انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 125 از 193:  « پیشین  1  ...  124  125  126  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 1203«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما مرشد عشاق خرابات جهانیم
ساقی سراپردهٔ میخانهٔ جانیم
تو از همدانی ولیکن همه دان نه
از ما شنو ای دوست که سر همه دانیم
تو عالم یک حرفی ما عالم عالم
تو میر صدی باشی و ما شاه جهانیم
هر کس به جمال و رخ خوبی نگرانند
در آینهٔ خویش به خود ما نگرانیم
از ما به همه عمر یکی مور نرنجید
تا بود بر این بوده و تا هست برآنیم
هر یار که بینیم که او قابل عشقست
حسنی بنمائیم و دلش را بستانیم
رندان سراپردهٔ ما عاشق و مستند
ما سید رندان سراپرده از آنیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1204«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مستیم و خرابیم و گرفتار فلانیم
سر حلقهٔ رندان خرابات جهانیم
ایمان به جز از کفر سر زلف نداریم
جز معرفت عشق دگر علم ندانیم
ما پیر خرابات جهانیم و لیکن
در عاشقی و باده خوری رند خرابیم
گو خلق بدانند که ما عاشق و مستیم
گو فاش بگویند که بر خود نگرانیم
ما نور قدیمیم که پیدا به حدوثیم
ما گنج وجودیم که از دیده نهانیم
بی عقل توانیم که عمری به سر آریم
بی جام می عشق زمانی نتوانیم
سید ز سر ذوق سخن گوید و خواند
هر قول که از ذوق بگویند بخوانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1205«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ظاهراً جسم و باطناً جانیم
آخراً این و اولاً آنیم
سخن غیر او مگو با ما
زان که ما غیر او نمی دانیم
وحده لاشریک له گوئیم
مومن و صادق و مسلمانیم
اسم اعظم که جامع اسماست
حافظانه به ذوق می خوانیم
عشق و معشوق و عاشق خویشیم
دل و دلدار و جان و جانانیم
کنج دل گنجخانهٔ عشق است
نقد این گنج و کُنج ویرانیم
بندهٔ سید خراباتیم
ساقی مست بزم رندانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1206«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما ساقی سرمست خرابات جهانیم
سلطان سراپردهٔ میخانهٔ جانیم
ما آب حیاتیم که از جوی وجودیم
ما گوهر روحیم که در جسم روانیم
جامیم و شرابیم به معنی و به صورت
گنجیم و طلسمیم و هویدا و نهانیم
این حرفه که معشوق خود و عاشق خویشیم
هر چیز که ما طالب آنیم همانیم
گرچه نگرانند به ما خلق جهانی
در آینهٔ خویش به خود ما نگرانیم
بی زهد توانیم که عمری به سر آریم
بی جام می عشق زمانی نتوانیم
آوازه درافتاد که ما مست خرابیم
والله به سر سید عالم که چنانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1207«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
از ما کناره کردی ما با تو درمیانیم
با ما تو این چنینی ، ما با تو آنچنانیم
روز الست با تو عهد درست بستیم
نشکسته ایم ، جاوید ثابت قدم برآنیم
نقش خیال غیرت در دیده گر نماید
غیرت کجا گذارد از دیده اش برانیم
رندی اگر بیابیم بوسیم دست و پایش
ور زاهدی ببینیم در مجلسش نمانیم
برخاستن توانیم مستانه از سر سر
اما دمی نشستن بی تو نمی توانیم
آئینه منیریم روشن به نور رویت
جام جمیم دایم در بزم شه روانیم
رندانه در خرابات پیوسته در طوافیم
جز قول نعمت الله شعری دگر نخوانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1208«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نو فروشان کهنه پوشانیم
کهنه پوشان نوفروشانیم
مبتلای بلای خماریم
دردمندیم و درد نوشانیم
خویش بیچارگان بی خویشیم
یار خسته دلان خویشانیم
ایمنیم از وصال و از هجران
فارغ از جمع و از پریشانیم
گر گدائی درآید از درما
همچو شاهش به تخت بنشانیم
خلعت عشق اوست در بر ما
هرکه خواهیم ما بپوشانیم
نعمت الله آتشی افروخت
دیگ سودای عشق جوشانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1209«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
لذت رند مست ما دانیم
عادی می پرست ما دانیم
دل به میخانه رفت خوش بنشست
نیک جائی نشست دانیم
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
در وجود آنچه هست ما دانیم
جام می را مدام می نوشیم
توبهٔ ما شکست ما دانیم
رند مستیم و دامن ساقی
خوش گرفته به دست ما دانیم
دل ما تا ابد به عهد خود است
از ازل عهد بست ما دانیم
تو چه دانی که ذوق سید چیست
ذوق این میر مست ما دانیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1210«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما اناالحق از وجود حق مطلق می زنیم
از وجود حق مطلق ما اناالحق می زنیم
ماه گردون را به تیغ معجز انگشت عشق
همچو جد خویشتن بی خویشتن شق می زنیم
ما و حق گفتن معاذ الله چو ما بی ما شدیم
از حق ای یاران قفا بر فرق احمقمی زنیم
چون کلام اوست هر قولی که می گویند خلق
لاحرم صدیق وار از صدق صدّق می زنیم
شیشهٔ تقوی دگر بر سنگ قلاشی زدیم
در خرابات مغان جام مروق می زنیم
نعمت الله از وجود خود چو فانی شد بگفت
ما اناالحق از وجود حق مطلق می زنیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1211«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم
صد درد دل به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
در حبس صورتیم و چنین شاد وخرمیم
بنگر که در سراچهٔ معنی چه ها کنیم
رندان لاابالی و مستان سرخوشیم
هشیار را به مجلس خود کی رها کنیم
موج محیط و گوهر دریای عزتیم
ما میل دل به آب و گل آخر چرا کنیم
در دیده روی ساقی و بر دست جام می
باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
از خود بر آ و در صف اصحاب ما خرام
تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1212«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عاشقانه عشقبازی می کنیم
تا نپنداری که بازی می کنیم
خان و مان عقل ویران کرده ایم
سرخوشیم و ترکتازی می کنیم
در پی کفر حقیقی می رویم
ترک اسلام مجازی می کنیم
کشتهٔ عشق و شهید حضرتیم
آفرین بر دست غازی می کنیم
ما به آب دیدهٔ ساغر مدام
خرقهٔ خود را نمازی می کنیم
هرچه می بینیم چون معشوق ماست
عاشقانه دل نوازی می کنیم
سیدیم و بندهٔ محمود خویش
بر در سلطان ایازی می کنیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 125 از 193:  « پیشین  1  ...  124  125  126  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA