انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 117 از 193:  « پیشین  1  ...  116  117  118  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 1123«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
توبه از می کجا کنم نکنم
ترک رندی چرا کنم نکنم
نکنم توبه از می و رندی
بنده هرگز خطا کنم نکنم
بزم عشق است و عاشقان سرمست
جای دیگر هوا کنم نکنم
دامن ساقی و لب ساغر
تا قیامت رها کنم نکنم
جز به دُردی درد دل جانا
درد خود را دوا کنم نکنم
کشتهٔ تیغ عشق مطلوبم
طلب خونبها کنم نکنم
عشق سید که راحت جان است
از دل خود جدا کنم نکنم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1124«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
من خلاف خدا کنم نکنم
غیبت مصطفی کنم نکنم
سنت مصطفی چو جان منست
ترک سنت چرا کنم نکنم
دامن انقیاد حضرت او
تا قیامت رها کنم نکنم
کشته عشقش مرا به تیغ جفا
طلب خونبها کنم نکنم
درد دل چون دوای درد دلست
به از اینش دوا کنم نکنم
عشق جانان که جان من به فداش
از دل خود جدا کنم نکنم
در شهادت چو شاهد غیب است
طرد عینی چرا کنم نکنم
نکنم توبه از می و ساقی
جز هوایش هوا کنم نکنم
سید من چو بر صواب بود
بنده هرگز خطا کنم نکنم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1125«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عاشق مستم به کوی می فروشان می روم
ساقی رندم به سوی باده نوشان می روم
کوزهٔ می دارم و رندانه می گردم روان
عقل را بگذاشتم نزدیک مستان می روم
نقطه در دایره بنمود خوش دوری تمام
من که پرگار ویم بر گرد گردان می روم
سایهٔ نور خدایم می روم از جا به جا
یا چو خورشیدی که در عالم بدینسان می روم
گر نباشد صومعه ، میخانه خود جای منست
پادشاهم هر کجا خواهم چو سلطان می روم
نالهٔ زارم شنو کاین نالهٔ درد دل است
درد دل بردم بسی این دم به درمان می روم
گوئیا من جامم و در دور می گردم به عشق
لب نداده بر لب دلدار بوسان می روم
الصلا ای عاشقان با من که همره می شود
بلبل مستم روان سوی گلستان می روم
جام می شادی جان نعمت الله می خورم
با حریفان خوش روان در خلوت جان می روم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1126«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
از جام عشقش مست مدامم
ایمن ز خاصم فارغ ز عامم
ساقی ذوقش با دل حریفست
جانان شرابست جانست جامم
گر عشق بازی از من بیاموز
ور ذوق خواهی می خوان کلامم
در زهد اگر چه کامل نباشم
در عشقبازی رند تمامم
تا بنده گشتم تابنده گشتم
سلطان عشقش از جان غلامم
بی عشق جانان جانم چه باشد
بی درد دل من آخر کدامم
باده به پاداش ما را حلال است
بی عشق سید آب است حرامم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1127«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
میخانه سبیل ماست مخمور کجا باشیم
نزدیک خداوندیم ما دور کجا باشیم
از دولت وصل او ما سلطنتی داریم
از حضرت آن سلطان مهجور کجا باشیم
تا ناظر او گشتیم منظور همه خلقیم
خود بی نظر لطفش منظور کجا باشیم
از نور جمال او روشن شده چشم ما
با چشم چنین روشن ما کور کجا باشیم
عرش است مقام ما در فرش کجا گنجیم
ما زندهٔ جاویدیم در گور کجا باشیم
از علت امکانی دل صحت کلی یافت
چون اوست طبیب ما رنجور کجا باشیم
آن سید سرمستان ساقی حریفان است
گر باده همی نوشیم معذور کجا باشیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1128«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما اگر شاه اگر گدا باشیم
در همه حال با خدا باشیم
جمله اسما به ذوق می خوانیم
از مسما کجا جدا باشیم
موج و بحریم و عین ما آبست
ما در این بحر آشنا باشیم
دردمندیم و درد می نوشیم
دائما همدم دوا باشیم
غیر او دیگری نمی دانیم
عاشق غیر او کجا باشیم
در خرابات رند سرمستیم
این چنین بوده ایم تا باشیم
ما چو باشیم بندهٔ سید
بندهٔ دیگری کجا باشیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1129«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما خدا چون شما نمی طلبیم
یعنی از خود جدا نمی طلبیم
هر کسی طالبست چیزی را
ما به غیر از خدا نمی طلبیم
جان و دل را فدای او کردیم
وز جنابش جزا نمی طلبیم
مبتلای بلای او گشتیم
بوالعجب جز بلا نمی طلبیم
گرچه داریم درد دل لیکن
درد دل را دوا نمی طلبیم
کشتهٔ عشق او شدیم ولیک
ما از او خونبها نمی طلبیم
عین مطلوب گشته ای سید
زان سبب غیر ما نمی طلبیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1130«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خسته حالیم و ز زلف تو شفا می طلبیم
دردمندیم و ز وصل تو دوا می طلبیم
هر کسی را ز تو گر هست به نوعیطلبی
ما به هر وجه که هست از تو تو را می طلبیم
از خدا نعمت جنت طلبد زاهد و ما
به خدا گر ز خدا غیر خدا می طلبیم
آنکه ما می طلبیمش همه دانند و لیک
نیست ما را که بگوئیم کرا می طلبیم
مشکل اینست که سعی طلب ما هرگز
نرسیده است بدان جای که ما می طلبیم
کیمیائی که مس قلب از او زر گردد
به یقین از نظر پاک شما می طلبیم
گر بقا می طلبی باش فنا چون سید
ما ز خود ناشده فانی چه بقا می طلبیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1131«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عجب است این که من ز من طلبم
حسنم وز حسن حسن طلبم
یار من با من است و من حیران
به خطا رفته از ختن طلبم
یوسف خویشتن همی جویم
نه چو یعقوب پیرهن طلبم
با دل زنده عشق می بازم
من نیم مرده تا کفن طلبم
دل جمعی به جان خریدارم
در سر زلف پرشکن طلبم
دل من مدتی است تا گم شد
با اویس است در قرَن طلبم
در بهشت و بهشت می جویم
شمع بر کرده و لکن طلبم
روح اعظم نه یک بدن دارد
بلکه او از همه بدن طلبم
نعمت اللهم وز آل رسول
من کجا جای اهرمن طلبم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1132«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مجمع صاحبدلان زلف پریشان یافتم
این چنین جمعیتی در جمع ایشان یافتیم
بسته ام زنار زلفش بر میان چون عاشقان
در هوای کفر زلفش نور ایمان یافتم
درحضور زاهدان ذوقی نمی یابم تمام
حالیا خوش لذتی در بزم رندان یافتم
از خرابی یافتم بسیار معموی دل
گنج سلطان را بسی در کنج ویران یافتم
آنکه من گم کرده بودم باز می جستممدام
چون بدیدم خویش را با خویشتن آن یافتم
میر میخانه مرا خمخانه ای بخشیده است
لاجرم از دولتش ذوق فراوان یافتم
نعمت الله یافتم رندانه جام می به دست
ساقی سرمست دیدم جان جانان یافتم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 117 از 193:  « پیشین  1  ...  116  117  118  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA