زن

 


پنج قالاشیم در بیغوله‌ای
با حریفی کو رباب خوش زند
چرخ مردم‌خوار گویی خصم ماست
تا چو برخیزیم بر هر شش زند
بی‌شرابی آتش اندر ما زدست
کیست کو آتش در این آتش زند




بیخ دو غماز برانداختند
اصل بشد فرع چه تن می‌زند
اسعد بندار به دوزخ رسید
مخلص غزال چه فن می‌زند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای نمودار آفتاب بلند
گشته ایمن چو آسان ز گزند

صورت فتح و قبهٔ ظفری
این‌چنین دلگشای دشمن بند

ساحتت آب قندهار ببرد
صنعتت بیخ نوبهار بکند

سقف تو با سپهر همسایه
صحن تو با بهشت خویشاوند

آسمانی که نیستت همتا
یا بهشتی که نیستت مانند

از تو آباد باد و فرخ باد
آنکه بنیاد فرخ تو فکند

مجد دین بوالحسن هست عقیم
مادر عالم از چو او فرزند

آنکه دستش به دادن روزی
آمد اندر زمانه روزی مند

تا ز تاریخها شود معلوم
کز فلان چند شد ز بهمان چند

عدد سالهای عمرش باد
همچو تاریخ پانصد و چل و اند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


به خدایی که دست قدرت او
ناوک مجری قدر فکند
دست قهرش مگر ز وعد و وعید
جوز در مغز معصیت شکند
کز ملافات مردک جاهل
بیخ شادی ز جان و دل بکند




احکام دین چو از شرف‌الدین شرف گرفت
آنرا عنایت ازلی تقویت کند

آن کاملست او که نماند جهان جهل
گر علم را به کلک و نظر تربیت کند

از رای اوست تابش خورشید عاریت
مه زان به طبع تابش ازو عاریت کند

هردم ز غایت و رعش کاتب یمینش
همسایه را به عزل همی تعزیت کند

نشگفت اگر به قوت فتویش بعد از این
باگرگ میش کشته لجاح دیت کند

هان تا به منصبش نکنی تهنیت که دین
خود را به منصب شرف تهنیت کند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای کریمی که رای همت تو
عدم سایلان وجود کند
شرم دارد زمانه با چو تویی
که ز حاتم حدیث جود کند
حاتم از خاک گربرآرد سر
خاک پای ترا سجود کند




گنبد پیروزه گون بااختران سیم رنگ
هر شبی تا روز وصف بی نوایی من کند

روزگار بی‌نوایی وصل را هجران دهد
اتفاق تنگ دستی دوست را دشمن کند

صعب و تاریکست دوراز وصل تو شبهای من
شمعها باید که این تاریک را روشن کند

پاره‌ای ازاعتقاد خویش نزد من فرست
تاشبم را روشن و این حجره را گلشن کند

ورنه فراش سرای مکرمت را نصب کن
تا دو دانگی در وجوه یک منی روغن کند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای خداوندی که از دریای دستت روزگار
آز مفلس را چو کان تا جاودان قارون کند

گر سموم قهر تو بر بحر و کان یابد گذر
در این بیجاده و بیجادهٔ آن خون کند

ور نسیم لطف تو بر آتش دوزخ وزد
شعلهٔ او فعل آب دجله و جیحون کند

کلک تو میزان حشر آمد که در بازار ملک
زشت و خوب از هم جدا و خیر و شر موزون کند

عقل را حیرت همی آید ز کلکت گاه‌گاه
کو به تنهایی همی ترتیب عالم چون کند

دانکه تشریف خداوند خراسان آیتیست
کز بزرگی نسخ آیتهای گوناگون کند

پاسبانش ز انبساط نسبت همسایگی
کسوت خود را شبی گر تحفهٔ گردون کند

از نشاط اینکه این تشریف خدمتگار اوست
در زمان دراعهٔ کحلی ز سر بیرون کند

گرنه این بودی روا بودی که در تشریف تو
آنکه روز عالمی ذکری همی میمون کند

از ولوع خویش بر مدح تو ناگه گفتمی
پایگاه کعبه را کسوت کجا افزون کند

شادبادی تا جهان صد سال دیگر بر درت
همچنین خدمت کند از جان همی کاکنون کند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


دوستی گفت صبر کن ایراک
صبر کار تو خوب و زود کند
آب رفته به جوی باز آید
کار بهتر از آنکه بود کند
گفتم آب ار به جوی باز آید
ماهی مرده را چه سود کند




به خدایی که قدر قدرت او
ماه را عاجز محاق کند
کاین دل ریش آرزومندم
تا که با وصلت اتفاق کند
گر زند خیمه بر دروغ زند
ور کند شادی نفاق کند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو
آب حیوان از وجود خویش بیزاری کند

پای باست زین اگر بر خنگ ایام افکند
فتنه نتواند که در ظلمش ستمکاری کند

روی هر خاکی که از موزه‌ت جمالی کسب کرد
تاابد با زمزم و کوثر کله داری کند

موزهٔ خاص ترادستار کردم از شرف
موزهٔ خاص ترا زیبد که دستاری کند

نام میمون تو تا بر ساق او بنوشته‌اند
ساف عرش از رشک آن دولت همی زاری کند

موزه‌ای کز افسری بیش است در پایش کنم
حاش لله بنده هرگز این سبکساری کند

آ سمان از بهر تاج خسرو سیارگان
روزها شد تاهمی از من خریداری کند

هر کرا ای دست موزه‌اش از تفاخر دست داد
برهمه عالم زبر دستی و جباری کند

شاد و دولت یار بادی تا به سعی آ فتاب
در نما نفس نباتی را صبا یاری کند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ترا هجا نکند انوری معاذالله
نه او که از شعرا کس ترا هجا نکند
نه از بزرگی تو زانک از معایب تو
چه جای هجو که اندیشه هم کرانکند




کامل العصر نیک نیک بدان
با من این سیف نیک می‌نکند
غرضم حاصل و دلم فارغ
می‌تواند ولیک می‌نکند
مرغزی‌وار گر چه قافیه نیست
خود سلام علیک می‌نکند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


بافلک دی نیازمندی گفت
چون منت گر نیازمند کنند

زان ستمها که گردش تو کند
توچه گویی که باتو چند کنند

آخر این اختران بی معنیت
چند بخت مرانژند کنند

بی سبب هر زمان چو پایهٔ خویش
پایهٔ طاقتم بلند کنند

به زمستان گر آتشی یابم
هفت عضوم برو سپند کنند

حلقهٔ جیب کهنه در حلقم
هر زمان حلقهٔ کمند کنند

عالمی ناپسند احوالند
تا کی احوال ناپسند کنند

در احسان چرا بنگشایند
چارهٔ چند مستمند کنند

فلکش گفت بربروت مخند
که جهانیت ریشخند کنند

در احسان بگو که بگشاید
بوالحسن را چو تخته‌بند کنند

ما در آنیم تا قضا و قدر
زهر آن فتنه باز قند کنند

که به مویی فلک بیاویزد
گر به مویی برو گزند کنند
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای خداوندی که از روی تفاخر بنده‌وار
نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند

آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو
آز را از بی‌نیازی جاودان قارون کنند

لمعهٔ رخسار جاه و عکس اشک دشمنت
کهربا را چون عقیق از خاصیت گلگون کنند

بنده را شاگرد خوارزمی است شیطان هیکلی
کان چنان هیکل نه در کوه و نه در هامون کنند

معده‌ای دارد که سیری را درو امید نیست
در علاج جوع کلبی کوه اگر معجون کنند

از نهیب او نهنگان رخت بر خشکی کشند
گر شیاطین صورت امعاش بر جیحون کنند

یک دم ار خالی شود حلقش که زهرش باد و مار
راست چون دیوی بود کش انکژه در ... کنند

از شره گویی همی حلوای صابونی خورد
گر خمیر نان او خود جمله از صابون کنند

حاش لله گر بماند یک مه دیگر به مرو
آه و واویلا که تا این چند مسکین چون کنند

کز نهیب معدهٔ او هر شبی تا بامداد
اهل شهر و روستا بر نان همی افسون کنند

مخت سوب و بکند او که از بیخم بکند
طبع موزونم همی زاندیشه ناموزون کنند

صاحبا یارب جزایت خیر بادا خیر کن
کندرین موسم بسی خیرات گوناگون کنند

یا غلامی چند را از روی حسبت بر گمار
تا شبیخون آورند و دفع این ملعون کنند

یا بکش این کافر زن روسبی را آشکار
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند

یا بگو زان پیش کز عالم برآرد قحط کل
تا به سیلی از حدود عالمش بیرون کنند

یا بفرما اهل دیوان را که تا من بنده را
زانچه مجری دارم اجرا یک‌نفر افزون کنند
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 48 از 107:  « پیشین  1  ...  47  48  49  ...  106  107  پسین » 
شعر و ادبیات

Anvari | دیوان اشعار انوری


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA