ارسالها: 2642
#871
Posted: 27 Dec 2012 17:42
مامان ایران!
مامان ایران! چهقدر سنگینه خوابت
چهقدرخاکستریِ آفتابت
ما موهاتو سفید کردیم، نگو نه
ما رؤیاتو شهید کردیم، نگو نه
ما خواستیم پهلوونا بنده باشن
ما خواستیم سفرهها شرمنده باشن
نفهمیدیم باهات همسرنوشتیم
تو آتیش از گل و بلبل نوشتیم
چهقدر کاغذ سیا کردیم دروغی
هزارتا فیل هوا کردیم دروغی
مامان ایران! بیدارشو! ما بیداریم
دیگه از سادهگی دست برمیداریم
تمام بچههات میخوان بیدارشی
علاج دردای این روزگارشی
مامان ایران! چهقدر سنگینه خوابت
چهقدر خون ریخته رو برگ کتابت
با ما قهری و حق داری، میدونیم
ما رو تنها نمیذاری، میدونیم
کتک خوردیم ازت اما دوباره
یه حسی ما رو به سمتت میاره
آخه جایی جز آغوشت نداریم
تا ختم قصه اینجا موندگاریم
اگه نزدیک تو باشیم قبوله
چه با سکته بمیریم، چه گلوله
مامان ایران! بیدارشو! ما بیداریم
دیگه از سادهگی دست برمیداریم
تمام بچههات میخوان بیدارشی
علاج دردای این روزگارشی
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#872
Posted: 28 Dec 2012 18:20
مثل صدای
مثل صدای خندهی بچه توی عزا
آهنگِ کُندِ ثانیههامو به هم زدی
یه مالنا شدی و توی خوابهای من
با کفشِ سرخِ پاشنه بلندت قدم زدی
فرخلقاءِ قلعهی سنگیِ فیسبوک
با دیدن یه عکست امیرارسلان شدم
مثل یه زن که عشقشو آبستنه میخوام
روح تو رو ادامه بدم تو تنِ خودم
تویچشات مدیترانهی طوفانی داری و
یه سرزمین کشفنشده پشتِ پیرهنت
نخلا تو فصلِ خرما به تو فکر میکنن
مردا همه مجسمه میشن با دیدنت
به عابرای بیخبرِ کوچه رحم کن
اِنقدر دل هوایی کن و خواستنی نباش
از وقتی پا برهنه تو ساحل قدم زدی
دائم نهنگا غرق میشن توی ماسههاش
من عاشقت شدم مثِ افسانههای دور
مثل جوونِ اولِ فیلمی سیاه سفید
که با نگاهِ دختری از پشتِ پنجره
از زندهگیش و آرزوهاش دست میکشید
تو سر رسیدی از توی خوابای بچهگیم
دنیام توی حریم نگاهت خلاصه شد
نسکافههای بیشکرِ روزمرهگی
با بستنیِ عشقِ تو کافهگلاسه شد
با من خودی شدی مثِ لبخند با ژوکوند
تو خونه کردی مثل یه تحریر تو صدام
چشمامو روی هفتههای لعنتی ببند
هر بوسهی تو یعنی یه قرص دیازپام
همقدِ عکس آلبوم کهنه جوون شدم
دستام دارن جوانه میدن عین یه درخت
از چشم من قشنگترین پرچمِ جهان
تصویر سینهبندِ توئه روی بندرخت
خندهت نمک پاشید روی زالوی هاری که
خون ترانههای منو مزه مزه کرد
تو شعر من وزارت ارشادو سیل برد
وقتی که عطر تو همه دنیامو قبضه کرد
مِنبعد زیر سلطهی چنگیز هم بریم
من با تو روزگارمو تعریف میکنم
تا راه هیچ شاعری سمتِ تو کج نشه
خطِ سفیدِ عابرو اِسنیف میکنم
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#873
Posted: 29 Dec 2012 14:50
چنار
عجیبه كه یه چنار زبون وا كنه... نه؟
اگه میشنفی صدامو دل بده به دَردم...
صد سالی هست كه اینجا وایسادم.
سَرِ چارراه «تئاترِ شهر»...
میونِ صدتا چنارِ دیگه كه نه چیزی میبینن و نه میشنفن
فرقِ من با اونا همینه!
یه نهالِ نازك بودم،
كه «چرچیل» و «روزولت» و «استالین»
با ماشین از كنارم گُذشتن.
داشتن میرفتن دنیا رو بینِ خودشون قسمت كُنن.
پنداری ما شدیم سهمِ انگلیسا!
تو شلوغ پلوغیای چن سالِ بعدش
یكی با خونش رو تنم نوشت: «یا مرگ، یا مصدق...»
چهقدر به اون نوشته مینازیدم!
حیف كه باد و بارون پاكِش كردن...
تنها من «دكتر فاطمی» رو با اون ریشِ بلند شناختم،
وقتی با سرِگُم شده تو یقهی پالتو از كنارم گُذشت.
گمون كنم یه هفته بعد بود كه پیداش كردن...
«شاملو» یه بار كنارِ من وایساد و سیگارشو آتیش زد،
از نقرهی موهاش شناختمش و
از نگاهِ مهربونی كه بهم انداخت...
نمیدونست منم شعرِ «پریا»شو ازبرم.
«ساعدی» یه شب تكیهشو داد بهم و
یه كشمشِ پنجاه و پنج رو با دو پر خیارشور رفت بالا!
چركنویسِ «ترس و لرز» رو همون شب تو دستش دیدم!
«فنیزاده» فلكسشو زیرِ سایهی من پارك میكرد!
تو اون انقلابی كه اسمِ این خیابونو «انقلاب» كرد،
عكسِ «شاه» رو بغلِ پای من آتیش زدن.
«سلطانپور» كنارِ من رفت رو چهارپایه و
شعرِ «ایرانِ منو» واسه جماعت خوند.
چند ماه بعدش،
اون پرچمِ سیاهو به تنِ من میخ كردن.
آخ كه چه دردی داشتن اون میخ طویلهها!
ولی دردش ،
پیشِ دردِ تَركشای موشكی كه بعدن خوردم هیچّی نبود...
چن سال بعدِ موشك بارونا
گُفتم حتمن داره خبرایی میشه...
ولی وقتی تو ماهِ اوّلِ تابستون،
یه گوله نِشست وسطِ تنهم فهمیدم بازم رودست خوردم!
با خوردنِ اون گولّه یه آخاَم نگفتم.
آخه وقتی آدما بدونِ آخ گُفتن میمیرن ،
خیلی بده كه یه درخت ناله كنه... نه؟
چه چیزایی كه سَرِ این چهارراه ندیدم.
با باطوم چوبی همچی زَدَن تو كلّهی کسایی که
این پارک به اسمشونه
كه من از چوبی بودنِ تنم شرمم شد!
دیگه دل و دماغِ جوونه زدن ندارم !
تمومِ برگامو یه لایه دوده ـ عینهو چادرِ سیاه ـ پوشونده.
برگام تا ابد سیاهپوشِ همون روزِ لاكردارِ تابستونن.
شُدم یه درخت خشكِ نیمهجون،
تو صفِ صدتا درختِ زندهی بیعار و بیخیال.
دمِ صبی ، مأمورِ موتور سوارِ شهرداری
از بغلم گُذشت و چپ چپ نگام كرد!
حالا یه ارّه زنجیری آوردن
تا شاخههامو یكی یكی قطع كُنن و
تنهمو بندازن... ولی عینِ خیالم نیس!
آخه یه چنارَم من!
چناری كه آدمای بزرگی رو دیده.
خوش ندارم بشم وعدهگاهِ دخترای اونكاره،
خوش ندارم ببینم این جوونای عملی رو
كه شب به شب پام بساط میكنن،
خوش ندارم دیگه این چهارراهِ لجنو تماشا كنم.
ریشهمو سوزوندم تا دیگه نبینم سوختنِ آدما رو.
آخه من كه یه درختِ تو سریخورده نیستم!
یه چنارم من!
یه چنارِ بلند كه وقتی میاُفته،
زمینو زیرِ پاهای تبرزنش میلرزونه!
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#874
Posted: 30 Dec 2012 16:28
چپ در اورکت آمریکایی
ما وینستون نکشیدیم برای چپ بودن
کتونی چینی پوشیدیم برای چپ بودن
توی اشنوها پهن بود ولی ما چپ بودیم
کفشامون پاره میشد زود ولی ما چپ بودیم
تو اورکت آمریکایی از هوشهمین گفتیم
از شباهتِ میونِ ایران و چین گفتیم
عکسِ چهگوارا روی دیوارِ اتاقِ ما بود
اما رؤیامون هنوز سفر به آمریکا بود
چپ برای ما شبیهِ کوچهی علی چپه
دلامون هنوز به عشقِ بورژوازی می تپه
با یه شال گردنِ سرخ خودِ مائو بودیم ما
با سیگار برگ حتا از فیدل جلو بودیم ما
سبیلِ استالینی لبامونو می پوشوند
زیرِ اون لبای ما «آیام یو اِس اِی» میخوند
چپ یه مُد بود مثلِ موی قیصری ، شلوارِ جین
چپِ واقعی اسیر بود توی زندانِ اوین
چپای واقعی تو گورای دسته جمعیان
ادای چپا رو داریم در میاریم تو و من
چپ برای ما شبیهِ کوچهی علی چپه
دلامون هنوز به عشقِ بورژوازی میتپه
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#875
Posted: 31 Dec 2012 00:06
شیرین قرن بیست و یکم
فارسی، شکرِ زهر آلودیست،
شیرین قرن بیست و یکم
که فرهاد را مهندسِ معدن میخواهی!
ائتلافِ شکر و شوکران است،
چرا که کلمهی «ضعیفه» را در خود دارد
و بزرگترین شاعرِ ملیاش فرموده:
«زن و اژدها هر دو در خاک بِه...»
با این زبان چهگونه بگویم
دوستت میدارم؟
چهگونه از عشق سخن بگویم به این زبان
وقتی که شاعران بزرگش
عظیمترین عاشقانههاشان را
در هوای مغبچههای چهاردهساله سرودهاند؟
وقتی از بینِ دیوانهای گردگرفته
بوی شاش و اشک میآید،
وقتی در شعرِ شاعران روزگارمان
تمام راهها به تختخوابی دو نفره ختم میشود،
من کدام کلمه را انتخاب کنم
به نوشتنِ شعری برای تو؟
کلماتم را تطهیر کن در آبشارِ گیسوانت
و بگذار با این دلِ جوگندمی
چون کودکی دو ساله
زبان باز کنم به اعترافی عاشقانه
و تبرئه کنم زبانی را
که زبان مادریِ ماست
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#876
Posted: 31 Dec 2012 15:31
سینما
بازم یه سینما رو دارن خراب میکنن
مردِ آپاراتچی رو دارن جواب میکنن
قطرههای اشکِ اون رو آپارات چکیده
آخ که چه فیلمایی از اتاقکش ندیده
قیصر تو این سینما پاشنههاشو وَر کشید
علی بیغم همین جا آبگوشتشو سرکشید
توی همین سینما یکدفعه رگبار گرفت
فنیزاده ردِ اون خطو رو دیوار گرفت
این سینما خیلیا رو خندونده، این سینما خیلیا رو گریونده
صدای دستای تماشاچیا هنوز به یادِ این دیوارا مونده
این سینما یعنی جوونی من، این سینما یعنی جوونی کردن
کاشکی میشد دوباره مثلِ فیلما زندگیامون به عقب برگردن
بازم یه سینما رو دارن خراب میکنن
باز دلِ چند تا نسلو دارن کباب میکنن
ما توی این سینما دشنه و کندو دیدیم
تنگنا و صادق کُرده، آقای هالو دیدیم
با فیلمای ساموئل خاچیکیان ترسیدیم
با فریادِ نیمه شب از جاهامون پریدیم
سید روی این پرده کُشت هرویینفروشو
آهو خانوم همین جا گرفت مُچِ هووشو
این سینما خیلیا رو خندونده، این سینما خیلیا رو گریونده
صدای دستای تماشاچیا هنوز به یادِ این دیوارا مونده
این سینما یعنی جوونی من، این سینما یعنی جوونی کردن
کاشکی میشد دوباره مثلِ فیلما زندگیامون به عقب برگردن
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#877
Posted: 2 Jan 2013 22:12
برای عاشقانهتر سرودن
وقتی سنگین بشه خوابم قدِ خاکای یه چاله،
وقتی که این تنِ مغرور تو یه چاله شد مُچاله،
دیگه چی میمونه از من جز ترانههای کاری
غیرِ نقشِ یه تبسم تو یه عکسِ یادگاری...
میدونم... دستای خالیم سقفِ امنِ تو نبودن!
مهلتی نبود برای عاشقانهتر سرودن
توی خونبارشِ این شب فرصتِ معجزه کم بود
دستای ترانهسازم زیر ساطور ستم بود
وصیت
من بدهکارم به چشمات
بهترین ترانهها رو!
شعرای بدون ترسو
خوشطنینترین صدا رو...
واسه تو باقی میذارم آرزوهای قشنگو
آرزوی یه جهانِ تازهی بدونِ جنگو
آرزوی اتحادِ صدتا دستِ بیصدا رو
آرزوی انقراضِ سلطهی مترسکا رو
من بدهکارم به چشمات
بهترین ترانهها رو!
شعرای بدون ترسو
خوشطنینترین صدا رو
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#878
Posted: 2 Jan 2013 22:15
و اینترنت آفریده شد
همیشه زیر سبیل زندهگی کردیم
زیر سبیل کورش کبیر،
زیر سبیل نادرجهانگیر،
زیر سبیلهای تاب دادهی شاه عباس،
زیر سبیلِ نداشتهی آغا محمدخان
زیر سبیل قزاقی رضا شصتتیر،
زیر سبیلهای کوتاه شده از بالای لب
با قیچی مذهب!
زیر این سبیلها
عاشق شدیم،
کتک خوردیم،
ترانه نوشتیم...
برای ما
زیرِ سبیل و زیر هشت فرقی با هم نداشت
و اینترنت آفریده شد در هشتمین روزِ خلقت
تا با هم به سخن درآییم
آمال و آوازهای هم را بشناسیم
و عشق را بیرون از مدارِ بستهی بستر تجربه کنیم.
پاسبانها و موبدان
حقِ ورود به این سرزمین را ندارند
و عاشقان،
بیگذرنامه هم شهروندِ افتخاری آنند.
نه حکومتِ امپریالیسم،
نه دیکتاتوری پرولتاریا...
شعارهای انقلاب فرانسه
تنها در این سرزمین اجرا میشوند
برابری، برادری، آزادی...
و برای ما
که منع شدهایم از شنیدنِ هم
و از اجتماع بیش از یک نفر
آرمان شهری جز اینترنت مقدر نیست...
در اینجا میتوانم دوست بدارمت
بیهراسِ هرکس و ناکس!
میتوانم عشقِ تو را بلند بلند فریاد بزنم
و آنقدر در پیراهنی رکابی دورِ میدان آزادی بگردم
تا سرم گیج برود و عقدههای عتیقهام را بالا بیاورم،
تو هم جنگلِ معطرِ موهایت را به آفتاب بسپار
تا برآورده شوند تمام آرزوهایی
که در پسِ طاقههای پارچه پنهان بودند...
اعتراف میکنم به بدوی بودن خود و همنسلانمان
- اما اینترنت را چه دیدهای؟ـ
شاید اگر جعبه رنگی به دستِ آن انسانِ عصرسنگ
که گاوی را بر دیوارهی غارش کشید میدادند
چیزی میکشید که سالوادوردالی را وادار میکرد
از عجز گلولهای در شقیقهی خود بنشاند...
شاید ما هم حماسهای تازه آفریدیم
و کاری کردیم جهان، به جهان مجازی ما ایمان آورد!
اینترنت را چه دیدهای؟!
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#879
Posted: 3 Jan 2013 01:11
كبـوتـر
يه كبوترِ سپيدم به نوكم يه برگِ زيتون
خسته از پرواز ممتد روی اقيانوسی از خون
ديگه هيچ جايی نمونده واسه ختمِ خستهگیهام
هر كسی به فكرِ من بود شد شكارِ تيربارون
هر جا رفتم برقِ چاقو رو سرِ ثانيه اُفتاد
خونِ آدما شتک زد روی پيراهنِ جلاد
پَرِ پروازمو بستن توی هر شهر و دياری
هميشه صدای شورش بیصدا شد لبِ فرياد
مقصدِ پروازم اينبار نه جنوبه، نه شماله
مقصدم خودِ تو هستی! نگو آزادی خياله
شونهتو يه آشيون كن برای شكسته باليم
مُشتتو گره كُن! اینبار! نگو ما شُدن محاله
برای نفس كشيدن صد دفعه نگو: اجازه
خشمِ تو بايد از اين شب بُرجِ خاكستر بسازه
اين تبسمِ سياهو بگير از صورتِ جلاد
طرفِ كبوترا باش وقتی نيشِ چاقو بازه
دربهدرتر از ستاره تو شبِ اَبری دنيا
زيرِ رگبارِ حقيقت میپرم به سمتِ رؤيا
دنبالِ جايی كه خاكش با حصار و مرز غريبهس
جايی كه آدما نيستن ، توی چنگِ ديكتاتورها
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#880
Posted: 3 Jan 2013 21:03
سگِ هار
حال و روزم مثِ سگِ هاره
که فقط پارسهاشو میشماره
زخم دستاشو گاز میگیره،
جیغ ترمز رو آرزو داره
شکل پرسه رو فرشی از پوکه،
توی یک سرزمین متروکه
مشت میشم روی کلاویهی
این پیانو که دیگه ناکوکه
گریه تو وزن مفتعل فعلن،
واژه با طعم شاش توی دهن
فکر تو چارچوبِ چَک خوردن،
شعر تو وزن مطلقن قدغن
قدغن مثل شَک تو سوریه،
مثل یه تانگو توی قونیه
خشک میشم ولی نمیمیرم،
مثل دریاچهی ارومیه
مثل حرفی که صددفعه خط خورد،
مثل برگی که سبز موند و مُرد
دل خنک میکنم تو میدون با
فحش دادن به عکس رو بیلبورد
غرق میشم تو برکهی الکل،
توی میکس سنایچ با اتانل
روی فرش سرنگ میرقصم،
با جوونای مُرده زیرِ پُل
دموئه هر صدای استریو،
توی ماشین و توی استودیو
اون کسی که زبونمو میخواست،
کفِ دستم گذاشته گوش منو
پیکاسو پشتِ بومِ این چشماس،
پایتختم مثِ گوئرنیکاس
ائتلافِ جنون و رنجیره،
انعکاسِ کوبیسم تیر خلاص
من یه مَردم تو گوشهی تابلو،
با دوتا چشم باز مونده به تو
که داری ضجه میزنی دائم
نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
حال و روزم مثِ همون مَرده
که زمین خورده کنجِ اون پرده
با یه شمشیرِ مُرده تو دستش،
میگه از راه برنمیگرده
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه