ارسالها: 8724
#291
Posted: 1 Feb 2012 14:35
عنوان: بیخیالی
ای جماعت ! بسلامت ! من دیگه حرفی ندارم !
شماهارُ تکُ تنها توی قصه جا میذارم
من با من میرم از اینجا منُ من خیلی زیادیم
حیفِ این همه ترانه که به بادِ گریه دادیم
من میرم اونورِ قصه سقفی از غزل بسازم
سوار رخشِ ترانه تا تَهِ جاده بتازم
شاید اونجا یکی باشه که بفهمه این صدا رُ
تو گوشش پنبه نباشه ، بشنوه ترانهها رُ
ای جماعت ! بسلامت ! من دیگه برنمیگردم
یادتون باشه که هرگز سکوتُ دوره نکردم
ای جماعت ! بسلامت ! خوش باشین تو بیخیالی
یه روز از همین ترانه میشکفن گُلای قالی
تنها من تو این کویر آبادم
تنها من حنجرهی فریادم
شما تو بندِ نفس محبوسین
من تو زندانِ تنم آزادم...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#292
Posted: 1 Feb 2012 14:37
عنوان: غریقِ عاشقِ دریا
خداحافظ ! خداحافظ ! سلامِ خوبِ دیروزم
بدون من تا تهِ دنیا به آتیشِ تو میسوزم
خداحافظ ! خداحافظ ! همیشه همدمُ همراه
دلیلِ بغضِ بیوقفه ، دلیلِ هق هقِ گهگاه
خداحافظ ! خداحافظ ! عزیزِ خسته از تکرار
نگو تقدیرِ ما این بود ، محاله بعد از این دیدار
خداحافظ ! خداحافظ ! سیه پوشِ سراپا نور
شروعِ نابِ هر شعری ، تو ای نزدیکِ دورادور
خداحافظ غزلسازِ طنابُ شاخه وُ رؤیا
صدای نابِ روییدن ، غریقِ عاشقِ دریا
خداحافظ ! خداحافظ ! گلِ اردیبهشتِ من
پُر از نامِ زلالِ توست ، کتابِ سرنوشتِ من
ای گُلِ باراننویسِ این کویرِ بیبهار
ای چراغ روشنِ شبْ گریههای انتظار
آخرین برگِ تمامِ قصههای ناتمام
ای غزالِ پُر غرورِ دشتِ سبزِ بیحصار
خداحافظ ! خداحافظ ! دلیلِ تازه بودنها
خداحافظ ! خداحافظ ! تمنای سرودنها
خداحافظ ! خداحافظ ! سفر خوش ! راهِ رؤیا باز
پَس از تو قحطیِ لبخند ، پَس از تو حسرتِ پرواز ...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#293
Posted: 6 Feb 2012 08:45
مجموعه ترانه های : تنها برای تو می نویسم، بی بی باران
عنوان: دروغای قشنگ
گفتی باید بنویسم که شبِ قصه قشنگه !
رو سرِ ثانیههامون یه حریرِ رنگ به رنگه !
گفتی باید بنویسم جادهی ترانه بازه !
شبِ رو سیاهِ قصه از ستاره بینیازه !
گفتی باید بنویسم ، اما سخته این نوشتن !
از قشنگی قصه گفتن تو دقایقی که زشتن !
چه شبای رنگ به رنگی !
چه جماعتِ یه رنگی !
نه مُسلسلی ، نه جنگی !
چه دروغای قشنگی !
من میخوام یه آینه باشم روبهروی این دقایق !
مثلِ یه بغضِ قدیمی واسه دلتنگیِ عاشق !
اما اینجا سنگِ سایه میشکنه آینهها رُ !
تو یه لحظه برفِ وحشت میپوشونه جای پا رُ !
اینجا باید بنویسی که چشای شب قشنگه !
اینجا جای آینهها نیست ، اینجا وعدهگاهِ سنگه !
چه شبای رنگ به رنگی !
چه جماعتِ یه رنگی !
نه مُسلسلی ، نه جنگی !
چه دروغای قشنگی !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#294
Posted: 6 Feb 2012 08:46
عنوان: کافهنادری
توی کافه نادری ، کنجِ همون میزِ بلوط ،
دوتا صندلی لهستانی هنوز منتظرن ،
تا منُ تو بشینیم ، گَپ بزنیم مثلِ قدیم ،
شب بشه مشتریا تا آخرین نفر بِرَن !
ما همیشه اولینُ آخرین بودیم ، عزیز !
هم تو تابستونِ داغ ، هم توی پاییزای سرد !
تابلوی « بسته » و « بازِ » پُشتِ شیشهی درُ ،
بعدِ رفتنِ ما اون کافهچی وارونه میکرد !
چشمکِ ستارهها رُ میشمردیم ، یادته ؟
واسه تنهاییِ شب غصه میخوردیم ، یادته ؟
من مثه سایهی تو ، تو واسه من مثلِ نفس ،
هردومون برای همدیگه میمُردیم ، یادته ؟
دستامون تو دستِ هم ، گُم میشدیم تو خوابِ شهر ،
دلِ دیوونهی من هِی قدماتُ میشمرد !
کوچهها رُ رَد میکردیم تا خیابونِ بزرگ ،
عطرِ نابِ تو منُ تا آخرِ دنیا میبُرد !
حالا تو نیستیُ این کوچه صدام نمیزنه !
حالا تو نیستیُ بیتو دیگه کافه ، کافه نیست !
دیگه هیچ ستارهیی جرأتِ چشمک نداره !
حتا جای تنِ تو رو تنِ این ملافه نیست !
چشمکِ ستارهها رُ میشمردیم ، یادته ؟
واسه تنهاییِ شب غصه میخوردیم ، یادته ؟
من مثه سایهی تو ، تو واسه من مثلِ نفس ،
هردومون برای همدیگه میمُردیم ، یادته ؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#295
Posted: 6 Feb 2012 08:47
عنوان: صدای آبیِ من !
نه اهلِ روزگارم ، نه همنشینِ سایه !
بزن به سیمِ آواز ، تا آخرِ گلایه !
رو سرزمینِ بیسَر ، یه سروِ سربلندم !
به شاخ و برگِ سبزِ خودم دخیل میبندم !
ستونِ تختِ جمشید ، بُرجِ غرورِ من نیست !
من با تو بهترینم ! ثانیه گورِ من نیست !
تو کی هستی که خیالِ داشتنت ،
یه دَم از خاطرِ من دور نمیشه ؟
روبهروی آینه چشماتُ نبند !
خورشید از نورِ خودش کور نمیشه !
ببین که داسِ وحشت ، حریفِ یاسِ من نیست !
سکوتِ این کرانه ، خلعِ لباسِ من نیست !
ببین کلیدِ سرداب ، تو دستِ این اسیره !
برگِ امان نمیخوام ، برای گریه دیره !
برهنه مثلِ دریاس ، صدای آبیِ من !
هزارتا عُمرِ نوحه ، عُمرِ حبابیِ من !
تو کی هستی که خیالِ داشتنت ،
یه دَم از خاطرِ من دور نمیشه ؟
روبهروی آینه چشماتُ نبند !
خورشید از نورِ خودش کور نمیشه !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#296
Posted: 6 Feb 2012 08:48
عنوان: کلاغ
یه کلاغ رو نوکِ دیوار داره قارقار میکنه !
با صدای قارقارش دِه رُ خبردار میکنه !
میگه : « من رنگِ شبم اما شبُ دوس ندارم ،
این صدای منِ که خورشیدُ بیدار میکنه ! »
خروسای دِهِ ما عُمریه بیصدا شدن !
انگار از وحشتِ لحظههای ما جدا شدن !
دلِ من تنگه از این نِق زدنای کاغذی ،
خروسا جای خدا بندهی کدخدا شدن !
مگه میشه گندمُ تو خاکِ خشکُ تشنه کاشت ؟
مگه میشه این کلاغِ پَرسیاهُ دوس نداشت ؟
آی کلاغ ! بخون تا ما هم با تو همصدا بشیم !
نمیشه به جای خورشید سه تا نقطهچین گذاشت !
آی کلاغ ! بازم بخون از دلِ این شبای تار !
بخون از کدخدای خروسکشِ طلایهدار !
هیچکسی جای خودش نیست توی این بازارِ شام !
توبخون ، جای خروسا خورشیدُ بیرون بیار !
میدونم گذشتههات یه اَبرِ خاکستریه !
میدونم به چشمِ شب قارقارِ تو سَرسَریه !
اما خورشید که بیاد چشمارُ روشن میکنه !
دِه مالِ ما میشه ، این کدخدای آخریه !
مگه میشه گندمُ تو خاکِ خشکُ تشنه کاشت ؟
مگه میشه این کلاغِ پَر سیاهُ دوس نداشت ؟
آی کلاغ ! بخون تا ما هم با تو همصدا بشیم !
نمیشه به جای خورشید سه تا نقطهچین گذاشت !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#297
Posted: 6 Feb 2012 08:48
عنوان: پریِ کوچیکِ من
پریِ کوچیکِ من نیلبکش جنسِ بلورِ !
توی گرگ و میشِ چشماش ، صدتا مرواریدِ نورِ !
پریِ کوچیکِ من خونهش تو اقیانوسِ دورِ !
واسه اون بسترِ موجا ، مثلِ گهواره وُ گورِ !
پریِ کوچیکِ من فاصلهی بینِ دو بوسهس !
اما بوسه بیخطر نیست ، همهجا سایهی کوسهس !
پریِ غمگینِ من ! طلسمِ موجا میشکنه !
بوسهی دومِ معجزه رو لبهای منه !
تنمُ طعمهی کوسه میکنم برای تو !
توی نینیِ نگاهت یه ستاره روشنه !
پریِ کوچیکِ من ! حرفی بزن چشماتُ واکن !
من صداتُ میشناسم ، تنها یه بار منُ صدا کن !
سینهریزی از ترانه ، دوتا گوشوارهی گیلاس ،
برگِ سرخِ گُلِ کوکب ، پیشکشم برات همیناس !
صدای نیلبکِ تو ، رَمزِ بیداریِ موجه !
عمقِ اقیانوسِ رؤیا ، با تو هم معنیِ اوجه !
پریِ غمگینِ من ! طلسمِ موجا میشکنه !
بوسهی دومِ معجزه رو لبهای منه !
تنمُ طعمهی کوسه میکنم برای تو !
توی نینیِ نگاهت یه ستاره روشنه !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#298
Posted: 6 Feb 2012 08:49
عنوان: بیبیِ بینامِ غزل
اینجا نمون که موندنت تیرِخلاصِ این صداس !
اینجا نمون که موندنت مرگِ همه ترانههاس !
اینجا نمون که با تو من میافتم از بامِ غزل !
برو ! همیشه با منی ! بیبیِ بینامِ غزل !
نازَکِ نامآورِ من ! با تو نمیرسم به من !
به اون منِ آینهدار ، به اون منِ سایهشکن !
تو با اون چشمای آهو ، مثه قصه پُرهیاهو !
اما من همیشه ماتم ، شاهِ بازَندهی شطرنج !
من پِیِ نجاتِ باغچه ، تو به فکرِ فتح دنیا !
من حریصِ بوی خاکم ، تو حریصِ نقشهی گنج !
نذار فراموش بکنم تلخیِ این زمانه رُ !
نذار ببازم به دلم ، حیثیتِ ترانه رُ !
نذار که جذبهی چشات من رُ بگیره از خودم !
من که از اولین نگاه ، ترانهسازِ تو شدم !
برو ! برو که بینِ ما ، فاصله معنا نداره !
شاید که رفتنت منُ برای من پَس بیاره !
تو با اون چشمای آهو ، مثه قصه پُرهیاهو !
اما من همیشه ماتم ، شاهِ بازَندهی شطرنج !
من پِیِ نجاتِ باغچه ، تو به فکرِ فتح دنیا !
من حریصِ بوی خاکم ، تو حریصِ نقشهی گنج !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#299
Posted: 6 Feb 2012 08:49
عنوان: با تو ، تا تو !
یه عطش مونده به دریا !
یه قدم مونده به رؤیا !
یه نفس مونده به آواز !
یه غزل مونده به پرواز !
یه ترانه مونده تا یار !
یه طپش مونده به دیدار !
یه ستاره مونده تا روز !
یه سفر مونده به دیروز !
بگو تا حضور دستات ،
چنتا لبریختگی مونده ؟
چنتا بغضِ تلخ نشکن ؟
چنتا آوازِ نخونده ؟
با تو ، تا تو میرسم من !
تا دوباره از تو گفتن !
میگذرم از این گذرگاه !
واسه پیدا کردنِ ماه !
واسه کشفِ آخرین زخم !
تا پُلِ معلقِ اَخم !
سر میرم تا لبِ بارون !
تا شبِ خیسِ خیابون !
بگو تا حضور بوسه ،
چنتا لبریختگی مونده ؟
چنتا بغضِ تلخ نشکن ؟
چنتا آوازِ نخونده ؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#300
Posted: 6 Feb 2012 08:50
عنوان: خوابِ همیشه
روی شیش تا سیم گیتار ، دنبالِ صدات میگردم !
با تو میرم روی ابرا ، تَک و تنها برمیگردم !
بازم این بالشِ نمناک ، تکیهگاهِ گریههامه !
توی کوچههای رؤیا ، قدمِ تو پا به پامه !
خوابِ هَفتا پادشاهُ ، دوس ندارم که ببینم !
آخه من دشمنِ کاخم ، آخرین چَپَر نشینم !
تو رُ داشتن ، تو رُ داشتن
دیگه کیمیاس ، عزیز !
خیلی وقته هقهقِ من ،
بیتو بیصداس ، عزیز !
دوس دارم تو رُ ببینم ، پای سفرهی ستاره !
سفرهای که جُز نگاهت ، هیچی تو خودش نداره !
پای اون سفرهی خالی ، باتو سیرِ سیرِ سیرم !
میتونم دستِ هزارتا مردِغمگینُ بگیرم !
بگو این خوابِ همیشه ، چرا تعبیری نداره ؟
بگو چشمای تو تا کی منُ منتظر میذاره ؟
تو رُ داشتن ، تو رُ داشتن
دیگه کیمیاس ، عزیز !
خیلی وقته هقهقِ من ،
بیتو بیصداس ، عزیز !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***