ارسالها: 2642
#141
Posted: 28 Jan 2013 23:25
چرا کسی که میرود، گاهی بر می‌گردد؟
با چمدان کهنه و بارانی کسالت بارش کنار درگاه می‌ایستد
و هیچ کس را نمی‌شناسد
و دور گردی چشم‌هایش را غباری خاکستری پوشانده است
او می‌آید
و روی صندلی کهنه می‌نشیند...
((محمدباقر کلاهی اهری))
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 8911
#142
Posted: 3 Feb 2013 17:16
alinumber7
خب کلمه هاش کو؟
من میذارم
اعصاب-سنگ-چهره-خراب-مرگ
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 24568
#145
Posted: 17 Apr 2013 19:14
چه تضادی است میان شبنم اشک ستاره و چشم خشک آفتاب فردا.
گل / دریغ / مسافر /یادگار / ترانه
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1131
#147
Posted: 23 May 2013 22:34
mereng: باد ترس فریاد آینه زمان
زمان مثل باد در گذر است و ما بی ترس و دلهره در آینه ها فریادمان را مخفی میکنیم!!!
دل/دین/روزگار/چراغ/خدا
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ویرایش شده توسط: ellipseses
ارسالها: 3080
#148
Posted: 29 Nov 2013 23:36
ramin_sexboy: فوتبال /نوشته/افسردگی/بخوان /نترس
نترس من نوشته ی فوتبالی میخوانمُ افسردگی نمیگریم توام بخوان!
سبو.می.مستی.لعل.ممنوع
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3599
#149
Posted: 21 Dec 2016 21:08
shah2000: سبو.می.مستی.لعل.ممنوع
درحالت مستی سبوی عشق ما را شکستی آن قدر از لبان لعل تو می عشق نوشیده ام که وصال به تو دلبر نازنین رابرای خود ممنوع نمی دانم .
تنهایی .. بی وفایی .. عشق ..جاودانه .. احساس
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
صفحه 15 از 15