انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین »

واژگان پارسی


مرد

 
قبلآ:پیشتر
اتحاد:همبستگی
سلام:درود
آغاز:شروع
ختم:پایان
آدرس:نشانی
تقویم:سال نامه
تلف کردن:هدر دادن
خاص:ویژه
سالم:تندرست درست
ابن:پسر – پور
سلامت:تندرستی درست بودن
مکتوب:نوشته
ممکن:شاید - شدنی
منصبجاه - پایه - رده
نیت:خواست - خیال
واحد:یکه - یکا
وسط:میان
خبر:گزارش
انشا الله:اگر خدا بخواهد
آخرت:رستاخیز - انجامش - آنجهان - پسین سرای - روز بازپسین
ارتفاع : بلندی
ندرت:کمی - کمیابی - نایاب
عزیز:گرامی - گرانمایه - ارجمند - مهربان - نازنین
فکر:اندیشه
خاطرنشان:گوشزد - یادآور – یادآوری
بعداً:دیرتر - زمانی دیگر - سپس
ابتدا:نخست
ابتدایی ترین:ساده ترین
ابتلا:دچاری
ابتکار:نواوری
ابدیت:همیشگی
ابن سینا:پور سینا
اتباع:شهروندان
اتحاد :همبستگی
اتفاق افتاد:رخ داد
اتفاقات:رویدادها
اتومبیل:خودرو
ازدواج:زناشویی
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
سلام
اولا تشکر از افتتاح تاپیک

تو این تاپیک میخوایم یک کار پروهی انجام بدیم یعنی با هم و عملا زبان فارسی رو پاس بداریم

البته من خیلی با تغییر اسامی ای که اصالتا انگلیسی یا عربی هستن موافق نیستم مثل این واژه های نا همگون که اعلام میشه چرخبال یا رایانه چون اینها اصالتا ماله اون زبونها هستن اما نسبت به واژهها ی مشترک که ما اصالتا هم معنی اونها رو داریم باید کمی متعصب تر باشیم


من از دوستان تقاضا میکنم با دادن پست در این تاپیک عضو بشن

در این تاپیک و در پستهای اول به کمک شما افعال و اسم و کلمات فارس معادل لاتین و مخصوصا عربی رو قرار میدیم بر اساس حروف الفبا

هر کس پست داد ضمن اینکه خودش اونها رو رعایت خواهد کرد اجازه میده به دیگر اعضا با پیام خصوصی مواردی رو که یادش رفته به یادش بیارن و اونهارو ویرایش کنه

این اتفاق فقط برای کسانی است که در این تاپیک پست دادن و نه بقیه اعضا سایت

ما منظورمون فقط تذکر دوستانه است و یاداوری و هرگز قصد جسارت و ایراد گیری نداریم

اصلاح نوشته ها در اختیار دوستان است و اگر علاقه نداشتن میتونن عوض نکنن

من ۱۲ پست اول رو به کلمات و افعال فارسی دارای معادل اختصاص میدم هر کدوم لز دوستان هم که موردی پیدا کرد پست بده تا اضافه اش کنم

با سپاس از همگی دوستان
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
الف

================================================
کلمات و اسمها
================================================


(۱)ابتدا=آغاز.......... اتحاد=همبستگی ..........

(۲)اجمال=کوتاه.............اجرا=انجام.............احتراما =با بزرگداشت.......... احترام=ارج............. احتیاط=پروا...........اخير=پاياني.......اخطار=هشدار

اخوی= برادر........

(۳)آدرس=نشاني.......... اذیت=آزار......... ارتباط=پيوند......... ارتقاء=بالا بردن......... آرشيو=بايگاني........ارائه=پديدار کردن............ارتفاع=بلندی

ارجاع-ارسال کردن=فرستادن........

(۴)استعمال=کاربرد.........استنتاج=بدست آوردن.........استفاده =سود ............استرداد =بازگرداندن........اسلحه=جنگ افزار.............. اساس=بنیاد

استعمال دخانيات ممنوع=خواهشمند است سيگار نکشيد..........استقامت=پایداری ......... اسم=نام............... استدعا می کنم=خواهش می کنم

اشکال=خرده............اصلي ترين=ريشه اي ترين............

(۵)اطمينان =استواري .........اطلاع=آگاهی.......... اطلاعات=داده ها............ اطاق=اتاق..........اعمال نظر=انجام خواسته............اعتماد =پشتگرمي

اعیاد=جشن ها..........

(۶)اقليت=کمترين............ اقبال عمومي=رويکرد همگاني............... اقتباس از=برگرفته از...................اکثريت=بيشترين..................اکاذیب=دروغ ها


(۷)الان=اکنون........ امداد=یاری........... امدادگر=یاری رسان.......... امکانات =توانايي ها .داشته ها....... امتناع=خودداری، پرهیز...........امتياز=برتري

امام جماعت=پیشنماز...............امتيازات=برتري ها.....

(۸)آن جناب =سرکار.........انطباق=برابري.........انتخاب=گزينش.........انعکاس=بازتاب.......انتخاب=گزینش......... .انهدام=نابودی........... اولاد=فرزندان

اولويت=برتري..............اوليه=نخستين......... ..اولين=نخستين............اول = نخست..........اهم=برجسته ترين..........ایمان=باور...........ايام=روزها

ايزد منان =يزدان پيروزگر........ايده =آرمان......




===============================================
افعال مرکب
===============================================


جمع بستن با ((ات)) برای کلمات و اسامی فاری اشتباه است

مانند ازمایشات=ازمایش ها ...................سفارشات=سفارش ها...................گزارشات=گزارش ها ...................پیشنهادات=پیشنهادها
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
ب = پ = ت = ث



================================================
کلمات و اسمها
================================================

ب(۱)

با لیاقت=شایسته...........باقیمانده=مانده...........بالاجبار=به ناچار.........بالاخره=سرانجام.........با تشکر (به ویژه در نامه های اداری)=با سپاس

باطل=نادرست-تباه.......باکره (بانوان(=دوشیزه..........بارز=آشکار، پدیدار...........با تقوی=پرهیزگار...........

ب(۲)

ب(۳)

بحث و تبادل نظر=گفتمان.............بحر=دریا...............بحر خزر=دریای مازندران.................بخیل=چشم تنگ...............

ب(۴)


برقرار=پایدار، استوار.............برکه=آبگیربرودت=سرما.............برای مثال=برای نمونه...............بزاق=آب دهان...............بدین طریق=بدین روش

بديهي =روشن...........بد جنس=بد نهاد............بدون شک=بی گمان...............بدعت=نوآوری................بذر، بذر پاشیدن=تخم، تخم پاشیدن

بذله گو=شوخ......................

ب(۵)

بشاش=خندان......................

ب(۶)

بعدها=در آینده........بعضی=برخی........بعضی اوقات=هر از چند گاهی.........بعضی وقتها=گاهی...........بعید=دور..........

ب(۷)

بکر=دست نخورده......................

ب(۸)

بلاغت=شیوایی............بلاتکلیف=بی برنامه.............بلی=آری................. بلافاصله=بی درنگ.....


ب(۹)
بی عدالتی=بی دادگری...................بی نظیر=بی مانند.................بی نظمی=نا به سامانی.................بی کفایتی=ناشایستگی-بی لیاقتی

بی اعتبار=بی ارزش................بی رحم=سنگدل.................بی تردید=بی گمان..................بی قرار=بی تاب..................بی قراری=بی تابی

بی صبر=ناشکیبا.........بی صبری=ناشکیبایی...........بی خبر=ناآگاه............بی خبری=ناآگاهی...........بی روح=بی جان..............بنیان=بنیاد

بی نظیر=بی همتا، بی مانند ..........بی خبر=سرزده..........بین المللی=جهانی، فرا مرزی........بیان کردن=برشمردن..........بی توجه=بی پروا

بی احتیاط=بی پروا...........بی نهایت=بی کران.............بی شک، حتماً=بی گمان................بین=میان.................به هیچ عنوان=به هیچ روی

به منظور=برای...................به لحاظ-به لحاظ فرهنگی=از دید-از دید فرهنگی....................به موازات=همراستا......................به اتفاق=همراه

.به کرات=بارها................به وجود آوردن=پدید آوردن...............به احتمال زیاد=به گمان بسیار................


==================================================
ت(۱)

تاسیس=راه اندازی...........تاخیر=دیرکرد.............تارک دنیا=جهانرها.............تاثیر=کارایی...........تاسف=افسوس.............تابعیت =شهروندی

ت(۲)

تبریک=شادباش، شاباش..........تبسم=لبخند.............تبعه ایران=شهروند ایران..............

ت(۳)

تحول=دگرگونی.......تحولات=دگرگونی ها..........تحمل کرد=تاب آورد........تحت لوای=زیر درفش........تخمین=برآورد.......تجمع کنندگان=گرد آمدگان

تجزیه طلب=جدایی خواه........تجار=بازرگانان.............تجارت=بازرگانی...........تجاوز=دست درازی.........

ت(۴)

تداوم دادن=پی گرفتن، ادامه دادن............تدریجا=کم کم..............تذکر=یادآوری..........تداوم=ادامه............تدوین=گردآوری

ت(۵)

تسلیحاتی=جنگ افزاری...........تسبیح=دستگرد..........تسامح=روا داری.............تسطیح=هموارسازی..................تصحیح کردن=درست کردن

ت(۶)

تظاهرات=راهپیمایی..........تعداد محدودی=شمار اندکی...........تعقیب=پیگیری................تعجب ‎آور=شگفتی آور..................تغییرات=دگرگونی

تغییر کرد=دگرگون شد.................

ت(۷)

تفویض=سپردن..........تفکیک=جداسازی.........تقویم=سالنامه........تقلب=دغلی..........تقدیر یا قسمت=سرنوشت..........تقبل کردن=پذیرا شدن

تقاضا=درخواست...........تقریبا=کم و بیش، نزدیک به..............تقدیم کردن=پیش کش کردن.........تقرب=نزدیکی.............تقوی=پرهیزگاری، پرهیز

تکذیب کردن=دروغ شمردن......................

ت(۸)

تمنا=خواهش...........تمامی=همگی..............تمام امور=همه کارها.............تمام شده=پایان یافته............تمایلات=گرایش ها .تمرد=سرکشی

تمول=توانگری.........تمثال=پیکر، تندیس...........تلفیقی=آمیزه ای............تلف کردن=هدر دادن............

ت(۹)

توطئه=نیرنگ.....................

=======================





===============================================
افعال مرکب
===============================================
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
ل = م


================================================
کلمات و اسمها
================================================
مباحثات =گفتگوها........مولف=نویسنده.......یأس=ناامیدی.......مباحثه=گفت و شنود ........متاسفانه=بدبختانه -شوربختانه ...... مجانی=رایگان.

مجبور=ناچار........محبس=زندان........محرم=رازدار..........محصول=فرآورده........مخبر=خبرنگار، خبررسان.......مختصر =ناچیز..........مخفی=پنهان، نهان

مخفیانه=پنهانی........ مخفیگاه=نهانگاه........ مداخله=پادرمیانی........مدفون کردن=به خاک سپردن........کفن دفن=خاکسپاری.......مدل اروپایی=الگو

مرسوله پستی=بسته پستی..........مستشرق=خاورشناس..........مستمعین=شنوندگان............مسخره است=خنده دار است .........مضیقه=تنگنا

مطلع=آگاه.........مضایقه نمی کنم=خودداری نمی کنم-فرو گزاری نمیکنم........معتقدات=باورها......... اعتقادات =باورها.........مغرور=خودخواه، خودپسند

مغفرت=آمرزش........مقدمه=پیشگفتار........مقنی=چاه کن.......ملحق شدن=پیوستن.......مملو=پر، لبریز........ منظومه شمسی=سامانه ی ‏خورشیدی

منزه=پاک..........انحراف=لغزش..........منکر شد=زیرش زد.......موازنه=برابری..........موازنه قدرت=برابری نیروها.........


===============================================
افعال مرکب
===============================================
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
جالبه بدونیم که برخی کلمات از فارسی وارد زبان های دیگه شده که برخی نمونه هاس عبارتند از

.
یاسمین=jasmin..............پاجامه=pajama..............ساتراپ=satrap..............اسکارلت=scarlet..............شال=shawl

اسفناج=spinach ......... شکر=sugar ..............تافته=taffeta...................کلاه پادشاهی=tiara.................تایگر=tiger

لاله=tulip..............ایوان=verandah..............جاسپر-یشم=jasper..............نوعی شربت=julep ..........جنگل=jungle .

خاکی= emon ...................مجوسیان=magi.....................مارگارین=margarine..................گل داودی=marguerite

نفت=naphtha ................نرگسnarcissus ..............نارنج=orange................. بازار=bazzar................قندی= candy

کاروان= caravan.........چک=cheque...........کیش و مات=checkmate ...........سیماب=cinnabar. ..........سرو=cypress. .

درویش=dervish ........دیوان=divan........اکسیر=elixir...........حنا=henna..............یاسمین=jasmin.......گل یاس=lilac
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
حالا:اکنون - کنون - اینک - اینگاه

متحول:دگرکننده – دگرگون

ابن سینا:پور سینا

نقشه:ره نامه - نگاره

شجاع و جسور:بیپروا و دلیر و دلاور و بیباک

احیانا: شاید

انصاف:راستی - داد - دادگری – دادمندی

احضار کرد:فراخواند

حیثیت:آبرو - ارزش

متعصب:پی ورز - خشک سر - خشکمغز - ستیهنده – کوردل

عمده:بزرگ - بسیار - بیشتر - فراوان – کلان

مستضعف: بینوا - تنگدست - تهیدست - درمانده - ستمدیده - فرودست - ناتوان

منقرض:ازهم پاشیده - نابود - برکنار – سرنگون

منعکس:بازتابیده - بازتافته - واگشت - برگشته - واژگون - بازتاب - بازتابش

اعتراض:وا خواهی - پرخاش - خرده گیری - خروش - واخواست - واخواهی

ابتلا:آلودگی - دامن گیری - دچار شدن - دچاری - دچاری - گرفتاری

تامین کردن:برآوردن - برآورده کردن - فراهم کردن

عقیده:گمان باور دیدگاه

مرتبه:پایه جایگاه

سریع السیر:بادپا - تندرو - تیزتک – تیزرو

استقلال:آزادسری - خودایستایی - خودسالاری - خودسری

توجه: آگاهی - پرداختن - پروا - دریافت - نگاه - نگر - رویاوری - رویکرد – نگرورزی

حماسی:پهلوانی

جناب:سرور - سرکار – مهِتر

عالیجناب:بزرگوار - ارجمند - گرانمایه – والاگهر

منطقه:کوی - برزن - سرزمین - بخش - دور و بر

منطقه آزاد: آزادگاه

لحظه:دم-آن

آخرین لحظه:واپسین دم
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
عزیز: گرامی - گرانمایه - ارجمند - مهربان - نازنین

عزیز کرده:نازکرده - نازنین - نازدانه

عزیز دردانه: یکی یه دونه - دردانه - لوس

عزیز:گرامی-بزرگ--گران-پر ارزش

عزیز: دوست داشتنی-با ارزش

قلعه:دژ - کلات - بارو - درپُشت

ظرفیت: گنجایش - خورند - گنجانه - گنجایی

بی تصمیم:بی آهنگ - بی خواسته

تصمیم:آهنگ - آهنگ داشتن - آهنگ کردن - برآن شدن - رای - گزیر - گزیرش

استحضار:به یاد آوردن - آگاه کردن

احتراما:ارجنمدانه - با بزرگداشت - با سنایش

غیرقابل وصف:ناگفتنی

وصف ,شرح ,توضيح ,تعليل استدلال:بیان کردن

وصف:فروزه - ستایش - ارج

وصف کردن:ستودن - شناساندن

مقایسه:سنجش - برابری - هم سنجی -

در مقایسه با: در سنجش با

غیر قابل مقایسه: سنجش ناپذیر

قابل مقایسه: سنجش‌پذیر

اعتصاب غذا: خودداری از خوردن خوراک

اعتصاب غذا: کام پرهیزی

غذا: خوراک - خوراکی - خوردنی - خورش

بی غذایی: بی خوراکی

رژیم غذایی: دستور خوراک

غذای روزانه: روزی

غذای شب: شام

غذای صبح: ناشتایی - چاشت

عام: توده - مردم - همگان - همه

معامله: دادو ستد - خرید و فروش - سوداگری - داد و ستد

متفرق کردن: پاشاندن - پراکندن - پراکنده کردن - تاراندن

متفرقه: گوناکون - جور به جور - پراکنده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
حق التحقیق: پژوهانه

حق التدریس: آموزانه

حق الثبت: نگارشانه

حق الزحمه: دستمزد

حق السکوت: خموشانه

حق العمل: کارمزد

حق شناس: سپاس دار

حق ماموریت: کارانه

حقارت: پستی - خواری - زبونی

حقانیت: سزاواری

حقدار: هودهمند

حقه: کلک - فریب - نیرنگ - نارو - ترفند

حقه باز: ترفندگر

حقوق: جیره - دادیک - دستمزد - کارانه - هوده‌ها

حقوق بگیر: مزدبگیر

حقوق دریافتی: دستمزد

حقوقدان: هوده شناس

از قبل: از پیش - از سوی - پیشاپیش

تقبل:
پذیرفتن - گرفتن به گردن

تقبل کردن:
پذیرا شدن - پذیرفتن

قبل: پیش - پیشینه

قبل از: پیش از - فراتر از - پیش تر از

قبلا: پیشاپیش - از پیش - پیشتر - پیش از این

متن: نوشته - نویسه - زمینه - نوشتار

مملکت:
کشور - سرزمین

استمرار:
ادامه - پیوستگی

شرارت:
پلیدکاری - پلیدی
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
خواص:ویژگان

تاثرآور:دلخراش

تاثر: افسردگی - اندوهگینی - دلتنگی

تاثرآور: دلخراش

متاثر: دل آزرده

حداقل:کمینه - دست کم

حداقل: دست کم - کمترین - کمینه

رسول:فرستاده

اصطکاک:سایش

علم:دانش

خطاط:خوشنویس

مقوی:نیروبخش

اخطار:هشدار

محترم: ارجمند - ارج‌مند - بزرگوار - گرامی - والا

محترما: با گرامیداشت - ارجمندانه - با ارج نهی - با گرانمایگی

علائم:نشانه ها

تقــوی: پرهیـزگار

شب یلدا:شب چله

افتخار:سربلندی

افتخار: سربلندی - بالندگی - بالیدن - سرافرازی - نازش - ناییدن

افتخار کردن: بالیدن
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین » 
شعر و ادبیات

واژگان پارسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA