انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 51 از 107:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  106  107  پسین »

Anvari | دیوان اشعار انوری


زن

 


طبع مهتاب را دو خاصیت است
که ببندد بدان و بگشاید

به یکی جان چو جور بخراشد
به دگر دل چو عدل بزداید

ماهتابیست این علی مهتاب
که اخس الخواص می‌زاید

سیب انصاف را ببندد رنگ
قصب عهد را بفرساید

گل آزادگی نکرده فزون
در زکام جفا بیفزاید

مد دریای مکرمت نکند
تا به جوی ثنا برون ناید

باز در جزر می‌کند تاثیر
تا چو آب و گلشن بیالاید

این چنین ماهتاب دانی چه
گازر حادثات را شاید

تا گرش در حساب کون و فساد
کز شش و هفت جام درباید

به ذراع فجی به دست قضا
ناگهان بر فناش پیماید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای بزرگی که رای روشن تو
همه کار صواب فرماید
هر سؤالی که در زمانه کنند
جودت آنرا جواب فرماید
کهتران را چو مهتران به کرم
یک صراحی شراب فرماید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


بر کار جهان دل منه ایرا که نشاید
کین خوبی و ناخوبی هم دیر نپاید
چندان که بگفتم مهل کاخر روزی
آن سیم سیه گردد و آن حلقه بساید
پندم نپذیرفتی و خوکی شدی آخر
وامروز در این شهر کسی خوک نگاید
هم با دل پر دردی و هم با رخ پر موی
ای سرو لقا محنت از این بیش نیاید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


در مرثیهٔ موئیدالدین
هرکس اثری همی نماید

گفتم که تشبهی کنم نیز
باشد که تسلیی فزاید

لیکن پس از آن جهان معنی
خود طبع سخن همی نزاید

با این همه شرح حال شرطست
شرطی نه که طبع هرزه لاید

در جوف سپهر تنگدل بود
عنقا به قفس درون نیاید

می‌گفت کجاست باد فضلی
کم زین سر خاک در رباید

یزدان که گره‌گشای فضلش
بند قدر و قضا گشاید

بشنید به استماع لایق
چونان که جز آنچنان نشاید

لطفش به رسالت اجل گفت
کاین زبدهٔ صنع می چه باید

بر شاخ مزاج بلبل جانت
تا چند نوای غم سراید

گر مختصرست عالم کون
رای تو بدو نمی‌گراید

بخرام که سکنهٔ دگر هست
تا آن دگرت چگونه آید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


خدایگانا نزدیک شد که صبح ظفر
زظل گوهر چترت شود سیاه وسفید

ایا وجود ترا فیض جود واهب کل
به عمر ملک سلیمان و نوح داده نوید

تویی که سایه عدلت چنان بسیط شده
که رخنه کردن آن مشکل است برخورشید

نهیب رزم تو بگسست جوشن بهرام
شکوه بزم تو بشکست بربط ناهید

شود چو غنچهٔ گل چاک ترک دشمن تو
گرش به نام تو بر سر زنند خنجر بید

برد یمین ترا سجده خامهٔ تقدیر
دهد یسار ترا بوسه خاتم جمشید

بدان خدای که خورشید آسمان را داد
جوار سکنهٔ بهرام و حجرهٔ ناهید

بدان خدای که در کارگاه صنعت کرد
رخ سیاه مه از نور آفتاب سفید

که در مفارقت بازگاه چون فلکت
مرا ز سایه به خورشید عمر نیست امید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


صاحبا سقطهٔ مبارک تو
نه ز آسیب حادثات رسید

دوش این واقعه چو حادث شد
منهیی زاسمان به بنده دوید

ماجرایی از آن حکایت کرد
بنده برگویدت چنان که شنید

گفت دی خواجهٔ جهان زچمن
ناگهانی چو سوی قصر چمید

مگر اندر میان آن حرکت
چین دامن زخاک ره برچید

خاک در پایش اوفتاد وبه درد
روی در کفش او همی مالید

یعنی از بنده در مکش دامن
آسمان انبساط خاک بدید

غیرت غیر برد بر پایش
قوت غیرتش چو درجنبید

رخ ترش کرد و آستین بر زد
سیلی خصم‌وار باز کشید

خاک مسکین زبیم سیلی او
مضطرب گشت و جرم در دزدید

پای میمونش از تزلزل خاک
مگر از جای خویشتن بخزید

هم از این بود آنکه وقت سحر
دوش گیسوی شب زبن ببرید

هم از این بود آنکه زاول روز
صبح برخویشتن قبا بدرید

یا ربش هیچ تلخییی مچشان
که از این سهل شربتی که چشید

نور بر جرم آفتاب فسرد
خوی ز اندام آسمان بچکید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


به خدایی که دست قدرت او
نیل شب برعزار روز کشید

کین برادر ندید یک لحظه
بی‌شما راحت و نخواهد دید

بی‌شما هیچ بر گل دل او
باد شبگیری صبا نوزید

هیچ یک از دریچهٔ جانش
مرغ لذات و عیش خوش نپرید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


بنده گر درهنر عطارد نیست
ای به رامش قوی تر از ناهید
هر زمان از کدام زهره و دل
بار خواهد به مجلس خورشید





روزی پسری با پدر خویش چنین گفت
کان مردک بازاری از آن زرق چه جوید

گفتا چه تفحص کنی احوال گروهی
کز گند طمعشان سگ صیاد نبوید

عاقل به چنان طایفهٔ دون نگراید
مردم به سوی مزبله و جیفه نپوید

بازار یکی مزرعهٔ تخم فسادست
زان تخم در آن خاک چه پاشی که چه روید

امید مکن راستی از پشت بنفشه
تا روی تو چون لاله به خونابه نشوید

قولی نبود راست‌تر از قول شهادت
زان در همه بازار یکی راست نگوید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


اگر انوری خواهد از روزگار
که یک لحظه بی‌زاء زحمت زید
مگس را پدید آورد روزگار
که تا بر سر راء رحمت رید





خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد
کام‌ور اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید

مرکب میمون ادام الله توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید

گفتم ای پیر مبارک خیر مقدم مرحبا
قصهٔ آن کو که گوش و چشم تو دید وشنید

از خبرهای صریر آسمان گوشت چه یافت
وز خطرهای سپهری دیدهٔ سرت چه دید

اندر آن وقتی که عالم جمله اسبان داشتند
مجلس شیخ‌الشیوخی سبزها چون می‌چرید

حال آدم گوی و نوح و قصهٔ ذبح خلیل
ناقهٔ صالح چه بود و رخش رستم چون دوید

شهسوار سر اسری در شبی هفت آسمان
بر براق تیز تک ره چون بپیمود و برید

بیعت بوبکر و آن فضل اقیلونی چه بود
مصلحت دید علی وان فتنها چون خوابنید

حیدر کرار حرب عمرو عنتر چون شکست
رستم دستان صف گردان لشکر چون درید

اسب اندر خشم شد الحق ندانی تا چه گفت
پشت دست از غبن من آنجا به دندان می‌گزید

گفت ای استغفرالله این سؤال از چون منی
وه وه این اشکال بین کاین بر سر من آورید

گفتمش اسبا قدیما خرنه‌ای آخر بگوی
تا مبارک مقدمت در دور عالم کی رسید

گفت تو بسیار ماندی هیچ می‌دانی کدام
آن نخستین جانور کایزد تعالی آفرید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 


ای برادر پند من بشنو اگر خواهی صلاح
در معاش خویش بر قانون من کن یک مدار

ور قرارت نیست بر گفتم یقین دان کز اسف
بر فوات آن نگردی ناصبور و بی قرار

مرد باش و ترک زن کن کاندرین ایام ما
زن نخواهد هیچ مرد باتمیز و هوشیار

باشد اندر اصل خود خر پس شود تصحیف حر
آنکه خواهد اصل هر اندوه مر تیماردار

ور اسیر شهوتی باری کنیزک خر به زر
سروقدی ماه رویی سیم ساقی گلعذار

این قدردانی که چون خیزی به وقت بامداد
روی مال خویش بینی نه روی وام دار

ور به کس رغبت نداری برگذر زو برحقی
کاندرو یک نفع بینی و کدورت صد هزار

شیوهٔ اهل زمانه پیش کن بگزین غلام
در حضر بی‌بی و خاتون در سفر اسفندیار

بر زند از بهر تو دامن به وقت کاه زیر
بر زند خود را به صف کین به گاه کارزار

روز و شب دوزندهٔ خصم و عدو باشد به تیر
سال ومه باشد جماع و بوسه را پیشت چو پار

هم حریف و هم قرین و هم ندیم و هم رفیق
هم غلام و هم کنیزک هم پیاده هم سوار

تا بود بر طبع تو باری بزی با سنگ و سیم
ور ز دل گردد مزاجت هست او زر عیار
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 51 از 107:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  106  107  پسین » 
شعر و ادبیات

Anvari | دیوان اشعار انوری


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA