ارسالها: 549
#391
Posted: 8 Oct 2011 05:50
گاه به خود میگویم
یک فاحشه تمام هستی اش را می فروشد
اما صداقت را حراج نمی کند
با تمام بوی گندآب کنار خیابان های شهر
ستون های صداقت در همه جا نمایانند
هیهات که دورویان همیشه در حرکت اند.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#392
Posted: 8 Oct 2011 05:51
احساس میکنم نفس های آخرم است
زخمش کاری بود
سوزشی که در سینه ام حس میکنم جان کاه است
اما نه به اندازه ی حرفهایی که درون سینه ماند !
فاحشه نبودم ، اما به جرم فاحشه گی میمیرم
کاش میفهمید آنچه از خود داشتم و میتوانستم با اجاره دادنش امرار معاش کنم
رحمی بود که هیچگاه فرصت نشد دلبند خود را در آن پرورش دهم.
چه سردی شیرینی حس میکنم
سردی رهایی
تپش قلبم را دیگر به خوبی حس نمیکنم
اما همچنان ضربان قلب آن طفلک را میفهمم
که به شماره افتاده .
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#393
Posted: 8 Oct 2011 05:53
هر بار که با دلیلی مضحک غیبتش را توجیه میکرد ، مرا بیشتر از خود دور میکرد
حضور دیگری را حس میکردم ، انکارش بی فایده بود
خیانت
در همه جای دنیا یک معنی دارد
او به گمان خود هر بار از معرکه با زرنگی گریخته بود ، اما نمی دانست که
بی تفاوتی در رابطه یعنی : مرگ ، پایان.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#394
Posted: 8 Oct 2011 05:54
آب ، بابا ، نان ، کمبود
چشمهای بابا ، تندیسی از غم بود
آّب ، بابا ، نان ، نداشت
بابا مرد ، ((از بس که جان نداشت))
آّب ، من ، مامان ، گریان
گشنه ، روسپی ، مامان ، عریان
آن مرد ، باداس ، مامان ، بی جان
یتیم خانه ، من ، کلاسِ ، گیجان
کاش ، بابا ، هنوز ، جان داشت
زندگی ، لبخند ، هنوز ، جریان داشت.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#395
Posted: 8 Oct 2011 05:56
به من دروغ بگو
اما دروغ خودت را بگو و آن وقت من تو را خواهم بوسید.
دروغ را به سبک خود گفتن، بهتر از حقیقتی است به تقلید دیگری!
در مورد اول تو انسانی و درمورد دوم تو فقط مانند طوطی هستی!
حقیقت از بین نخواهد رفت، اما پدر زندگی را ممکن است درآورد .
میدانی ؟
از اتکا به عقل دیگری خوشم نمی آید.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#396
Posted: 8 Oct 2011 05:58
مي فهمم كه وسوسه تملك اين يگانه گوهر آفرينش امانت را بريده و فقط به همین موضوع فکر میکنی
اما بدان كه:
هرگاه به خیال خود !
توانستي او را تصاحب كني و به اموال خود اضافه كني ، بدان هيچ نيافته اي جز افتخار «تجاوز» به حريم انسانيت او و روحش .
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ویرایش شده توسط: sozan_panter
ارسالها: 549
#397
Posted: 8 Oct 2011 06:02
انسانی که بزرگ است و خود را بزرگ نشان می دهد ، واقع گراست
انسانی که بزرگ است و خود را کوچک نشان می دهد ، شکسته نفس و متواضع است
انسانی که کوچک است و خود را کوچک نشان می دهد ، صادق است
انسانی که کوچک است و خود را بزرگ نشان می دهد ، عقده ایی است
باید تا می توانید از این افراد دور باشید .
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#398
Posted: 8 Oct 2011 06:07
چه فرقیست میان زنان فاحشه
هرجایی با آنان که هرشب در آغوش یک زن میخوابند
مردان موجودات حقیری هستند
که حتی برای تن فروشی خود پول هم نمیگیرند
به همین سادگی
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#399
Posted: 8 Oct 2011 06:08
پدری به دختر 9 ساله اش تجاوز میکند
پدر ؟
تکیه گاه
پشتوانه
حامی
فاحشه ی عزیز میبینی ؟
در مقابل پستی و رذالت او تو قدیسی
تو پاکی
که گر خوب و بد کنی به خود کنی
فاحشه جان
نگران نباش
کل دنیا فاحشه شده
تو قطره ی گم شده در دریایی
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#400
Posted: 8 Oct 2011 06:10
ایمان بیار به روسپی بی لباسی که زیر سوال های تو می برد
کبود پیراهنش را و پای تو را باز می کند
به محراب تختش برای مناجات با خدایی
که چسب زخم نمیـفرستد
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد