انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 118 از 193:  « پیشین  1  ...  117  118  119  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 1133«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
قطب عالم روح اعظم یافتم
روح اعظم قطب عالم یافتم
ساغر و می یافتم با همدگر
جسم با جان ، جام با جم یافتم
گر شدم خرم به وصلش دور نیست
زانکه از هجرش بسی غم یافتم
صورت و معنی به یک جا رو نمود
آفتاب و ماه با هم یافتم
در خرابات مغان گشتم بسی
رند مستی همچو او کم یافتم
جامع ذات و صفات و فعل هم
هر سه این مجموع آدم یافتم
ختم شد بر سید عالم تمام
این کمال از ختم و خاتم یافتم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1134«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
درد دل بردیم و درمان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم
بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم
از بر ما مدتی دل رفته بود
در سر زلف پریشان یافتیم
سر بیفکندیم و سردار آمدیم
جان فدا کردیم و جانان یافتیم
آنچه می جویند و می گویند آن
می طلب از ما که ما آن یافتیم
سالها در کنج دل ساکن شدیم
گنج او در کنج ویران یافتیم
نعمت الله را به دست آورده ایم
لاجرم نعمت فراوان یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1135«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
درد دل بردیم و درمان یافتیم
سوز جان دیدیم و جانان یافتیم
جان ما تا مبتلای عشق شد
از بلایش راحت جان یافتیم
دلبر خود در دل خود دیده ایم
گنج او در کنج ویران یافتیم
مدتی بودیم با ساقی حریف
عاشقانه می فراوان یافتیم
یوسف مصری که صد مصرش بهاست
ناگهان در ملک کنعان یافتیم
نعمت الله در خرابات مغان
میر سرمستان و رندان یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1136«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جان فدا کردیم و جانان یافتیم
درد دل بردیم و درمان یافتیم
بینوا گشتیم در هر گوشه ای
ناگهان نقد فراوان یافتیم
از دل ما جوی عشق او که ما
گنج او در کنج ویران یافتیم
عاشقان از ما کمالی یافتند
تا کمال از قرب رحمن یافتیم
آشکارا شد که ما در کنج دل
حاصل کونین پنهان یافتیم
هر که را دیدیم عشق یار داشت
از همه آن جو که ما آن یافتیم
نعمت الله در خرابات مغان
ساقی سرمست رندان یافتیم
بی نشانی را نشانش یافتیم
گنج پنهانی عیانش یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1137«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بی‌نشانی را نشانش یافتیم
گنج پنهانی عیانش یافتیم
صورت و معنی عالم دیده ایم
این معانی را بیانش یافتیم
آنکه عقل از دیدنش محروم ماند
عاشقانه ناگهانش یافتیم
دیده ایم آئینهٔ گیتی نما
آشکارا و نهانش یافتیم
دلبر سرمست در کوی مغان
در میان عاشقانش یافتیم
هرچه آید در نظر ای نور چشم
جسم او دیدیم و جانش یافتیم
مظهر ذات و صفات کبریا
سید آخر زمانش یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1138«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
وقت ما خوش شد که ما ملک گدائی یافتیم
تاج و تخت خسروی از بینوائی یافتیم
این سعادت بین که چون گنج قناعت شد پدید
خاتم ملک سلیمان در گدائی یافتیم
سر به زیر پا درآوردیم تا سرور شدیم
پیروی کردیم از آن پس بینوائی یافتیم
نقد گنج او بسی در کنج دل ما دیده ایم
دولت جاوید و گنج پادشاهی یافتیم
از سر همت قدم بر هستی خود تا زدیم
چون ز خود بیگانه گشتیم آشنائی یافتیم
چون همایان جیفه پیش کرکسان انداختیم
لاجرم بر کرکسان اکنون همائی یافتیم
نعمت الله راز خود با رازداران بازگو
هست ما چون نیست شد هست خدائی یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1139«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تا ز درد دل دوائی یافتیم
درد خوردیم و صفائی یافتیم
تا که بیگانه شدیم از خویشتن
ناگهانی آشنائی یافتیم
گنج او در کنج ویران دیده ایم
با تو کی گوئیم جائی یافتیم
تا از این هستی خود فانی شدیم
جاودان از وی بقائی یافتیم
در خرابات مغان با عاشقان
ساقی و خلوت سرائی یافتیم
بینوا گشتیم در عالم بسی
تا نوا از بینوائی یافتیم
نعمت الله را به دست آورده ایم
از خدای خود عطائی یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1140«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نقد گنج عشق او در کنج دل ما یافتیم
این سعادت بین که آن گمگشته را وایافتیم
تشنه بودیم و گرد بحر می گشتیم ما
تا که از عین یکی ماهفت دریا یافتیم
آفتاب روی او در دیدهٔ ما رو نمود
این چنین نور خوشی در چشم بینا یافتیم
در خرابات مغان عمری به سر آورده ایم
عاقبت ساقی سرمستی در آنجا یافتیم
نه به اشیا دیدهٔ ما دیده نور روی او
ما به نور روی او مجموع اشیا یافتیم
صورت زیبای اعیان مظهر اسمای اوست
خوانده ایم اسما تمام و یک مسما یافتیم
سید ما خوش در این دریای وحدت اوفتاد
عین او از ما بجو زیرا که آن ما یافتیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1141«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مستیم و خراب و می پرستیم
پنهان چه کنیم مست مستیم
گوئی مستی و رند و عاشق
آری مستیم و رند هستیم
برخواسته از سریر هستی
بر مسند نیستی نشستیم
مستیم و مدام همدم جام
صد شکر که توبه را شکستیم
تا جان باشد شراب نوشیم
کردیم این شرط و عهد بستیم
در بند خیال دی و فردا
بودیم امروز باز رستیم
شادی روان نعمت الله
می می نوشیم و می پرستیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1142«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دل در آن زلف پرشکن بستیم
لاجرم توبه باز بشکستیم
مدتی عقل درد سر می داد
عشق آمد ز عقل وارستیم
خلوت دیده را صفا دادیم
با خیال نگار بنشستیم
ما ز خود فانی و به او باقی
ما به خود نیست و به او هستیم
جان ما راست ذوق پیوسته
جان به جانان خویش پیوستیم
عقل مخمور را چه کار اینجا
ما حریفان رند سرمستیم
بندگانه به خدمت سید
کمری بر میان جان بستیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 118 از 193:  « پیشین  1  ...  117  118  119  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA