انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 9 از 33:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  32  33  پسین »

اشعار هلالی جغتایی


مرد

 
غزل شمارهٔ ۷۹

روز من شب شد و آن ماه به راهی نگذشت
این چه عمری‌ست که سالی شد و ماهی نگذشت؟

ذوق آن جلوه مرا کشت که وی از سر ناز
آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت

عمر بگذشت و همان روز سیه در پیش‌ست
در همه عمر چنین روز سیاهی نگذشت

قصهٔ شهر دل و لشکر اندوه مپرس
که از آن عرصه به این ظلم سپاهی نگذشت

نگذشت آن مه و زارست هلالی به رهش
حال درویش خراب‌ست که شاهی نگذشت
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰

یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت
یا تمنای جمال تو مرا خواهد کشت

باز در جلوهٔ ناز آمده‌ای همچو نهال
جلوهٔ ناز نهال تو مرا خواهد کشت

روز وصلت تو در کشتن من تیغ مکش
که شب هجر خیال تو مرا خواهد کشت

چند پرسی که تو را زار کشم یا نکشم؟
جهد کن ور نه خیال تو مرا خواهد کشت

شاه من تا به کی این سرکشی و حشمت و ناز؟
وه! که این جاه و جمال تو مرا خواهد کشت

گم شدی باز، هلالی به خیال دهنش
این خیالات محال تو مرا خواهد کشت
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۱

آمد آن سنگین‌دل و صد رخنه در جان کرد و رفت
ملک جان را از سپاه غمزه ویران کرد و رفت

آن که در زلفش پریشان دل ما جمع بود
جمع ما را همچو زلف خود پریشان کرد و رفت

قالب فرسودهٔ ما خاک بودی کاشکی
بر زمین کان شهسوار شوخ جولان کرد و رفت

گر دل از دستم به غارت برد چندان باک نیست
غارت دل سهل باشد، غارت جان کرد و رفت

رفتی و دل بردی و جان من از غم سوختی
بازگرد آخر، که چندین ظلم نتوان کرد و رفت

دل به سویش رفت و در هجران مرا تنها گذاشت
کار بر من مشکل و بر خویش آسان کرد و رفت

در دم رفتن هلالی جان به دست دوست داد
نیم‌جانی داشت، آن هم صرف جانان کرد و رفت
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۲

دل به امید کرم دادم و دیدم ستمت
چه ستم‌ها که ندیم به امید کرمت

دارم آن سر که به خاک قدمت سر بنهم
غیر از اینم هوسی نیست، به خاک قدمت

تویی آن پادشه مملکت حسن، که نیست
حشمت و خیل بتان درخور خیل و حشمت

لطف تو کم ز کم و جور تو بیش از بیش‌ست
می‌کنم شکر و ندارم گله از بیش و کمت

عاشق دل‌شده را موج غم از سر بگذشت
دست او گیر که افتاده به دریای غمت

رقم از مشک زدی بر ختن ای کاتب صنع
آفرین بر تو و بر خامهٔ مشکین‌رقمت!

دفتر شرح غمت رفت هلالی همه جا
گر چه صد ره ببریدیم زبان قلمت
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۳

در کوی تو آمد به سرم سنگ ملامت
مشکل که ازین کوی برم جان به سلامت

نتوان گله کرد از جور و جفایی که تو کردی
جور تو کرم بود و جفای تو کرامت

امروز مرا درین شهر حال غریبی‌ست
نی رای سفر کردن و نی روی اقامت

شد سیل سرشکم سبب طعنهٔ مردم
توفان بلا دارم و دریای ملامت

«قد قامت» و فریاد موذن نکند گوش
آن کس که به فریاد بود زان قد و قامت

ای دل که تو امروز گرفتار فراقی
امروز تو کم نیست و فردای قیامت

بی روی تو یک چند اگر زیست هلالی
جان می‌دهد اینک به صد اندوه و ندامت
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۴

نا دیده می‌کنی چو فتد دیده بر منت
جانم فدای دیدن و نادیده کردنت

فردا که ریزه ریزه شود تن به زیر خاک
برخیزم و چو ذره در آیم ز روزنت

با آن که رفت روشنی چشمم از غمت
دارم هنوز دوست‌تر از چشم روشنت

گر می‌کشی نمی‌روم از صیدگاه تو
دست من‌ست و حلقهٔ فتراک توسنت

بر دامن تو بادهٔ گلگون چکیده است
یا خون ماست آن که گرفت‌ست دامنت؟

مستی و گردنی چو صراحی کشیده‌ای
خوش آن که دست خویش در آرم به گردنت

دیگر تو را چه باک هلالی ز دشمنان؟
کان ماه با تو دوست شد و مرد دشمنت
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۵

اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت

گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت

سر من خاک رهت باد که شاید روزی
بر سر من سایه کند سرو قد دل‌جویت

یا مرا زار بکش یا مرو از پیش نظر
که ز کشتن بتر است این که نبینم رویت

می‌کشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی
آه! بنگر که چه‌ها می‌کشم از هر مویت

بعد از این لطف کن و در دل تنگم بنشین
تا نشستن نتواند دگری پهلویت

ای به ابروی تو مایل همه کس چون مه عید
از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۶

چه غم گر در سرم شوری‌ست از سودای گیسویت؟
سر صد همچو من بادا فدای هر سر مویت

تن چون موی را خواهم به گیسوی تو پیوستن
بدین تقریب خود را خواهم افگندن به پهلویت

به روی خوبت از روزی که خط بندگی دادم
ز غم‌های جهان آزادم ای من بندهٔ رویت

به دور لاله و گل چون به گل‌گشت چمن رفتی
خجل شد آن یک از رنگ تو و آن دگر از بویت

از آن رو بر سر کویت قدم کردم ز فرق سر
که می‌خواهم نگردد پایمال من سر کویت

خدا را چون به پایت سر نهم رخ بر متاب از من
که میل سجده دارم پیش محراب دو ابرویت

نترسم گر به خون‌ریز هلالی تیغ برداری
ولی ترسم که آزاری رسد بر دست و بازویت
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۷

خدا را تند سوی من مبین چون بنگرم سویت
تغافل کن زمانی تا ببینم یک زمان رویت

ز خاک کوی من گفتی برو یا خاک شو این‌جا
چو آخر خاک خواهم شد من و خاک سر کویت

تنم زارست و جان محزون، جگر پر درد و دل پر خون
ترحم کن که دیگر نیست تاب تندی از خویت

به صد تیغ ستم کشتی مرا عذر تو چون خواهم؟
کرم‌ها می‌کنی، صد آفرین بر دست و بازویت

پس از عمری اگر یک لحظه پهلوی تو بنشینم
رقیب اندر میان آید که دور افتم ز پهلویت

میانت یک سر موی‌ست و جان در اشتیاق او
بیا ای جان مشتاقان فدای هر سر مویت

هلالی را نگشتی گر سجود از دیدنت مانع
سرش در سجده بودی تا قیامت پیش ابرویت
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۸۸

مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث
بهار و باغ چه باشد؟ که یار شد باعث

رسیده بود گل، آن سرو هم به باغ آمد
بیار می، که یکی صد هزار شد باعث

نبود نالهٔ مرغ چمن ز جلوهٔ گل
لطافت رخ آن گل‌عذار شد باعث

اگر به می‌کده رفتیم عذر ما بپذیر
که باده خوردن ما را خمار شد باعث

اگر ز کوی تو رفتیم اختیار نبود
فغان و نالهٔ بی‌اختیار شد باعث

گر از تو یک دو سه روزی جدا شدیم مرنج
که گردش فلک و روزگار شد باعث

قرار در شکن زلف یار خواهم کرد
بدین قرار دل بی‌قرار شد باعث

به مجلس تو هلالی کشید طعن رقیب
گل وصال تو بر زخم خار شد باعث
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
صفحه  صفحه 9 از 33:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  32  33  پسین » 
شعر و ادبیات

اشعار هلالی جغتایی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA