انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 134 از 193:  « پیشین  1  ...  133  134  135  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 1293«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دردمندیم و از دوا ایمن
بینوائیم وز نوا ایمن
در خرابات خلوتی داریم
خوش نشسته در این سرا ایمن
به خدا هر که باشد او باقی
همچو ما گردد از فنا ایمن
هر که خواهی و هر که بینی بود
یار ما باشد و ز ما ایمن
قدمی نه در آ به میخانه
تا که گردی چو اولیا ایمن
باش ایمن ز خوف بیگانه
بنشین پیش آشنا ایمن
بندهٔ سید خراباتی
رند مستیم و از شما ایمن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1294«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
حال من از آن نرگس مستانه طلب کن
راز دلم از سنبل جانانه طلب کن
در صومعه باری نتوان یافت حضوری
ای یار حضور از در میخانه طلب کن
آن چیز که از عالم صدساله ندیدی
از یک نظر عاشق دیوان طلب کن
در کنج دلم گنج غم عشق دفین است
گنج ار طلبی در دل ویرانه طلب کن
جان باختن از عاشق بیدل طلب ای دوست
مردانگی از مردم مردانه طلب کن
سوز دل دلسوختهٔ آتش عشقش
در سینهٔ شمع و دل پروانه طلب کن
چون مردمک دیدهٔ دریا دل سید
در دیدهٔ ما در شو و دردانه طلب کن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1295«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عاشقانه بشنو و خوش پند ما را گوش کن
در خرابات فنا جام بلا را نوش کن
سرخوشانه پای کوبان از در خلوت در آ
دست دل با دلبر سرمست در آغوش کن
ذوق سرمستی اگر داری در آ در میکده
آتشی درخوردن و چون خم می خوش جوش کن
زاهدی گر گویدت از باده نوشی توبهکن
جرعه ای در کام جانش ریز گو خاموش کن
پادشاه عشق خوش در غارت ملک دلست
گر تو را عشقست جان ، دل فدای اوش کن
مطربا قولی بگو عشاق را خوشوقت ساز
ساقیا جامی بیار و عالمی مدهوش کن
نعمت الله این سخن از ذوق می گوید به تو
ذوق اگر داری بیا و عاشقانه گوش کن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1296«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما آشنای خویشیم بیگانگی رها کن
دُردی به ذوق می نوش درد دلت دوا کن
در بحر ما قدم نه با ما دمی برآور
آب حیات ما نوش میلی به سوی ماکن
خواهی که پادشاهی یابی چو بندگانش
بر درگه کریمان در یوزه چون گدا کن
داری هوا که گردی سردار بر در او
در پای دار سر نه هم ترک دو سرا کن
هر مظهری که بینی جام جهان نمائیست
مظهر در او هویداست نظّارهٔ خدا کن
جام شراب می نوش شادی روی رندان
مستانه این چنین کار بی روی و بی ریا کن
با سید خرابات رندانه عهد بستی
مشکن تو عهد خود را آن عهد را وفا کن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1297«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
فرصت غنیمتست غنیمت رها مکن
بشنو نصیحتی و نصیحت رها مکن
رندی که از کرم به تو جام شراب داد
شکرش بگو به صدق و کریمت رها مکن
گفتی که می روم به سوی کوی می فروش
این نیتی خوش است عزیمت رها مکن
دُر یتیم اگر به کف آری نگاهدار
خوش گوهریست دُر یتیمت رها مکن
یار قدیم خویش نگه دار جاودان
با او بساز و یار قدیمت رها مکن
بنده ندیم حضرت سلطان عالمست
ای شاه روزگار ندیمت رها مکن
دریاب نعمت الله و با او دمی برآر
خوش نعمت خوشیست نعیمت رها مکن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1298«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با همه این سخن توان گفتن
دُر معنی چنین توان سفتن
گر مجالی شود به دیده و سر
خاک درگاه او توان رفتن
بر در می فروش ای رندان
عاشقانه خوشی توان خفتن
هر چه سلطان عشق فرماید
کی تواند کسی چنان گفتن
سید از حق چو این سخن گوید
نتوان آن حدیث بنهفتتن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1299«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خادم او را سزد اقلیم شاهی یافتن
سلطنت از خدمت نور الهی یافتن
بندهٔ او شو اگر خواهی که گردی پادشاه
کز قبول او توانی پادشاهی یافتن
شرط جانبازان ما در عاشقی دانی که چیست
طرح کردن هرچه را از مال و جاهی یافتن
خوش بود سلطان معنی یافتن در صورتی
پادشه در جامهٔ مرد سپاهی یافتن
در ضمیر روشن می ، نور ساقی دیده ام
خوش بود در عین منهیات ناهی یافتن
ساقی سرمست دیدم صبح جام می به دست
خوش بود یاری چنین در صبحگاهی یافتن
نعمت الله گر همی خواهی بیا از ما طلب
ور ز غیر ما بخواهی آن نخواهی یافتن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1300«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
من عین تو و تو عین وین عینین
یک عین بود ظهور او در کونین
هر گه که دو جام پر کنند از یک می
این هر دو یکی باشد و آن یک اثنین
جامی ز شراب خانه دارد رطلی
جامی دگر از می مصفای متین
هر چند که آب را نباشد لونی
چون در دو قدح کنی نماید لونین
در شمس و قمر نگر که روشن بینی
یک نور که رو نموده اندر عنین
گر سلطنت صورت و معنی یابی
شاهی گردی چو حضرت ذوالقرنین
زاهد به هوای جنتین و سید
باشد بیدات جنتینش سجنین
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1301«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
گر خبری داری از آن و از این
چشم گشا بوالعجبی را ببین
نیم تنی ملک جهان را گرفت
گشت فقیری شه روی زمین
پای نه و چرخ به زیر قدم
دست نه و ملک به زیر نگین
ملک خدا می‌دهد اینجا که راست
زهره که گوید که چنان یا چنین
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1302«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زهی چشمی که می بینیم دایم این لقای تو
منور کرد چشم ما همیشه آن ضیای تو
بیا ای جان و خوشدل باش اگر کشته شوی در عشق
که صد جانت دهد جانان ز بهر خونبهای تو
هوای تست در جانم که می دارد مرا زنده
که غیرتو نمی زیبد کسی دیگر به جای تو
دلم خلوتسرای تست خوش بنشین به جای خود
ندارم در همه عالم هوائی جز هوای تو
خراباتست ومن سرمست و ساقی جاممی بر دست
سبوئی می کشم دائم از آن خم صفای تو
خیال زاهد رعنا هوای جنت المأوی
بهشت جاودان ما در خلوتسرای تو
دعای دولتت گفتیم و رفتیم از سر کویت
به هرجائی به صدق دل به جان گویم دعای تو
به عشقت گر شوم کشته حیات جاوداندارم
من آن دل زندهٔ عشقم که دادم جان برای تو
به هر صورت که می بینم خیالت نقش می بندم
چه نورش در نظر دارم لقای که لقای تو
ز بیگانه کجا پرسم نشان آشنا دارم
که در عالم نمی یابم به جز تو آشنای تو
به یمن دولت عشق تو سلطانی کندسید
کجا شاهی چنین باشد که باشد او گدای تو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 134 از 193:  « پیشین  1  ...  133  134  135  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA