ارسالها: 2814
#281
Posted: 31 Aug 2012 17:34
دلت را جایی...حوالی خدا...چهار میخ کن که با رفتن این و آن نــــرود!!
------------------------------------
لیوان که پر باشه با کوچکترین حرکتی سرازیر میشه …
این حال این روزای چشمان من است …
-----------------------------------------
از "نبــودنـــــت " دلگيـــــــر نيستــــــم . . .
از اينـکـــــه روزگـــــاري " بــــــودي " دلگيـــــــرم
-----------------------------------------
بوے فـَـــراموشے گرفتــہ اَم
رَنگــــِ تَنـــ ـهایے
دلشــِکستــِگے
بُغــــض وَ خامـــ ـوشے
چیزی نیستــــْ
تآریــ ـخ مَصـــرَفم گذشتـــ ـہ اَستــــْـ !!
جایی که همه ادعای خاص بودن دارن، تو عادی باش،
.
.
اینجوری خاص ترین آدمی
ارسالها: 2814
#282
Posted: 31 Aug 2012 17:35
نترس
اینجـــا تاریک نیست
اینجـــا جاییست رویایی مخصوص تو
اینجا
پشیمان نمیشوی
بدون ترس در آن قدم بُگذار
فقط کمی ترک دارد
اینجـــا قلب من است !
-------------------------------
عاشق که میشی
هم حسود میشی
هم خودخواه
هم دیوونه
هم تنها !!!
جایی که همه ادعای خاص بودن دارن، تو عادی باش،
.
.
اینجوری خاص ترین آدمی
ارسالها: 2814
#283
Posted: 31 Aug 2012 17:35
نمى دانم کجاست و چگونه مى گذرد !؟
چند وقتیست از “حالــــــــم” بى خبـــــرم
-----------------------------
گـوش کن لعنـتی .........!
اينی که من می کـشم .... درد بـی تو بودن نيـست ....
تـاوان با تو بـودنه .......!
------------------------------------------
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که “دوستت دارم”
جایی که همه ادعای خاص بودن دارن، تو عادی باش،
.
.
اینجوری خاص ترین آدمی
ارسالها: 2557
#284
Posted: 11 Sep 2012 15:02
خط ت را که عوض کردی من ماندمو “دوستت دارم” هایی که هیچوقت دلیور نشدند…
::
::
می دانی اگر هنوز هم تو را آرزو می کنم برای بی آرزو بودن مننیست !
شاید زیباتر از تو آرزویی سراغ ندارم…
::
::
خیالت تخت
چنان به خوابهایم سرایت کرده ای که بی خیالت هم آغوش هیچ تختی نمی شوم !
::
::
بعضی آدمها به بعضی چیزها عادت نمی کنند…
مثل من به نبودن تو !
::
::
مرا به جان تو قسم میدهند …
نگاه کن ، همه میدانند که برابمهمیشگی ترینی …
::
::
یادت نخواهم انداخت که برگردىاگر مهم باشم یادت خواهم ماند …
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#285
Posted: 11 Sep 2012 15:03
دلم یک آلزایمر خفیف می خواهد ، آنقدر که یادم نرود به نفعم است که به چند زبان زنده ی دنیا سکوت کنم …
::
::
با تو هنوز زیر بارانم …
چتر برای چه ؟
خیال که خیس نمی شود …
::
::
فکر کنم به بوی عطر تو حساسیت دارم ، همین که در ذهنم می پیچد ، از چشم اشک می آید …
::
::
طب مدرن
طب سنتی
طب سوزنی
همه را امتحان کرده ام ، درد بی درمان است درد دوریت !
::
::
احساسم را نمی فروشم حتی به بالاترین بها …
ولی آنگونه که بخواهم خرج می کن برای آنهایی که لایق آن هستند …
::
::
جواب محبت آدمها را به موقع بدهید !
محبتهای تاریخ گذشته عطر و طعماصلی را نخواهد داشت …
::
::
حواست باشه هرکسی زنگ قلبتو زد زود در رو باز نکنی چون بعضیها مثل بچه های مردم آزار زنگمیزنن و فرار میکنن …
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#286
Posted: 11 Sep 2012 15:03
آدم های ساده را دوست دارم
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند
برای همه هستند
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد…
::
::
چه اشتباه فاحشی ! او عشق من بود و من تجربه ا و…
::
::
تمام حکم های دل در دستم بود ولی باز هم به دستان تو باختند…
::
::
خواستم دل بکنم، نمی گویم نشداتفاقا شد !
من کنده شدم و این روزها بدون دل پرسه می زند تنم !
::
::
دستم را بگیر ، نگذار به یادت بیفتم …
::
::
من به جای خالی اش بیشتر از خودش عادت کردم … اعتراف تلخیست …
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#287
Posted: 11 Sep 2012 15:05
گاهی فقط بوی یک عطر
یک تشابه اسم
برای چند لحظه باعث میشه دقیقا احساس کنی که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه …
::
::
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺎﺩ ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺍﻣﺎ ته ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯽ: ﺍﻭﻥ… ﺍﻭﻥ… ﺍﻭﻥ…
::
::
عشق مثل پرواز است …
بالا رفتنش جسارت می خواهد ، بالا ماندنش لیاقت !
::
::
تا تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستانها هم برفی بود !
::
::
دیوانه نیستم ! فقط، فقط طوری “خاص” که دیگران نمیتوانند، تو را “دوست” دارم…
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#288
Posted: 11 Sep 2012 15:06
باران که می بارد تو می آیی باران گل، باران نیلوفر
باران مهر و ماه و آئینه باران شعر و شبنم و شبدر
باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
غم می گریزد، غصه میسوزد شب می گدازد، سایه می میرد
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد تا شعر باران تو می گیرد
از لحظه های تشنه ی بیدار تا روزهای بی تو بارانی
غم می کشد ما را و می بینی دل می کشدما را تو می دانی
=============================
مرا نگاه کن ببین چه انتظاری به روی پلک هایم خانه کرده است .
غم را از چشمانم فقط تو میتوانی بخوانی
خود را به ندانستن نزن- می دانم که میدانی غصه در دلم خانه کرده است
نمیخواهم غصه ام را بخوری اما قصه ام را بدان
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2321
#289
Posted: 12 Sep 2012 00:59
فقط یک پلک با من باش
نمی خوام از کسی کم شی
..............................................
بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم...
.............................................
منمو، حسرت با تو ما شدن
تویی و، بدون من رها شدن
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven