ارسالها: 24568
#41
Posted: 12 Oct 2013 23:25
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست..
تنهایی رادوست دارم زیرا عشق دروغی آن نیست...
تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کرده ام...
تنهایی را دوست دارم چون خداوند هم تنهاست..
تنهایی را دوست دارم زیرا انتظار کشیدنم را پنهان خواهد کرد...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 455
#42
Posted: 12 Oct 2013 23:29
تنهایـی یـعنی ...
یـه بـغض ِ کهـنه و یـه چشـم ِ خـیس و...
یـه موزیک لایت و...
یـه فـنجون قهـوه ی ِ تـلخ...
و سیگار...
من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .
ارسالها: 24568
#43
Posted: 25 Oct 2013 14:43
باز تو نامهربان، باز تو پر از احساس تنهایی
زیر سایبانی از تاریکی ها پناه گرفته ای،
با این اندیشه که رویایت نزدیک است
و چه بی مهر از من میخواهی نیمه بزرگ زندگیم را به دست تاریکی
ذهن خسته ات بسپارم
میدانم باز تنهائی ، دستانش را از هم باز کرده
تا مرا با گرمی در آغوش گیرد
با این حال می آیم!!!
تنها برای تو ...
و تنها برای آرامش تو
افسوس که تو نمی دانی...
و نمیخواهی که بدانی
میدانم در پس این همنشینی ، پشیمانی میهمان ذهنم خواهد بود
با این حال می آیم تا تو آرام باشی
می آیم تا تو ...!!!
آرام گیری
آرام آرام !!!!!!!!!!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2321
#45
Posted: 3 Nov 2013 03:05
تنــــــــهایی این نیست که هیچکس اطرافت نباشه !
این نیست که با کسی دوست نباشی !
این نیست که آدمی گوشه گیر و منزوی باشی !
تنــــــهایی یعنی " هیچکس نمیفهمه حالت بده "
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 2321
#47
Posted: 11 Nov 2013 04:21
باز هم مثل همیشه تنـــــــــــها هستم...
دیوار اتاقم پناهم میدهد...
بی پناه که باشی قدر دیوار را میدانی...
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 24568
#49
Posted: 4 Dec 2013 19:04
دنیا کوچکتر از آن است
که گم شده ای را در آن یافته باشی
هیچ کس اینجا گم نمی شود
آدم ها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند
و ناپدید می شوند
و تنهایت می گذارند....
یکی درمه
یکی در غبار
یکی در باران
یکی در باد
و بی رحم ترینشان در برف
آنچه به جا می ماند
رد پائی است
و خاطره ای که هر از گاه پس میزند
مثل نسیم سحر
پرده های اتاقت را
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 9253
#50
Posted: 9 Feb 2014 20:16
برای من از دل شکســـــــــته نگو
که دلی دارم شکســـــــــته تر از سکوت
شکســـــــــته از درد
شکســـــــــته از زخم
شکســـــــــته از عشق
شکســـــــــته از گناه
شکســـــــــته از تنهایی
بر خواهم داشت این تکه های تنهایی را
ولباسی خواهم دوخت سپید از این همه سیاهی
برای خودم توشه ای خواهم ساخت پر از محنت و رنج
شاید خــــــــــــــــــــــدا مرا ببخشد
شاید......
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم