ارسالها: 3119
#301
Posted: 20 Jun 2018 10:36
moohammadyaqoob: دیوانه
دل زال یکباره دیوانه گشت
خرد دور شد عشق فرزانه گشت
فرزانه
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 1264
#302
Posted: 4 Jul 2018 08:16
javan: دیوانه
من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه
صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 3119
#303
Posted: 6 Jul 2018 08:34
nnasrin: پیمانه
چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ
پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ
تلخ
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 1264
#304
Posted: 9 Jul 2018 05:36
javan: تلخ
شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش.
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش.
شور
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#306
Posted: 14 Jul 2018 05:38
romann: زمان
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
مسند
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 3119
#307
Posted: 18 Jul 2018 09:08
nnasrin: مسند
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
زندان
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 1264
#309
Posted: 20 Jul 2018 08:53
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود
عاقبت
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 24568
#310
Posted: 20 Jul 2018 11:29
nnasrin: عاقبت
بگذرم گر از سر پیمان
میکشد این غم دگر بارم
می نشینم شاید او آید
عاقبت روزی به دیدارم
تکرار
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
صفحه 31 از 43