ارسالها: 8724
#781
Posted: 13 Jul 2012 07:50
عنوان: وقتی همسنِ تو بودم...
عموم گفت: «ـ چهجوری میری مدرسه؟»
گفتم: «ـ با اتوبوس!»
عموم خندیدُ گفت: «ـ هه! وقتی همسنِ تو بودم،
دَه کیلومتر راهُ تا مدرسه پیاده میرفتم!»
عموم گفت: «ـ چهقدر بارُ میتونی بُلن کنی؟»
گفتم: «ـ قدِ یه گونی گندم!»
عموم خندیدُ گفت: «ـ هه! وقتی همسنِ تو بودم،
یه گاریُ تنهایی میکشیدمُ یه گوساله رُ بُلند میکردم!»
عموم گفت: «ـ تا حالا چنبار دعوا کردی؟»
گفتم: «ـ دوبار! هَر دوبارشاَم کتک خوردم!»
عموم گفت: «ـ هه! وقتی همسنِ تو بودم،
هَر روز دعوا میکردمُ هیچ وخت نمیخوردم!»
عموم گفت: «ـ چند سالته؟»
گفتم: «ـ نُه سالُ نیم!»
عموم بادی به غبغب انداختُ گفت:
«ـ هه! وقتی همسنِ تو بودم... دَه سالم بود!»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#782
Posted: 13 Jul 2012 07:56
عنوان: مردمِ درون
هِی! پسر!
یه پیرمَرد توی تو هست که داره رؤیا میبینه،
منتظرِ رسیدنِ نوبتشه!
هِی! دخترک!
یه پیرزن توی تو خوابیده
که خوش داره آرومتَر رقصیدنُ بِهِت یاد بده!
پَس برقصینُ بازی کنین،
بازم پِیِ همدیگه بیفتین،
تا اون دوتا آدمِ پیر،
توی شُما بیدار بشنُ
واسه بازیِ خودشون بیان بیرون!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#783
Posted: 13 Jul 2012 07:56
عنوان: بیستُ پنج دقیقه مونده!
دارن چوبهی دارُ عَلَم میکنن!
بیستُ پنج دقیقه وقت دارم!
بیستُ پنج دقیقه دیگه تو جهنّمم!
بیستُ چهار دقیقه وقت دارم!
یه کم لوبیا پُخته بِهِم دادن تا گُشنه نمیرم!
بیستُ سه دقیقه وقت دارم!
میدونی! هیشکی نمیپُرسه چه حالی دارم!
بیستُ دو دقیقه وقت دارم!
به فرموندارِ لعنتی یه نامه نوشتم!
بیستُ یه دقیقه وقت دارم!
به شهردار زنگ زدم، گفتن: «ـ نیس! رفته ناهار!»
بیست دقیقه وقت دارم!
کلونتر میگه: «ـ خوش دارم ببینم چهریختی میمیری!»
نوزده دقیقه وقت دارم!
بِهِش خندیدمُ یه اَخ تُف انداختم تو صورتش!
هیجده دقیقه وقت دارم!
به قاضی زنگ زدمُ اُفتادم به التماس!
هیفده دقیقه وقت دارم!
اون گفت: «ـ دو هفته... نه! سه هفته دیگه زنگ بزن!»
شونزده دقیقه دیگه وقت دارم!
وکیلم میگه: «ـ ببخش که این پرونده رُ باختم!»
پونزده دقیقه وقت دارم!
بِهِش میگم: «ـ اگه خیلی ناراحتی میتونی جاتُ باهام عَوَض کنی!»
چهارده دقیقه وقت دارم!
حالا کیشیش اومده تا بَرام دعا بخونه!
سیزده دقیقه وقت دارم!
اون از آتیشِ جهنّم حرف میزنه ولی من یخ کردم!
دوازده دقیقه وقت دارم!
حالا دارن طنابُ امتحان میکنن، پُشتم تیر میکشه!
یازده دقیقه وقت دارم!
طنابِ لعنتی امتحانشُ پَس داد! کارش دُرُسته!
دَه دقیقه وقت دارم!
شاید عفو بِهِم بخوره وُ آزاد بشم!
نُه دقیقه وقت دارم!
ولی این یه فیلم نیس که بگن: «ـ وِلِش کنین!»
هشت دقیقه وقت دارم!
حالا دارم با پاهی بسته از نردبون میرم بالا!
هفت دقیقه وقت دارم!
باهاس پلّهها رُ بپام وگرنه میاُفتمُ پام قَلَم میشه!
شیش دقیقه وقت دارم!
گردنم رفت تو گِرِه!
پنج دقیقه وقت دارم!
یکی بیاد این طنابُ وا کنه!
چهار دقیقه وقت دارم!
کوها رُ نیگا! چه هوایی!
سه دقیقه وقت دارم!
لامصّب! عجب روزیه! جون میده واسه جون دادن!
دو دقیقه وقت دارم!
صدای لاشخورا وُ کلاغا رُ میشنفم!
یه دقیقه وقت دارم!
حالا دارم تاب میخورم! دِ برو که رفتی...
دیگه وقت ندارم!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#784
Posted: 13 Jul 2012 08:06
عنوان: به اون که دوسِش داری مَواد نده!
به اون که دوسِش داری مَواد نده!
بِهِش مربّا وُ شیرینی بده،
ترسُ لَرز بده،
ترانه بده،
ولی موادی که بِهِش میدی
به خودت بَرمیگرده!
یه وقت عشقی داشتم که مثِ عسل شیرین بود!
تمومِ دارُ ندارم بود
ولی عملی شُد!
بعد خودش پخش میکرد!
یه روز رفتُ
قُرصاشُ بَرام جا گُذاشت!
به اون که دوسِش داری مَواد نده!
بِهِش مربّا وُ شیرینی بده،
یه پرندهی خوشگل از درختِ هلو بگیرُ
بده بِهِش!
امّا اگه مَواد بِهِش بدی
اونا به خودت برمیگردن!
به اون که دوسِش داری مَواد نده!
اگه تنت میخاره،
اگه مُخت رفته مرخصّی،
نَشینُ خیالات بباف!
هَر چی تو مُخت هستُ بریز رو زبونت!
بدو برو درمونگاهُ به اون بگو:
به اون کسی که دوسِش دارم مَواد نمیدم!
بِهِش مربّا وُ شیرینی میدم،
ترسُ لَرز میدم،
ترانه وُ آواز میدم،
اگه بِهِش مواد بدم به خودم بَرمیگرده!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#785
Posted: 13 Jul 2012 08:18
عنوان: هارولد هدفونی
هارولد شبُ روز هدفون به گوشاش بود!
میگفت: «ـ خوش دارم موزیک گوش بدم،
تا این دَریوَریاییُ که مَردُم میگن!»
تو ترافیکِ اعصابخوردکنِ شهر،
جای صدای کامیون، ترومپت میشنید!
تو جادّههای خلوتِ بیرونِ شهر،
جای صدای اردکا،
جاز گوش میداد!
زیرِ بارونِ بهار راه میرفت
ولی جای چیک چیکِ بارون به صدای گیتار دِل میداد!
این آدمِ بیکار،
داشت رو ریلِ راهآهن راه میرفتُ
جای صدای قطاری که داشت سَر میرسید،
صدای ساکسیفونُ میشنید...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#786
Posted: 13 Jul 2012 08:19
عنوان: مشکوک
همه میگن مشکوکم!
همه فکر میکنن مُخم تاب داره!
همه تو روم لبخند میزنن، ولی میخوان بمیرم!
تو قهوهم زهر میریزنُ تو آشم خورده شیشه!
تو کفشم عنکبوت میندازن!
بذار بگم از کی شروع شُد!
بابام عاشقِ دختر بودُ ننهم دوقلو دوس داشتُ بابابزرگم هیتلرُ میپَرَستید!
من که اُفتادم رو خِشت همه حساباشون ریخت به هم!
تمومِ کارام بیخود بود..
باقیشُ بَرات تعریف نمیکنم چون داری به ریشم میخندی!
میدونم از این ترانه هَم متنفّری!
داری زورکی گوش میدی، چون نمیخوای بِهِم بَربخوره!
منتظری بِرم تا به زیپِ بازِ شلوارم بخندی!
تو زهر میریزی تو قهوهم!
تو شیشه میپاشی تو آشم!
تو عنکبوت میندازی تو کفشم!
نگو نه! میدونم کارِ توئه!
میدونم! میدونم...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#787
Posted: 21 Jul 2012 02:03
عنوان: تو سرزمینِ...
تو سرزمینِ گوشبهزنگ،
استیک یه پولِ سیاسُ مالیتش یه دُلاره!
آخه آدم چهجوری هَوَسِ زندهگی کنه تو این سرزمینِ جفنگ؟
تو سرزمینِ اشکُ آه،
بایس مُف مُف کار کنیُ
تا چشات هَم بره کلی جَریمه میشی!
آخه آدم چهجوری هَوَسِ زندهگی کنه تو این سرزمینِ سیاه؟
تو سرزمینِ وصلهیی،
مردا بچّه میزانُ زنا سبیل میذارن!
آخه آدم چهجوری هَوَسِ زندهگی کنه تو این سرزمینِ فلّهیی؟
تو سرزمینِ خَر تو خَر،
آدمِ بدترکیب میتونه ستارهی سینما بشه،
حتّا اگه یه دماغِ قُلُمبه داشته باشه وُ
یه زگیل کنجُ چشاش،
حتّا اگه گردن نداشته باشه وُ
دستاش مثِ قوزیا چسبیده باشن به تنش!
پَس همه بزنین بریم سرزمینِ خَر تو خَر!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#788
Posted: 21 Jul 2012 02:04
عنوان: نبایدا رُ گوش کن!
نبایدا رُ گوش کن!
نَکنا رُ گوش کن!
امکان نداره رُ گوش کن!
به هیچ وجه رُ گوش کن!
بعد گوش بده ببین چی بِهِت میگم:
هَرکاری شُدنیه!
بچّهجون!
هیچّی محال نیست!
عنوان: رژیم غذایی
صبحونه: قهوهی تلخ، یه تیکه نون،
بدونِ کره، بدونِ ژله، بدونِ مربّا.
ناهار: یه پَر کاهو، یه تیکه کرفس،
بدونِ مشروب، بدونِ سیبزمینی، بدونِ همبرگر.
شام: یه بالِ مُرغِ آبْپز،
بدونِ سُس، بدونِ نون، بدونِ شیرینی.
این رژیم گرفتنُ رژیم گرفتنُ رژیم گرفتن...
بَدترین راهه واسه خودکشی!
یه هویج بَرام پوس بکنُ یه آلو بَرام بیار،
با یه لیوان شیرِ کم چربیُ دیگه هیچّی!
تلویزیونُ خفهش کن،
چون داره همبرگر تبلیغ میکنه!
همین چیزا منُ میفرسته قبرستون!
تو فکرِ یه اسپاگتیاَم با سوسیسُ یه تیکه کیک!
شبا خوابِ بستنی شُکلاتی میبینم!
تمومِ روزُ از گُشنگی به خودم میپیچم!
دارم از گُشنگی میمیرم، فقط واسه خاطرِ تو!
سیبزمینی سُرخ کرده وُ سُس واسه کسای دیگه،
سبزیِ آبپز واسه من!
یه قُفل زَدی رو یخچال که خُدا میدونه کلیدش کجاس!
همهش گرسنهگی میکشم، واسه این که دوسَم داشته باشی!
بِهِم گفتی وقتی بتونم زیرِ شِکممُ ببینم،
تو هم از دیدنم خوشحال میشی!
شام: دوتا گُلِ کلَم،
یه تیکه گوشتِ گوساله قدِ ناخنُ یه گوجهفرنگی.
به خُدا تو زندون غذا بهتر بود!
اون پیتزا رُ جلو دماغم نگیر! دختر!
این کمترین کاریه که میتونی بکنی!
وقتی باهات حرف میزنم اون شکلاتُ بذار کنار!
من قدِ یه گاو گُشنمه، فقط واسه خاطرِ تو!
وقتی مُردم،
نیشت از دیدنِ حقِ بیمهم وا میشه!
بعد نعشمُ نیگاه میکنیُ میگی:
«ـ تو سعیتُ کردی! پسر!
ولی چاقی بیشتر بِهِت میاومد!»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#789
Posted: 21 Jul 2012 02:04
عنوان: یه رنگینکمون بَرام بخون!
روزِ درازُ سختی داشتم! ژوزی!
راهمُ تَهِ جادّه گُم کردمُ وقتی رسیدم بِهِم گفتن:
«ـ دیر اومدی! برو!»
حالا فقط تو میتونی سَرِحالم بیاری!
واسه همین، جونِ من یه رنگینکمون بَرام بخون!
بذار فقط امشب همه چی میزون باشه!
خیلی وقته اوضاع رو به راه نبوده!
رنگینکمونُ بَرام بخون، چون خیلی وقته کسی بَرام نخوندتش!
تو دِلِ یه مَرد، سایه وُ تاریکی زیاده! ژوزی!
پَس بَرام یه رنگینکمون بخون!
قطاری که باهاش اومدم، رفت!
تمومِ عمرم تو اومدنُ رفتن گُذشت!
مغزمُ فروختمُ رویاهامُ ریختم دور!
فردا شروع میکنم دیروزُ نگاه کردن،
ولی تا اون موقع...
بَرام یه رنگینکمون بخون!
ترانهبازی راه بنداز!
بذار فقط امشب همه چی میزون باشه!
خیلی وقته اوضاع میزون نبوده!
چندجور گُرُسنهگی هس
که تو نمیشناسیشون! ژوزی!
پَس رنگینکمونُ بَرام بخون! اگه میتونی!
اگه حالشُ داری!
یه رنگینکمون بَرام بخون! ژوزی!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#790
Posted: 21 Jul 2012 02:05
عنوان: کی؟
کی میتونه توپِ فوتبالُ جوری شوت کنه
که اونوَرِ دُنیا بیاد پایین؟
«ـ من میتونم! من!»
کی تو خیابون با ببرا میجنگید
وقتی حتّا پُلیسا از ترس فِلفِنگُ میبستن؟
«ـ من بودم! من!»
کی پرواز میکنه وُ چشاش لیزر داره؟
اون کیه که گولّه بِهِش اثر نمیکنه؟
«ـ اون منم! من!»
کی میتونه بشینه وُ تمومِ شبُ دروغ ببافه؟
«ـ شاید... یه وخ دیدی من!»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***