ارسالها: 3598
#41
Posted: 30 Apr 2017 14:07
sky59523138: سخته
هنورم میشه عاشق بود .... تو باشی کار سختی نیست
بدون مزر با من باش .... اگرچه دیگه وقتی نیست
نبینم این دم آخر .... تو چشمات غصه می شینه
همه اشکاتو می بوسم ....می دونم قسمتم اینه
ابی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3119
#42
Posted: 30 Apr 2017 16:15
aliazad77: اینه
همش تو فکر خودت میشینم یه گوشه
دلم تو لاک خودش نگران آبروشه
اینو خوب میدونم بدون تو میمیرم
همین روزا خبرش میرسه به گوشت
رضا شیری
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3598
#43
Posted: 30 Apr 2017 21:43
javan: به گوشت
تو اوج بی کسی ام چطور،تونستی ساده رد بشی؟
چطور دلت میاد با من این جوری بی مهری کنی؟
شاید همین الآن تو هم داری به من فکر می کنی
چطور دلت اومد که من این جوری تنها بمونم؟
مـــــرتضـــــی پـــــاشــــــــــــــــــــــــــــــایـــــی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 87
#44
Posted: 1 May 2017 07:36
aliazad77: بمونم؟
مرا زیبا پرستی داده عشق و داده مستی ، رنج هستی برده از یادم
ندارم ترسی از غم ، تا که هر دم می رسد عشقش به فریادم
چو او را می پرستم درکنار هر که هستم ، نقش سنگم سرد و خاموشم
بغیر از یاد او هر یاد دیگر در جهان گشته فراموشم
ستار
اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود،
اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود...
ارسالها: 3598
#45
Posted: 1 May 2017 08:32
sky59523138: فراموشم
مثل تمام عالم حال منم خرابه خرابه خرابه
مثل تموم بختها بخت منم تو خوابه تو خوابه تو خوابه
یادی نکردی از من رسم رفاقت این نیست
اشکی برام نریختی عشق و صداقت این نیست
مهــــــــــستی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 87
#46
Posted: 1 May 2017 12:01
aliazad77: نیست
تو آمدی از راه در آن شب بی ماه
همراه تو دنیا با من قدم میزد
تو با منی انگار آرامش دیدار
رویای بی تکرار در خواب من بیدار
علی زند وکیلی
اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود،
اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود...
ارسالها: 3119
#47
Posted: 1 May 2017 15:14
sky59523138: بیدار
راضیم ، به عشق تو راضیم
با من باش با من باش
منم اونیکه توو حرفاش
علی رجبی
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3598
#48
Posted: 1 May 2017 18:28
javan: حرفاش
شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو
به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو
زنده یاد نعمت ا...آغاســـــــــی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 87
#49
Posted: 3 May 2017 09:05
aliazad77: تو
واویلا لیلی
واویلا لیلی
واویلا لیلی
دوست دارم خیلی
واویلا لیلی
دوست دارم خیلی
تو لیلی من مجنون
تو شادی من دل خون
ز خیمه قلبت
مکن منو بیرون
مرحوم آغاسی
اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود،
اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود...
ارسالها: 3598
#50
Posted: 3 May 2017 09:11
sky59523138: بیرون
نگاه منتظر به در نشست و عمر شد به سر
نیامده به خود دگر که دوره ی شباب شد
هــــــاِِیـــــــــــــــــــــــــــــده
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
صفحه 5 از 38