ارسالها: 549
#431
Posted: 12 Oct 2011 14:28
بیچاره!
شنل قرمزی های عصر ما
که برای رسیدن به مادربزرگ محبت
در کام گرگهای شهوت فرو میروند!
و جامعه ي شکارچی بجای شکافتن
شکم این گرگها و نجات آنان,
پور سانت همکاریش را میخواهد.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#432
Posted: 12 Oct 2011 14:29
من سنگ شدم و سد و ديوار ديگر نور از من نميگذرد
ديگر آب از من عبور نميكند
روح در من روان نيست و جان جريان ندارد
حالا تنها يادگاريام از بهشت و از لطافتش
چند قطره اشك است كه گوشه دلم پنهانش كردهام
گريه نميكنم تا تمام نشود
ميترسم بعد از آن از چشمهايم سنگريزه ببارد
يا لطيف !
اين رسم دنياست كه اشك سنگريزه شود و روح سنگ و صخره ؟
اين رسم دنياست كه شيشهها بشكند و دلهاي نازك شرحهشرحه شود ؟
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#433
Posted: 12 Oct 2011 14:32
مردم کشور من با نفرت بيشتري به صحنه ي بوسيدن دو عاشق نگاه ميکنند تا صحنه اعدام يک انسان...
عجب قصه تلخي است ماجراي بيسوادي و سنت
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#434
Posted: 13 Oct 2011 19:00
ديگر به پاك بودن انسانهاي اینجا شك دارم
براي من هرزگان و فاحشگان پاك ترند
آنها با خود صاف هستند
اما تو
حتي به آينه هم دروغ ميگويي
تو به كثيفي مدفوع خوك هستي
تو به هرزگي دجالي
سرت را برگردان
اری با تو هستم
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#435
Posted: 13 Oct 2011 19:02
فاحشه کسی است که حجاب بی عشقی بر سر خود می کشد
برای عشق کسی که می داند عاشق واقعی است
قیمت گزافی به نام مهریه می گذارد تا عشق او را تحقیر کند
توجیه می کند که سنت دین است !!!
در حالی که خود به اندازه ی قطره ای از دین نمی داند
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#436
Posted: 14 Oct 2011 07:20
زن وار دلم آغوش پر آرامشی را می خواهد که زیر باران گرمم کند
زن وار دلم میخواهد کسی باشد
خوب باشد
مهربان باشد
بس باشد
همه ی این بودن هایش فقط برای من باشد
فقط من
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#437
Posted: 14 Oct 2011 07:23
شکستن
خـــرد کردن
ســــــــوزاندن
خاکســـــتر کردن
به باد دادن
از هر انگشتتان یک هنر می بارد.
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#438
Posted: 14 Oct 2011 07:26
چـــــــه رنج آورست.
می سابم با سوهانی
تــمامیِ خطـوطِ اندامـم را
تا شاید پاک کنم
اثـرِ لمسِ سر انگـشتانت را
از اعماقِ تار و پـودم
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#439
Posted: 14 Oct 2011 07:27
حوصله ی لبهای نا آشنا را نـــــدارم
دیگر هیچ مزه ای دلچســـــب نخواهد بود
چراکه من
تمام حــــسّ چشایی ام را روی لبانش جا گذاشتم
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#440
Posted: 14 Oct 2011 07:28
بگذار از تجربه هایم برایت بگویم
اگر درد داری
تحمل کن
روی هم که تلمبار شد
دیگر نمی فهمی کدام درد از کجاست
کم کم خودش بی حس میشود
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد