انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 30 از 30:  « پیشین  1  2  3  ...  28  29  30

Poem for Mother | شعرى براى مادر


مرد

 
فردا سالگرد فوت مادر بزرگمه.کسی که به جرات می گم بیشتر از مادرم مدیونشم و هیچ وقت فراموشش نمی کنم.روحش شاد



ﺁﻭﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺣﻖ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﻮﺩ، ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﺳﺮﻭﺩﻥ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﻝ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺳﺮﺑﺴﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻐﺾ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ
ﺁﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻘﺪﻩ ﮔﺸﺎ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺍﯼ ﺩﺍﺩ، ﮐﺲ ﺑﻪ ﺩﺍﻍ ﺩﻝ ﺑﺎﻍ، ﺩﻝ ﻧﺪﺍﺩ
ﺍﯼ ﻭﺍﯼ، ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻋﺰﺍ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﯼ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﯾﻢ، ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺍﺑﻢ ﭘﺮﯾﺪ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
‏« ﺑﺎﺩﺍ ‏» ﻣﺒﺎﺩ ﮔﺸﺖ ﻭ ‏« ﻣﺒﺎﺩﺍ ‏» ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﺖ
‏« ﺁﯾﺎ ‏» ﺯ ﯾﺎﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ‏« ﭼﺮﺍ ‏» ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﻓﺮﺻﺖ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺣﺮﻑ ﺩﻟﻢ ﻧﺎﺗﻤﺎﻡ ﻣﺎﻧﺪ
ﻧﻔﺮﯾﻦ ﻭ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﻭ ﺩﻋﺎ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺗﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﻐﻀﻢ ﺍﻣﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﺧﺪﺍ ... ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺷﮑﺴﺖ
     
  
مرد

 
بگو مادر هنوزم یادی از ما می کنی یا نه
درون خاک تیره وا امیییرا می کنی یا نه
اگر رنجیده ای از دست اولاد گنه کارت
دعا در حق این اولاد رسوا می کنی یا نه
ستیزی با تو بنمودم اگر در کودکی مادر
در آن دنیا به نفرینم دهان وا می کنی یا نه
نبودم گر شبی پیشت ز تنهائی تو رنجیدی
کنونم در سکوت گور پروا می کنی یا نه
به هر دردی که گشتم مبتلا کردی مداوایم
غم بی مادری را هم مداوا می کنی یا نه
کجا رخسار پر چین از غمت گردد فراموشم
نمی دانم به احوالم تماشا می کنی یا نه
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
مرد

 
وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه، گفتم: مامان پـر،
خندیدی و گفتی: «من که پر ندارم»

بزرگتر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی ...

به یاد مادرهای عزیزی که دیگه پیشمون نیستن .
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
زن

 
مامان عزیزم روحت شاد
بهشت خوش میگذره؟
ما هم خوبیم . ملالی نیست جز دوری شما

نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  
مرد

 
گرچه سخن از مادر است اما بد نیست که این شعر زیبا در مورد مادر وطن را هم اینجا ببینید

مادر سلام! ما همگی ناخلف شديم
در قحط‌سال عاطفه‌هامان تلف شديم
مادر سلام! طفل تو ديگر بزرگ شد
اما دريغ کودک ناز تو گرگ شد
مادر! اسير وحشت جادو شديم ما
چشمی گزيد و يکسره بدخو شديم ما
مادر! طلسم دفع شر از خوی ما ببند
تعويذ مِهر بر سر بازوی ما ببند
ای ماه! ما پلنگ شديم و تو سوختی
ما صاحب تفنگ شديم و تو سوختی

ابوطالب مظفری
     
  
زن

 
سلام یه شعری ازایرج میرزا ( برای مقام مادر گزیده ایی از ابیات )

گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من ، بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من ، بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستن من ز هستن اوست ، تا هستم و هست دارمش دوست

مادران عزیز .ایران جانم ومادر عزیزتر ازجونم فدای تو
G. N
     
  
صفحه  صفحه 30 از 30:  « پیشین  1  2  3  ...  28  29  30 
شعر و ادبیات

Poem for Mother | شعرى براى مادر

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA