ارسالها: 6116
#191
Posted: 14 May 2012 11:08
اه مادر ،
تو نميداني چه شب ها
من به غربت
خواب آن گهواره ي
آغوش پر مهر تو ديدم
يا طنين
لاي لاي نازنين ات را
ميان موج سنگين
سكوت شب شنيدم
كودكي گم كرده مادر بودم
اينسان
طعم تلخ بي پناهي را چشيدم
من نيازم دامن تو
دوست ميدارم هنوز عطر تن و پيراهن تو
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس
ارسالها: 6116
#192
Posted: 14 May 2012 11:12
آمدي مادر
براي ديدنم
با كولبار خستگي ها
كردي آخر آشيان ترك
با همه دلبستگي ها
در قفس بودي اگر
با آن همه وارستگي ها
حال هر شب
در كنارم مي نشيني
مادرم مي بيني
و
راز نيازم را نبینی
من نيازم دامن تو
دوست ميدارم هنوز عطر تن و پيراهن تو
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس
ارسالها: 6116
#193
Posted: 14 May 2012 11:14
من نبينم خسته باشي
يا چنين
خاموش و دل بشكسته باشي
بسته اي لب ليك
چشمانت غبار غصه دارد
خامشي اما نگاهت
با من از بي مهري دوران
هزاران قصه دارد
خوب ميدانم
كه در ژرفاي چشمانت
چه راز است
طفل غمگين دلت
آغوش مادر را نياز است
خوب ميدانم
تو هم مادر
نياز مهنه داري
ليك مادر
خواهشي دور و
بسي بيهوده داري
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس
ارسالها: 6116
#194
Posted: 14 May 2012 11:16
گوش كن مادر
سخن
از آرزو ها با تو دارم
تا تو هستي
دوست دارم
سر بر آغوشت گذارم
باز كن
آن بازوانت را كه در آن
بار ديگر جاي گيرم
سيرم از آغوش ديگر
كودكي خردم
كز آغوش تو سيري ناپذيرم
كودكي خردم
كز آغوش تو سيري ناپذيرم
من نيازم دامن تو
دوست ميدارم هنوز عطر تن و پيراهن تو
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس
ارسالها: 6116
#195
Posted: 14 May 2012 11:20
تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دم سازه
صبوری های تو مادر منو به گریه میندازه
مثل یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم
از اون لالاییات مادر بخون بازم توی گوشم
برای سرنوشت من تو دلواپس ترین بودی
برای اشکهای من همیشه آستین بودی
تو ای همیشه غم خوارم تو ای مطرح ترین یارم
به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس
ارسالها: 6116
#196
Posted: 14 May 2012 11:21
ركن اصلي كان ز اركان نماز واجبتر است
سجده ای برجای پای جان پناه مادرست
وي كه با شيره جان شير عرب پرورده است
رستمی را یل شده از نگاه مادرست
يا که فرهادي چونين آواره كوه وكمر
بی گمان از نگاه پر ز آه مادر است
آسمان تيره و تاريك به شبهاي سياه
روزها روشن شده از پگاه مادر است
كاوياني كه درفشش قاتل ضحاك شد
از دعای نیمه شبهای سیاه مادر است
آيد از سوي خدا بر ما دمادم نعمتي
کین همه انعام خود گواه مادرست
ظلم و بیداد و ستم جان اورا ناروا ست
تا که بی بی دو عالم داد خواه مادرست
مردمان را زندگی تو نبيني پر ز درد
تا که فرزندی چونین عذر خواه مادر است
ياد باد آن روزگاران جواني ياد باد
كه هادي وقت پيري هواخواه مادرست
عشق را دوست دارم ولي نه در قفس بوسه را دوست دارم نه در هوس تو را دوست دارم تا آخرين نفس