ارسالها: 8724
#231
Posted: 28 Jan 2012 07:15
عنوان: ستاره
دوباره دلم واسه غربتِ چشمات تنگه
دوباره این دلِ دیوونه واسهت دلتنگه
وقتِ از تو خوندنِ ستارهی ترانهها !
اسمِ تو برای من قشنگترین آهنگه
بی تو یک پرندهی اسیرِ بیپروازم
با تو اما میرسم به قلهی آوازم
اگه تا آخرِ این ترانه با من باشی ،
واسه تو سقفی از آهنگُ صدا میسازم
با یه چشمک دوباره منُ زنده کن ستاره
نذار از نفس بیفتم ، تویی تنها راهِ چاره
آی ستاره ! آی ستاره ! بی تو شب نوری نداره
این ترانه تا همیشه تو رُ یادِ من میاره
تویی که عشقمُ از نگاهِ من میخونی
تویی که تو طپشِ ترانههام پنهونی
تویی که همنفسِ همیشهی آوازی
تویی که آخرِ قصهی منُ میدونی
اگه کوچهی صدام یه کوچهی باریکه
اگه خونهم بی چراغِ چشمِ تو تاریکه
میدونم آخرِ قصه میرسی به دادِ من
لحظهی یکی شدن تو آینهها نزدیکه
با یه چشمکِ دوباره منُ زنده کن ستاره
نذار از نفس بیفتم ، تویی تنها راهِ چاره
آی ستاره ! آی ستاره ! بی تو شب نوری نداره
این ترانه تا همیشه تو رُ یاد من میاره
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#232
Posted: 28 Jan 2012 07:16
عنوان: جمعه بازار
پنجره بی چراغه ، رو آنتنا کلاغه
هنوز تو شهرِ قصه ، بازارِ دشنه داغه
بارونِ ریشه ریشه مُش میزنه به شیشه
میگه نگاه خورشید مالِ منه همیشه
خورشیدِ گیس بُریده پاشنهشو وَرکشیده
قیچیِ تیزِ بارون موی طلاشو چیده
شاپرکی که سوخته ، چشمُ به شعله دوخته
شاعرِ نون نخورده ، ترانهشُ فروخته
از سرِ پُل تا توپخونه ، نبضِ غزل هراسونه
تو گردشِ عقربهها ، لحظه کشی فراوونه
ترانهها دروغن ، شعلهها بی فروغن
هنوز تو جمعه بازار قصابیا شلوغن
گریه نکن ! ستاره ! قَد میکشم دوباره
پُشتِ سرِ ترانه گریه شگون نداره
ترانه ! دَس نگه دار ! گوش داره موشِ دیوار
چراغِ این تقاطع همیشه سُرخه انگار
خورشیدِ مو طلایی ! کجایی ؟ آی ! کجایی ؟
بزن به سیمِ آواز ! تویی که خوش صدایی !
از سر پُل تا توپخونه ، نبضِ غزل هراسونه
تو گردشِ عقربهها ، لحظه کشی فراوونه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#233
Posted: 28 Jan 2012 07:16
عنوان: ترانهی سکوت
خالیام ! خالی از آواز ، خالی از جرأتِ پرواز
ای غزلترین ترانه ! منُ از اَزَل بیاغاز
منُ پُر کن از ستاره ، از یه فریادِ دوباره
از یه آهنگِ قدیمی که خریداری نداره
منُ پُر کن از پرستو ، از شبِ نگاهِ آهو
از تو خاکسترِ دریا ، زنده شو ! ترانه بانو !
با تو بادبادکِ رؤیا توی پنجههای باده
بیتو حتا یه چراغم از سرِ کوچه زیاده
ترانهی سکوتمُ تنها تو میشنوی عزیز !
عطرِ زلالِ تنتُ رو تنِ لحظههام بریز !
بگو از شب تا خروسخون فاصله چن تا ستارهس ؟
بگو کی لحظهی نابِ اون تولدِ دوبارهس ؟
بگو تا سفرهی هف سین چَن تا یخبندونِ سرده ؟
بگو چشمای ترانه چَن تا بغضُ گریه کرده ؟
بگو با منی که نبضِ روزگارُ دَس بگیرم
بگو تا از این زمونه خندههامُ پَس بگیرم
بگو هستی که بمونم ، پُشتِ زندگی نمیرم
تو که تو قصه نباشی از تمومِ قصه سیرم
ترانهی سکوتمُ تنها تو میشنوی عزیز !
عطرِ زلالِ تنتُ رو تنِ لحظههام بریز !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#234
Posted: 28 Jan 2012 07:17
عنوان: کبابِ چربِ پایتخت
کبک بودیم وُ کلاغ شدیم ، خورشید بودیم چراغ شدیم
جنگل بی حصار بودیم ، حالا یه دونه باغ شدیم
چشمامونُ بسته بودیم یه سفرهی بزرگِ شهر
دست که به سفره رفت ولی با یه ملاقه داغ شدیم
گندمای مزرعهمون خوشههای طلایی داشت
دستای ما تو دلِ خاک نهالِ سادگی میکاشت
آبِ زلالِ چشمهمون شیرِ ستاره بود ولی
قصهی چاهِ آبِ شهر فکرا رُ راحت نمیذاشت
مش رمضون ! دیدی تو شهر رو گُردهی ما زین زدن ؟
دیدی که پهلوونا رُ با یه کلَک زمین زدن ؟
غولِ سیاهِ وسوسه غیرتِ ما رُ خورده بود.
کبابِ چربِ پایتخت گوشتِ الاغِ مُرده بود.
چشمه بودیم سراب شدیم ، بره بودیم کباب شدیم
ستاره بودیم توی شب اما یهو شهاب شدیم
تو غربتِ آهنُ دود کوه غرورمون شکست
کوپنفروشِ خستهی میدونِ انقلاب شدیم
دیدی چه ساده گم شدن آرزوهامون توی باد ؟
آخ ! چی میشه که نونِ دِه باز توی سفرهمون بیاد ؟
اما نه پای رفتنُ نه روی برگشتنی هست
زندگیمون همین شده ، خنده کمُ گریه زیاد
مش رمضون ! دیدی تو شهر رو گُردهی ما زین زدن ؟
دیدی که پهلوونا رُ با یه کلَک زمین زدن ؟
غولِ سیاهِ وسوسه غیرتِ ما رُ خورده بود
کبابِ چربِ پایتخت گوشتِ الاغِ مُرده بود
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#235
Posted: 28 Jan 2012 07:18
عنوان:رُمان
تو کتابِ قصهی ما ، این رُمانِ عاشقانه
سهمِ تو تمام من بود ، سهمِ من اوجِ ترانه
آخرین فصلِ کتابُ کسی باورش نمیشه
خودتم فکر نمیکردی که بری واسه همیشه
آخرِ قصه چه بد بود ، یه سفربهخیرِ ساده
منُ انتظارِ ممتد ، تو وُ بیمرزیِ جاده
وقتِ معراجِ ترانه تو واسهم قوّت بالی
حالا تو هق هقِ گریهم جای شونهی تو خالی
خاطرههاتُ نگه دار ! ای مسافر ! به سلامت !
یکی اینجا چِش به راته حتا تا روزِ قیامت.
فکرِ من نباش ! ستاره ! قدمِ آخرُ بردار !
خودتُ مثلِ یه آواز توی حنجرهم نگه دار !
زندگی همینه ، خاتون ! هر رفیق یه نردبونه
جای من خاکِ زمینه ، جای تو تو آسمونه
تو نموندی اما اسمت تا اَبَد قلّه نشینه
تقصیرِ تو نیست عزیزم ! رسمِ روزگار همینه
خطّای سفیدِ جاده میگن از تو دورم اما
وقتی چشمامُ میبندم میبینم که با همیم ما
خاطرههاتُ نگه دار ! ای مسافر ! بسلامت !
یکی اینجا چِش براته حتا تا روزِ قیامت.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#236
Posted: 28 Jan 2012 07:19
عنوان: برای عبرتِ آینه
پینوشه ! گرگِ فراری ! توی خورجینت چی داری ؟
چَن تا گورِ دسته جمعی ؟ چَن تا اعدامِ بهاری ؟
پینوشه ! گرگ فراری ! چَن تا ناخونُ کشیدی ؟
چَن هزار تا بچه کشتی ؟ چَن تا جون کندنُ دیدی ؟
پای جوخههای مرگت ، چَن تا چشمِ بسته مُرده ؟
خاکِ سرخ چَن تا باغچه ، مُهرِ چکمههاتُ خورده ؟
بگو چَن تا گُلِ سُرخُ ، با چشای بسته چیدی ؟
واسه هر مدالِ سُربی چَن تا عشقُ سربُریدی ؟
ویکتور خارا بدونِ دست باز داره گیتار میزنه
هنوز تو چلّهی سکوت ، شمعِ ترانه روشنه
میدونم گرگِ درونت هنوزم تشنهی خونه
توی یخبندونِ چشمات هنوزم برقِ جنونه
دیگه فرصتی نمونده ، لحظهی مُردنِ گرگه
برای فرارِ آخر ، چکمههات واسهت بزرگه
پینوشه ! گرگ فراری ! دنیا اندازهی سیبه
هر جا باشی واسه مردم یه غریبهیی ، غریبه
پینوشه ! اسمِ تو امروز دیگه هم معنیِ درده
واسه لرزیدنِ دستات هیچ کسی گریه نکرده
بگو با این همه نفرین چهطوری دَووم آوردی ؟
میدونم تو هر دقیقه صد هزار مرتبه مُردی
پینوشه ! گرگ فراری ! آخر قصه همینه
اوجِ فوارهی قدرت دوباره خاکِ زمینه
برای عبرتِ آینه ، شاهِ پوشالی زیاده
خوشهی غرشِ طوفان ، حاصلِ کاشتنِ باده
یادمون باشه همیشه پُلِ کهنه بیعبوره
اونورِ سکهی ظلمت عکسِ نازنینِ نوره
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#237
Posted: 28 Jan 2012 07:20
عنوان: بادبادکها
دیشبم مثلِ همیشه شبِ دلشکستگی بود
همدمِ دلِ شکسته خاطراتِ بچگی بود
یادمه رو پُشتِبوما بادبادک هوا میکردیم
اکه ابرا میرسیدن خورشیدُ صدا میکردیم
نَخای بادبادکامون تو هوا گره میخوردن
ما رُ از رو پشتِ بوما تا کنارِ هم میبُردن
دلامون چه مهربون بود ، زیرِ پامون آسمون بود
قلّکِ سُفالِ خالی ، گنجِ پاکِ قصهمون بود
من هنوزم یادمه ، اما تو یادت نمیاد
روزی که بادبادکا گم میشدن تو دستِ باد
من رو بادبادک نوشتم که همیشه با توام
تو نوشتی که دلم همیشه پروازُ میخواد
دیدی سرنوشتِ بَددل لبامونُ بیصدا کرد
دستِ بی ترحم باد ، بادبادکها رُ جدا کرد
روزا مثلِ باد گذشتن ، بادبادکها برنگشتن
دنبالِ هم توی ابرا گشتنُ گشتنُ گشتن
اما افسوسُ صد افسوس ، آسمون تموم نمیشه
بادبادکها جا میمونن اونورِ ابرا همیشه
من هنوزم یادمه ، اما تو یادت نمیاد
روزی که بادبادکا گم میشدن تو دستِ باد
من رو بادبادک نوشتم که همیشه با توام
تو نوشتی که دلم همیشه پروازُ میخواد
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#238
Posted: 28 Jan 2012 07:20
عنوان: خسته شُدم!
خسته شدم بسکه دلم دنبالِ یه بهونه گشت
بسکه ترانه خوندم وُ برگِ زمونه برنگشت
بازم کلاغ قصهها رفتُ به خونهش نرسید
یکه سوارِ عاشقُ هیشکی تو آینهها ندید
حادثهی عزیزِ من ! تنها تو موندنی شدی
بینِ همه ترانههام تنها تو خوندنی شدی
دستای سردمُ بگیر ! سقفِ ما دیوار نداره
یه روز تو قحطیِ غزل ، دنیا ما رُ کم میاره
من آخرین رهگذرم تو این خیابونِ بلند
دیر اومدم که زود برم ، دل به صدای من نبند
یه روز توی برق چشات خورشیدُ پیدا میکنم
آی شبِ تارِ سوتُ کور ! به آرزوی من نخند
حادثهی عزیزِ من ! تنها تو موندنی شدی
بینِ همه ترانههام تنها تو خوندنی شدی
دستای سردمُ بگیر ! سقفِ ما دیوار نداره
یه روز تو قحطیِ غزل ، دنیا ما رُ کم میاره
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#239
Posted: 28 Jan 2012 07:21
عنوان: سهمِ ما
تو شهرِ قصه هیچکسی من رُ برای من نخواست
هیشکی لباسِ فکرشُ رنگِ صدای من نخواست
دغدغهی آدَمکا دغدغههای من نبود
جز تو کسی منتظرِ صدای پای من نبود
گلکم ! حرفِ دلم رُ کسی غیرِ تو نفهمید
کسی راهِ شهرِ عشقُ از ستارهها نپرسید
دستِ تو چترِ صدا رُ رو سرِ ترانه وا کرد
بغضِ تو عطرِ غزل رُ رو سکوتِ واژه پاشید
تخته سیاهِ روزگار جا واسه نقاشی نداشت
سهمِ ما از زندگی رُ بیرونِ قصه جاگذاشت
کبوترِ سفیدِ عشق از روی بومِ ما پرید
دستای بی صدای ما به سیبِ جادو نرسید
گلکم ! حرفِ دلم رُ کسی غیرِ تو نفهمید
کسی راهِ شهر عشقُ از ستارهها نپرسید
دستِ تو چترِ صدا رُ رو سرِ ترانه وا کرد
بغضِ تو عطرِ غزل رُ رو سکوتِ واژه پاشید
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#240
Posted: 28 Jan 2012 07:21
عنوان: فاصله
فاصله یه حرفِ سادهس ، بین دیدنُ ندیدن
بگو صرفه با کدومه ، شنیدن یا نشنیدن ؟
ما میخواستیم از درختا کاغذُ قلم بسازیم
بنویسیم تا بمونیم پُشتِ سایه جون نبازیم
آینهها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت بانوکِ خنجر «زنده باد درخت» نوشتیم
زنگِ خوش صدای تفریح واسهمون زنگِ خطر شد
همهی چوبای جنگل ، دستهی تیغِ تبر شد
کسی معنیِ خطوطِ روی کنده رُ نفهمید
از صدای ارّه برقی شونهی درختا لرزید
فاصله یه حرفِ سادهس ، بین دیدنُ ندیدن
بگو صرفه با کدومه ، شنیدن یا نشنیدن ؟
اگه حرفمُ شنیدی جنگلُ نده به پاییز
کاری کن درختِ باغچه تَن نده به خنجرِ تیز
با جوانهها یکی شو ! قد بکش ! نگو که سخته !
جنگلِ تازه به پاکن ! هر یه آدم یه درخته !
فاصله یه حرفِ سادهس ، بین دیدنُ ندیدن
بگو صرفه با کدومه ، شنیدن یا نشنیدن ؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***