انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 19 از 24:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  24  پسین »

Maryam Heydarzadeh | مریم حیدرزاده



 
طلاترین خاک

وطن ای خونه ی پر غصه ی اجدادی من
اسم تو تنها دلیله واسه آزادی من

عشق تو خون گرم و عاشقم ریشه داره
خاک زرخیز تو مجنون و به یادم می یاره

قهرمانات مث افسانه هامون جهانین
مردم عاشق تو سمبل مهربانین

زیر سایه بون امنت می شه تا ابد نشست
پشت بیگانه رو با خنجر غیرتت ، شکست

وطنم ، دیوونه ی مرزای زرخیز توام
عاشق زمستونو ، بهار و پاییز توام

جونمو می دم تا مرزای تو در امون باشه
اوج پرچمت همیشه توی آسمون باشه

تو مال حافظ و مولوی و نیمایی ، وطن
خونه ی رستم و خاک ابن سیانیی ، وطن

آرزومه تا ابد زنده و آباد باشی
خونه ی نواده های پاک فرهاد باشی

ما تو کوچه های سبز تو به دنیا اومدیم
چه جوری واسه آب و خاک عاشقت ندیدم ؟

عشق تو مثل ضریح و گنبدا مقدسه
واسه هر عاشق دور از تو یه دنیا نفسه

همیشه مایه ی افتخار دنیایی ، وطن
تو بلندی ، تو مث شبای یلدایی ، وطن

جون من درسته که برای تو خیلی کمه
ولی عشق دادنش می ارزه به یه عالمه

تو رو با طلاترین خاک عوض نمی کنم
با شکوه و عاشق و پاینده باشی ، وطنم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
سوء تفاهم

حس خشم تو میان دل من گم شده است
باز زیبا ، نکند ، سوء تفاهم شده است

باز زیبا ، نکند عاشقی مریم تو
بازی و دستخوش تهمت مردم شده است

باز زیبا ، نکند حرف جدیدی زده اند
صحبت سیب و یا صحبت گندم شده است

من دیوانه دلم تنگ تو بود و دیدم
دل زیبای گلم ، قحط تبسم شده است

جرم من چیست ، بگو ، معجزه ی ماه بهشت
باز در ذهن قشنگت چه تجسم شده است

قهر کردی گل من ، چشم ، ولی حق با توست
هر زمان صحبتی از حق تقدم شده است

آخر شعر بیا لطف کن و زیبا شو
اسمت انگار میان غضبت گم شده است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
اونی که می خواستم

اونی که می خواستم عهدشو شکست و
به پای عشق جدید نشست و

چش روی آرزوم همیشه بست و
پشت مه پنجرمون رها شد

اونی که می خواستم مث اشک چکید و
تو طول راه یهو یکی رو دید و

صدای از ما بهتر و شنید و
به خاطر هیچی ازم جدا شد

اونی که می خواستم دل ما رو بردو
تو راه که می رفت به یکی سپرد و

تو خاطرش ، خاطره ی ما مرد و
یکی دیگه تو رویاهاش خدا شد

اونی که می خواستم دل ازم برید و
بین گلا یه گل تازه چید و

به اونی که دلش می خواس رسید و
مثل تموم مردا بی وفا شد

اونی که می خواستم زود ازم گذشت و
یه روزی رفت و دیگه بر نگشت و

منکر مجنون شد و کوه و دشت و
منکر عشق و بودن با ما شد

اونی که می خواستم زیر قولش زد و
با یکی دیگه پیش من اومد و

به خاطر اون به ما گفتش بد و
عزیز تر از دیروز و از حالا شد

اونی که می خواستم شدش از ما سرد و
پیغام دادش که دیگه برنگرد و

بد بودن ما رو بهونه کرد و
غیبش زد و یک دفعه کیمیا شد

اونی که می خواستم ما رو بد شناخت و
هستی شو پیش یکی دیگه باخت و

قصر من و با یکی دیگه ساخت و
شکر خدا باز ولی پادشا شد

اونی که می خواستم من و داد به باد و
رفت پیش اون کس که دلش می خواد و

زد زیر عشقش تا یادش نیاد و
اسم منم جز آدم بدا شد

اونی که می خواستم من و زد کنار و
خزونشو یه جوری کرد بهار و

قایم شدش تو یه عالم غبار و
تقدیر ما مثل موهاش سیا شد

اونی که می خواستم آخرش گم شد و
بازیچه ی چشمای مردم شد و

وارد عشق صد و چندم شد و
توی خیال کس دیگه جا شد

اونی که می خواستم ، ولی انگار مده
مال همه یه جورایی گم شده

کاش از میون غبارا بیاد و
بهم بگه هر چی می گی بیخوده
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
آدم برفی

تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفی
تو اون شب اومدی دنیا ، آدم برفی

شبی که عمرش از هر شب دراز تر بود
به او شب ما می گیم ، یلدا ، آدم برفی

یه جورایی من و تو عین هم هستیم
توام تنها ، منم تنها ، آدم برفی

من عاشق بودم و خواستم پناهم شی
توام عاشق بودی اما ، آدم برفی

همه انگار پی اونن که کم دارن
تو بودی عاشق گرما ، آدم برفی

منم از عشقم و اسمش واست گفتم
نوشتم با دسام زیبا ، آدم برفی

تو خندیدی و گفتی ، قلبت از یخ نیست
تو عاشق بودی عین ما ، آدم برفی

تو گفتی که براش می میری و مردی
آره مردی همون فردا ، آدم برفی

دیگه یخ سمبل قلبای سنگی نیست
سفیدی داشتی و سرما ، آدم برفی

تو آفتاب و می خواستی تا دراومد اون
واسش مردی ، چه قدر زیبا ، آدم برفی

نمی ساختم تو رو ای کاش واسه بازی
تو یه پروانه ای حالا ، آدم برفی

چه آروم آب شدی ، بی سر و صدا رفتی
بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفی

کسی راز تو رو هرگز نمی فهمه
چه قدر عاشق ، چه قدر رسوا ، آدم برفی

من اما با اجازت می نویسم که
تو روحت رفته به دریا ، آدم برفی

تو روحت هر سحر خورشید و می بینه
می بینیش از همون بالا ، آدم برفی

ببخشید که واسه بازی تو را ساختم
قرار ما شب یلدا ، آدم برفی
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
حکایت کف بین پیر

یه روزی یه کف بین پیر نشست و فالمو گرفت
تو هر چی گفته بود ، فکر و خیالمو گرفت

بود و یه کم سیاه ، مهربونو ، خمیده پشت
چه بوی اسپندی می داد ، چشاش نجیب بود و درشت

بهم نگاهی کرد و گفت ، فالتو می خوای بگیرم ؟
گفتم بگیر ، بعدم بگو ، بگو چه وقتی می میرم ؟

گقت دخترم کف می بینم ، قهوه و فنجون ندارم
نه بلدم ، نه دوس دارم اداشونو در بیارم

گفتم بگو ، اینم دسام ، از روی چپ می گی یا راس
خندید و گفت فرق نداره ، هر دستی که میل شماس

تو زندگیت سختی دیدی ، فالت چرا پر از غمه ؟
م توی اسمت می بینم ، درس می گم نه ، مریمه ؟

یکی رو دوس داشتی که رفت ، مردا همه عین همن
خوبم توشون پیدا می شه ، اما خوبا خیلی کمن

بچه بودی چند تا خطر گذشته از بیخ سرت
خیال داری سفر بری ، خیره الهی سفرت

یکی دیگه تازگیا تو زندگیت پیدا شده
زیاد بهش تکیه نکن ، دوست داره ولی بده

دشمن چه قدر زیاد داری ، راستی مگه چه کاره ای ؟
فک نکنم دارا باشی ، نمی بینم ستاره ای

دو سه تا لکه می بینم ، دلت شکسته از کسی
یکی ته قلبته که ، می خوای بهش زود برسی

خدا رو از یاد نبری ، آیندتم پاکه و نیم
دو سه تا سد تو راهته ، دو تا بزرگ ، یکی کوچیک

یکی تو قوم وخویشتون یه کم مریضه ، مگه نه ؟
همون که اسیرشی ؟ واست عزیزه مگه نه ؟

نگامو چیدم از نگاش ، با کلی غصه خندیدم
اصلن چی گفت و از کی گفت ، فالم چی بود ، نفهمیدم

آدمای فالای من ، مثل خودش غریب بودن
یعنی که خطای دسم ، انقد کج و عجیب بودن ؟

خیلی خجالت کشیدم ، غم از نگاش چکه می کرد
گفتم چرا فال می گیری تو این هوای خیلی سرد

چیه ، فالت درس نبود می خوای که مزدمو ندی
نه هر چی گفتی راس بودش ، تو راه حلم بلدی ؟

بغض گلوشو آخر سر تو شهر چشماش ترکید
گفت دخترم باور نکن ، هیچکسی فردارو ندید

من یه غریبم و اسیر ، تو شهرتون در بهدرم
دروغ می گم تا شبمو یه جور به فردا ببرم

منم یه بندم مث تو ، تقدیرامون دست خداس
من کی باشم که بتونم ، بگم تو طالعت کجاس

گذشتم و نذاشتم اون بیشتر از این بهم بگه
اون ولی گفتش واسه فال نرو پیش کس دیگه

دیدم اونو که دوباره به یه کسی دیگه رسید
بازم همون کف بینیا ، دوباره بغضش ترکید

دنیای بی وفای ما از این کسا زیاد داره
از زمین و از آسمون ، غریب و کولی می باره

از همه چی که بگذریم ، تمامشم دروغ نبود
شاید به خاطر همین ، سرش زیاد شلوغ نبود

سر اونا که راس می گن ، همیشه خیلی خلوته
چه توی فال ، چه زندگی ، دنیا پر از خیانته

کف بین پیر هر چی که گفت دلم یه گوشه ای نوشت
تا ببینه حق با اونه یا بازیای سرنوشت

همه شبیه همشدیم ، فالامونم عین همه
اما فقط اون از کجا دونست که اسمم مریمه ؟

این که تموم شد و گذشت اما عجب کف بیمی بود
ته دلش زلالتر از پیش گوییای چینی بود

دسام براش فرقی نداشت ، اون با دلش فالمو گفت
از بعضی حرفا بگذریم ، دروغ چرا ، راستشو گفت

دل و ببین که همه جا یه جور به دردت می خوره
یکی باهاش فال می گیره ، یکی پولاشو می شمره

خلاصه که دلای پاک ، قسمت هر کس نمی شه
دلای روشن و زلال مال غریباس همیشه

اینم یه قصه ی عجیب ، فالی که چیزی نمی خواست
کف بینی با یه قلب صاف ، نه دست چپ نه دست راست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
لالایی بی لالایی

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

ای پونه ها ، اقاقیا ، شقایقای خسته
کبوترا ، قناریا ، جغدای دل شکسته

قصه ی کهنه ی شما آخر اونو نخوابوند
ترس از لولو مرده دیگه پشت درای بسته

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

بارونای ریز و درشت و عاشق بهاری
ماه لطیف و نقره ای ، عکسای یادگاری

آسمون خم شده از غصه ی دور دریا
شبای یلدای پر از هق هق و بی قراری

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

روز و شبای رد شده ، چه قدر ازش شنیدید
چه لحظه هایی که اونو تو پیچ کوچه دیدید

وقتی که چشماشو می بست ترانه ته می کشید
چه قدر برای خواب اون بی موقع ته کشیدید

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

آدمگای آرزو ، ماهیای خاطره
دیگه صدایی نمی یاد از شیشه ی پنجره

دیگه کسی نیس که باش هزار و یک شب بگم
رفت اونی که از اولم همش قرار بود بره

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

برف سفید پشت بوم بی چراغ خونه
دو بیتیای بی پناه خیلی عاشقونه

دیدید با چه یقینی دائم زیر لب می گفتم
محاله اون تا آخرش کنار من بمونه

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

پروانه ها بسوزید و دور چراغ بگردید
شما دیگه رو حرفتون باشید و برنگردید

یه کار کنید تو قصه های بچه های فردا
نگن شما با آبروی شمعا بازی کردید

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

تمام شبها شاهدم ، چیزی براش کم نبود
قصه های تکراری تو هیچ جای حرفم نبود

ستاره ها خوب می دونستن که براش می میرم
اندازه ی من کسی عاشقش تو عالم نبود

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

از بس نوشتم آخرش آروم و بی خبر ، رفت
نمی دونم همین جاهاس یا عاقبت سفر رفت

یه چیزی رو خوب می دونم اینکه تمام شعرام
پای چشای روشنش بی بدرقه ، هدر رفت

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

لالاییا مال اوناس که عاشقن ، دل دارن
شب و می خوان ، با روزو با شلوغی مشکل دارن

کسایی که هر چی که قلبشون بگه گوش می دن
واسه شراب خاطره ، کوزه ای از گل دارن

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

دیگه شبای بارونی ، چشم من ابری تیره
با عکس اون شاید یه ساعتی خوابم می بره

منتظرهیچ کس نیستم تا یه روزی بیاد
با دستاش آروم بزنه به شیشه ی پنجره

دیگه براش نمی خونم ، لالایی بی لالایی
انگار راخت تر می خوابه با نغمه ی جدایی

ته دلم همش می گم اگه بیاد محشره
دلم با عشقش همه ی ناز اونو می خره

من نگران چشمای روشنشم یه عالم
یعنی شبا بی لالایی راحت خوابش می بره ؟

من حرفمو پس می گیرم باز می خونم لالایی
اگه بیاد و نزنه ، باز ساز بی وفایی

انقدر می خونم تا واسه همیشه یادش بره
رها شدن ، کنار من نبودن و جدایی

لالالالایی شبای ساکت و پر ستاره
کاش کسی پیدا شه ازش برام خبر بیاره

آرزومه یه شب بیاد و با نگاهش بگه
کسی رو جز من توی این دنیای بد نداره
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
بی وفا ، انصافت کجاس ؟

تازگیا سفر می ری
جاهای پر خطر می ری

بی سر صدا بدون من
تا ساحل خزر می ری

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا امون می دی
گل شدی ، دس تکون می دی

یه جوری به غریبه ها
اداهاتو نشون می دی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا ، دوری چقدر
ساکت و مغروری چقد

چه کم باهام حرف می زنی
راس راسی مجبوری چقدر

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا طلا شدی
کم شدی ، کیمیا شدی

دیگه صدام نمی کنی
عین غریبه ها شدی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا باهام بدی
گفتی میام ، نیومدی

نگفته بودی انقدر
بازی با قلب و بلدی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا سرده نگات
دیگه نمی لرزه صدات

برقی که دنبالش بودم
رفته دیگه از تو چشات

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا را نمی یای
سر قرارا نمی یای

زمستونا نیومدی
حالا بهارا نمی یای

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا کم شدی ، کم
یه عالمه دوری ازم

نمی شه پیدات بکنم
حتی واسه دوست دارم

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا خیال کنم
باید ازت سوال کنم

خیال داشتن تو رو
تو رویاهام محال کنم

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا ، کم می یارم
به جای بارون ، می بارم

یه جوری فرصت بده که
بگم چه قدر دوست دارم

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا چه ناز شدی
عجیبی ، عین راز شدی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا چه بی حواس
عاشق داری از چپ و راس

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا خیلی زیاد
همش تو رو یادم می یاد

می ترسم از فکرای تو
بلاهایی سرم بیاد

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا عجیب شدی
تنها که نه ، غریب شدی

به ما که می رسی یه کم
نجیب بودی ، نجیب شدی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا حرف شماس
همش می گی دست خداس

اما بذار بهت بگم
حسابت از همه جداس

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

تازگیا تو سال نو
بدجور می میرم واسه تو

چون می دونی دوست دارم
ناز نکن از پیشم نرو

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

نامه رسید به آخرا
باید سپردت به خدا

فقط یه قولی بده که
دلت بمونه پیش ما

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

امضای نامه اولی
سرخه و خیلی مخملی

با عطر کلی گل سرخ
با چشم یه کم عسلی

بی وفا انصافت کجاس
رفتن و نازت مال ماس

بمون که ثابت بکنی
حسابت از همه جداس
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
نه... دل به دل را نداره

سوختم و آب شدم به پات
امروز و فردا نداره

خوشت میاد ببینی ، نه ؟
كشتن تماشا نداره

قهر می كنی ، ناز می كنی
ناز می كشم ، آشتی كنی

قصه كه نیس ، حقیقته
دروغ و دعوا نداره

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

دوره زمونه دوره ی حرفای عاشقانه نیست
صحبت پول و شهرته ، صحبتی از ترانه نیست

یه روز منو خواسته بودی ، یه روز خیلی خوب دور
امروز چه راحت نمی خوای ، من بد شدم بهانه نیست

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

اگه بفهمن عاشقی ، همه بهت بد می كنن
نسبت دیوونه می دن دست تو رو رد می كنن

اگه بخوای بجنگی با دستای شوم سرنوشت
با هر چی آدمك دارن ، راه تو رو سد می كنن

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

بفهمه عاشقش شدی هی با تو بازی می كنه
دیوونه ، آزار اونم با تو رو راضی می كنه ؟

رفتی كجا در می زنی ،اون خود یه رات نمی ده
غریبه جای اون باشه مهمون نوازی می كنه

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

كافیه چیزی بدونه ، كار تو دیگه مردنه
دیگه وظیفت اسمشو ، با صدتا جون آوردنه

یه بازی یك طرفس ، كه آخرش مشخصه
همیشه بازنده تویی ، سهم اونم كه بردنه

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

اگه بگی دوسش داری ، اون تو رو یادش نمی یاد
فرقی نداره كه چه قدر چه كم بدونه ، چه زیاد

باید هنرپیشه باشی تا نقشو خوب بازی كنی
یعنی كه وانمود كنی یه جور ازش بدت بیاد

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

عاشق دیگه تو عصر ما هیچ جایی حرمت نداره
انگار كسی نمره ی خوب واسه شجاعت نداره

شاید یه جوری شده كه هیچ آدمی تو عصر ما
برای انتخاب شدن ، اصلا لیاقت نداره

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

رنگ گل دسته گلا ، فقط رز زرده همین
عاشق هر كس كه بشی عاقبتش درده همین

هر كی یه گمشده داره ، تمام دلخوشیش اینه
اگر یه روز معجزه شه ، اگر كه برگرده همین

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

زمونمون عوض شده ، دوره نفرینه و جنگ
زیاد شدیم ، زیاد شده آدم بدرنگ و دو رنگ

قلب كوچیك عاشقو با یه اشاره می شكنه
اون كسی كه دوسش داره ، با تیر كمون با چوب و سنگ

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

تا بدونه عاشقشی می ره و پیدا نمی شه
می گی می خوام ببینمت می گه نه حالا نمی شه

با هدیه ی تولدش می خوای یه جوری ببینیش
می خوای یه جوری بفرست ببخشید اما نمی شه

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

اگر كه حدسم بزنه نمی دونی چیكار كنی
عاشقی خب ، مگه می شه از عاشقی فرار كنی ؟

فكر می كنی اون بدونه خیلی كارت راحت تره
حتی تو رویاهات می خوای كه اونو بی قرار كنی

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

هر جوری كه بود چه خوب چه بد ، آروم شدی
یه كم گذشت و دیدی كه مردی دیگه ، حروم شدی

یه روزی چش وا می كنی كه خودتم نمی شناسی
فقط تو اینه می بینی آخرشه ، تموم شدی

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

تو عاشق كسی می شی كه عاشق غریبه هاس
گریه و زاری می كنی می گی امیدت به خداس

درسته اما اون كه تو شبا براش زار می زنی
راهش و كارش و دلش ، حسابی از شما جداس

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

خوش به حال معشوقایی كه بویی از قدیم دارن
تو اعتقادشون شگون ، برای یا كریم دارن

معشوقای زمون ما چون عاشقو بسوزونن
واسه دل اون طفلكی یه عالمه گریم دارن

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

ضرب المثل كاش راس بود و دلا به هم یه راهی داشت
اون كه واسه تو ماه شده ، ای كاش كه روی ماهی داشت

كاش عاشق بیچاره ای كه بی دلیل اسیر می شه
یه روز یه كاری كرده بود ، یه جرمی یه گناهی داشت

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

كاش واسه بیراهه ی دل ، یه جا یه راه چاره بود
كاش كه علاجش عین قبل ، دعا و استخاره بود

كاش واسه هر عاشقی كه شبا پی ستارشه
تو دنیا محض دلخوشی ، یك شب پر ستاره بود

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره

ای عاشقای بی گناه ، ما همه زرد و بی كسیم
تنهاییم عین آسمون ، آواره ایم عین نسیم

همه باید یاد بگیریم كه مثل مجنون بزرگ
عاشق هر كسی بشیم ، آخر بهش نمی رسیم

ضرب المثل دروغ می گه
نه ... دل به دل را نداره

عاشق و طردش می كنن
تو هیچ دلی جا نداره
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
رباعی

دیشب کلام نقره ی نازت عجیب بود
با من که آشنای تو بودم ، غریب بود

بود و میهمان و تو و ماه و آسمان
زیبا خیال می کنم او یک رقیب بود




تک بیتی

مگه ازت چی کم دارم که روز و شب ناز می کنی
فکر می کنی ازم سری ، بال داری ، پرواز می کنی ؟

ما رو بگو سپردیمش دل و چشامونو به کی
اون که به زندگی می گه ، نمایش عروسکی

دارم از تو می نویسم تو یه روز سرد برفی
قلمم نمی نویسه ، می گه تو نداری حرفی

برو دیگه نبینمت ، خاطر خواهیت دروغ بوده
تو خلوتم با گریه هام ، چه قدر سرت شلوغ بوده

روشنی چشات نداره مرزی
تو خیلی بیشتر از اینا می ارزی
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   

 
نامه های مریم حیدرزاده



شامل ۳۷ نامه
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   
صفحه  صفحه 19 از 24:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  24  پسین » 
شعر و ادبیات

Maryam Heydarzadeh | مریم حیدرزاده

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA