ارسالها: 549
#41
Posted: 21 Sep 2011 14:33
زنان فاحشه زیادی را میشناسم
که بی خبرند از فاحشگی خود
زنانی که به جز جسم
زندگی خود رو به مردی به نام شوهر فروختند
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#42
Posted: 21 Sep 2011 14:35
فكر مي كنم بدجور خراب شدم
خراب احساسي
همين حس است كه فاحشه مي سازد
يادت باشد تو خرابم كردي
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#43
Posted: 21 Sep 2011 14:37
دست های کوچکش, به زور به شیشه های اتومبیل حاجی می رسد.
التماس می کند : آقا... آقا..."دعا" می خری؟
حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند،
و برای فرج آقا "دعا" می کند
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#44
Posted: 21 Sep 2011 14:37
فرقی نمی کند
زن باشی یا مرد
همین که
تن دادی
دل ندادی
فاحشه ای..!
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#45
Posted: 21 Sep 2011 14:38
شتری شهرنو
سوت قطار که به مقصد میرسد
زنی که آرام خوابیده روی تخت و به طلوع خورشید فکر میکند.
رشته افکارش پاره میشود باصدای خاله ناهید که فریاد میزد سیمین هنوز دو مشتری دیگر داری
آه پس دو ساعت مانده تا خورشید
خودش را جمع و جور میکند و با دستمال مرد قبلی را از خودش پاک میکند
صدای باز شدن در اتاق
کتاب تولدی دیگر فروغ را در کشو میگذارد
یک مشت رویا که لای لباس ساتن سفید آغشته به شهوت مرد کرد گم میشود
میان صدای جیر جیر تخت غذاب وجدان فراموش کردن آب دادن به گل شمعدانی
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#46
Posted: 21 Sep 2011 14:42
ای کاش بجای حل کردن مشکلات جنسی کمی هم به فکر مشکلات فکریمون بودیم
و ای کاش لارجر باکس مغری هم درست می شد
و بجای رشد بیش از حد الت کمی هم به خردمون اضافه می شد
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#47
Posted: 21 Sep 2011 14:44
کنــارت هستند.
تا کـــی؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند.
از پیشــت میروند یک روز. ..کدام روز؟
وقتی کســی جایت آمد.
... ... ...............دوستــت دارند. تا چه موقع؟ تا موقعی که
کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند.
میگویــند عاشــقت هســتند برای همیشه.
نه...... فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود.
و این است بازی
باهــم بودن
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#48
Posted: 21 Sep 2011 14:44
ان عروسک خیمه شب بازی که ما با ان بازی کردیم به هر شکلی با او خفتیم و روح تمیزش را چنان لگد مال کردیم که شرافتش را در خود شکست جوا بش را چه داریم بدهیم ما اسم فاحشه را برای او برگزیدیم در حالی که این فاجعه بود ما از کدام نسلیم نسلی که به انچه که می گوید اعتقاد دارد یا نسلی که به خود هم اعتقاد ندارد چه رسد به باورهای دیگر
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#49
Posted: 21 Sep 2011 14:45
وقـتـی گـفـتـم فاحشه: دوسـتَـت مـیـدارم
مـیدانـسـتـم کــه الـفـبـایـی تــازه را اخــتراع مـیکـنـم
بــه شـهـری کـه در آن هـیـچکـس ، خـواندن نـمـیداند !
شـعـر مـیخـوانـم ، در ســـالُـنـی مـتـروکـــ . . .
وَ شـراب م را در جـــام ِ کـسـانی مـیریـزم
کــه یــارای نـوشـیـدنـشــان نـیـسـتـــــ . . .
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد
ارسالها: 549
#50
Posted: 21 Sep 2011 14:46
او یک زن است !
نه جنس دوم ،نه یک موجود تابع ،نه یک ضعیفه،نه یک تابلوی نقاشی شده ،
نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی،نه یک کارگر بی مزد تمام وقت
باور داشته باش او هم اگر بخواهد ،می تواند خیانت کند ،بی تفاوت وبی احساس باشد ،
بی ادب و شنیع باشد ، بی مبالات و کثیف باشد .
اگر نبوده است و نیست ،چون نخواسته و نمی خواهد
جنین ارزوهایم بخاطر مشت های ظالمانه ی غرورت سقط شد
نترس دیگر از باتو بودن باردار نمیشوم غرور تو نازایم کرد