ارسالها: 8911
#101
Posted: 1 Nov 2012 10:46
ببین خدا رو خوش می یاد
اگه بری شعرای من دیگه مخاطب ندارن
می خوای بری نگاه بکن ببین گلا تب ندارن
ببین خدا رو خوش می یاد دنیا رو از هم بپاشی
خدا رو خوش میاد که تو دیگه پیش من نباشی
ببین خدا رو خوش میاد که عشق من بی خونه شه
دیوونته دلم می خوای بیشتر از این دیوونه شه
ببین خدا رو خوش میاد من بمونم بدون تو
می خوام تمومش بکنم زندگی رو به جون تو
ببین خدا رو خوش میاد اما گناه تو چیه
چرا توی عاشقیا یکی همش ناراضیه
بازم باید آب بریزم پش تو چون مسافری
ما بدون منتظره اینجا همیشه شاعری
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#102
Posted: 1 Nov 2012 10:48
چی می شد ؟
عاشق و معشوقها ای کاش بهم انقد شک نداشتن
سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن
چی می شد دست من و تو همیشه تو دست هم بود
از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود
چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه
چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه
چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا
چی میشد دنیا رو یک شب بسپاریم دست غریبا
چی می شد من رو تو یک شب ببری به زیر بارون
حتی به قیمت مرگ عزت و آبروهامون
کاش برای کشتی عشق یکی از ما ناخدا بود
که می رفتیم اونجا غیر ما فقط خدا بود
چشمای ناز تو ای کاش یه ضریحی داشت طلایی
انقد دورش می گشتم که نشه پیداش جدایی
کاشکی یادمون نمی رفت عهدامون بدون علت
واسه ی دفاع از خود دست نمی زدیم به تهمت
کاشکی عهدامون نمی شکست با یه اتفاق ساده
به دلیل اینکه آدم توی این دنیا زیاده
کاش برای اون مهم بود چشام از خاطره خیسه
گفته بودم که دل من برای اون می نویسه
یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی
حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی
گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره
واسه تو کاری نداره که دسات مثل بلوره
کی میگه سرمای بهمن واسه باریدن برفه
ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه
نگرانم واسه اون روز که بازم تازه شه داغم
ونم یه روز نزدیک نمی یای دیگه سراغم
من خودم دیدم ستاره نور نداره بی فروغه
تو اصن دوسم نداشتی هر چی که گفتی دروغه
هنوزم عاشقتم جون چشات جون دریا
ولیکن یادت بمونه خوب من و گذاشتی تنها
می خواد دعاهای ما واسه همدیگه بگیره
یکی از ما با شهامت واسه اون یکی بمیره
قدر بین دلا و حرفهای ما اختلافه
این روزها درد غریبی می کنه ما رو کلافه
چی میشه با هم بسازیم یه روزی یه شهر تازه
بدون اینکه بگیریم از کسی حتی اجازه
یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز
بنویسیم که عزیزم هر جا باشم بی تو هرگز
کاش نشه زندگیامون یه روزی اسیر تکرار
و یادت می یاد عزیزم گفتی به امید دیدار ؟
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#103
Posted: 1 Nov 2012 10:49
خدا نمی کنه
چشامو بستم و دارم تو رو بهتر می بینم
اما چشم تو بازم من و نگا نمی کنه
عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی
عمریه چشات ولی من و صدا نمی کنه
می دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر
چرا عشق من چشات رو مبتلا نمی کنه
دل و پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ
چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه
جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم
جونش و برای هر کسی فدا نمی کنه
غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو
حتی خوشبختی من اخمات رو وا نمی کنه
می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه
تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه
نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی
آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه
من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون
تو قبول نمی کنی دل اشتبا نمی کنه
من می گم خدا کنه یه جوری مال من بشی
نمی دونم چرا این کار و خدا نمی کنه
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#104
Posted: 1 Nov 2012 10:50
تمام می شود
برای چشم عاشق تو نامه پست می کنم
همیشه آن تبسمی که میل توست می کنم
غم شکستن من وتو هم تمام می شود
تو فکر راه را نکن خودم درست می کنم
آزمایش
کوچه ای و من دوباره از تو خواهش می کنم
تو می روی و رد پایت را نوازش می کنم
گفتم شبی تکلیف چشمم را مشخص کن و تو
گفتی صبوری کن که دارم آزمایش می کنم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#105
Posted: 1 Nov 2012 10:52
اشتباه
او گفت خاطرت هست به تو نگاه کردم
آن شب به خاطر تو کلی گناه کردم
گفتم چطور زیبا چیزی شده مگر ؟ گفت
قدری شبیه اویی من اشتباه کردم
سفارش
ز دست تو رنجیدم و چیزی نگفتم
با دیگرانت دیدم و چیزی نگفتم
کلی سفارش کرده بودی من نفهمم
این نکته را فهمیدم و چیزی نگفتم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#106
Posted: 1 Nov 2012 10:56
اگر شود
من منتظرت شدم ولی در نزدی
بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی که اگر شود می ایم اما
مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
پیش بینی
خود را همان نیلوفری که تو بچینی می کنم
اهل تبسم نیستم چون نازنینی می کنم
من می نشینم با تو و تنها صبوری می کنم
یک روز عاشق می شوی من پیش بینی می کنم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#107
Posted: 1 Nov 2012 11:01
چرا باید؟
همیشه عکس نازت روبرویم
نگاه تو دلیل جستجویم
چرا باید تمام حرف ها را
بدون تو به تصویرت بگویم
درد می کشم
به روی برگ زندگی دو خط زرد می کشم
و چشم عاشق تو را که گریه کرد می کشم
تو رفتی و بدون تو کسی نگفت با خودش
که من بدون چشم تو چقدر درد می کشم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#108
Posted: 1 Nov 2012 11:02
یکبار فقط
چشمان مرا به چشمهایش گره زد
بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد
او رفت ولی نه طبق قانون وداع
یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد
تولدت مبارک
با هفت تا آسمون پر از گُلای یاس و میخک
با صد تا دریا پر عشق و اشتیاق و پولک
یه قلب عاشق با یه حس بی قرار و کوچک
فقط می خواد بهت بگه تولدت مبارک
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#109
Posted: 1 Nov 2012 11:05
شقایق
به عاشقی ام گرمی و تب داد شقایق
آرامش مهتابی شب داد شقایق
رسوا شدم آسوده شد او فکرش و من را
یک عاشق دیوانه لقب داد شقایق
سوال
شنیده ام که گفته او مرا حلال می کند
من و گذشتن از گناه او خیال می کند
هزار بار گفته ام که عاشق تو نیستم
دوباره از من رها شده سئوال می کند
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#110
Posted: 1 Nov 2012 11:07
هدیه
شبی به دست من از شوق سیب دادی تو
نگو ‚ که چشم و دلم را فریب دادی تو
تو آشنای دل خسته ام نبودی حیف
و درد را به دل این غریب دادی تو
شکایت
چه کنم خیال تو من و رها نمی کنه
اما دلت به وعده هاش یه کم وفا نمی کنه
من ندیدیم کسی رو که مثل تو موندگار باشه
آدم خودش رو که تو دل اینجوری جا نمی کنه
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)