انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 137 از 193:  « پیشین  1  ...  136  137  138  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 1323«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آبرو جوئی بیا از ما بجو
دل به دریا ده بیا دریا بجو
دو جهان بگذار تا یکتا شوی
آنگهی یکتای بی همتا بجو
رند مستی گر همی خواهی بیا
در خرابات مغان ما را بجو
دیده بگشا نور چشم ما نگر
عین ما در دیدهٔ بینا بجو
ما به دست زلف او دادیم دل
در سر ما مایهٔ سودا بجو
در عدم ما را حضوری بس خوش است
گر حضوری بایدت آنجا بجو
هر چه می بینی از او دارد نصیب
نعمت الله از همه اشیا بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1324«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ای دل گشایشی ز در عاشقان بجو
آسایشی ز صحبت صاحبدلان بجو
در یوزه ای ز همت مردان حق بکن
بخشایشی ز خدمت این دوستان بجو
پروانه ای ز آتش عشقش بسوز دل
آن لحظه آروزی دل و کام جان بجو
از خود در آ به خلوت جانانه رو خرام
چون بی نشان شدی ز خود آن دم نشان بجو
گر طالب حقیقتی مطلوب نزد تو است
دریاب و آرزوی دل طالبان بجو
ذرات کاینات ز خورشید روی او
روشن شدند ذره به ذره عیان بجو
سید ازین میان و کنارش طلب مکن
پرُتر شو از کنار و برون از میان بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1325«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
گنج او در کنج دل ای جان بجو
جان فدا کن حضرت جانان بجو
سینهٔ بی کینهٔ ما را طلب
مخزن اسرار آن سلطان بجو
نقش می بندم خیال این و آن
ترک این و آن بگو و آن بجو
زلف کافر کیش را بر باد ده
نور روی او ببین ایمان بجو
دُرد دردش نوش کن شادی ما
غم مخور از درد او درمان بجو
جنت المأوی اگر خواهی بیا
مجلس رندان و سرمستان بجو
نعمت الله جو که تا یابی همه
شکر این نعمت از آن یاران بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1326«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
در دل دریا دلی گوهر بجو
از چنان بحری چنین جوهر بجو
جوهر دُر یتیم از ما طلب
خوش درآ در بحر ما گوهر بجو
عقل مخمور است ترک او بکن
عاشق سرمست جان پرور بجو
گر انا الحق گفته ای منصوروار
بر سر دار فنا سرور بجو
ور بسوزندت در آتش خوش بسوز
وانگهی آن سر ز خاکستر بجو
جان فدا کن حضرت جانان طلب
دل به دلبر ده از او دلبر بجو
گر به راه نعمت الله می روی
رهبری از آل پیغمبر بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1327«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
درد اگر داری دوا از خود بجو
هر چه می جوئی چو ما از خود بجو
تشنه گردی سو به سو جویای آب
غرق آبی آب را از خود بجو
رو فنا شو تا بقا یابی ز خود
چون شدی فانی بقا از خود بجو
از خودی تا چند گوئی با خودآ
خود رها کن رو خدا از خود بجو
گنج در کنج دل ویران ماست
گنج اگرخواهی در آ از خود بجو
صورت و معنی و جام و می توئی
حاصل هر دو سرا از خود بجو
نعمت اللهی و نامت زید و بکر
نعمت الله را بیا از خود بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1328«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بیا گر عشق می ورزی ز ما جانانه ای را جو
مرو گر باده می نوشی ره میخانه ای را جو
به کنجی گر کنی رغبت در آ در گوشهٔدیده
به گنجی گر بود میلت دل ویرانه ای راجو
شعاع مهر نور او ببین در ذرهٔ روشن
ضیاء شمع او خواهی دل پروانه ای را جو
خبر از ما اگر پرسی ز حال دردمندی پرس
وگر وقت خوشی خواهی برو دیوانه ایرا جو
بیان حال ما خواهی دمی با جام همدم شو
حریف آشنا جوئی ز خود بیگانه ای راجو
در آ در بحر ما جانا اگر از ما خبر داری
درین دریای بی پایان ز ما دُردانه ایرا جو
خراباتست و ما سرمست اگر سودای ما داری
چو سید عاشق رندی خوشی مستانه ایرا جو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1329«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
گر ذوق طلب کنی ز ما جو
بگذر ز خود و برو خدا جو
در بحر به عین ما نظر کن
آنگاه در آ و ما به ما جو
ما دُردی درد نوش کردیم
با درد در آ ز ما دوا جو
از ما بشنو نصیحتی خوش
نیکی کن و نیکیش جزا جو
دهقانی کن مکن گدائی
از کسب حلال خود نوا جو
گر طالب علم کیمیائی
در خاک سیاه کیمیا جو
رو روح بگیر و جسم بگذار
بگذار کدورت و صفا جو
با شمس و قمر ندیم می باش
از هر دو مراد دو سرا جو
مستیم و حریف نعمت الله
در مجلس او درآ مرا جو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1330«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ذوق سرمستان ز مخموران مجو
حال مستی جز که از مستان مجو
در خرابات مغان رندانه رو
مجلسی جز مجلس رندان مجو
خوش درآ در بحر بی پایان ما
غیر ما در بحر بی پایان مجو
جان و دل ایثار جانان کن چو ما
جز وصال حضرت جانان مجو
گنج او در کنج دل می جو مدام
غیر گنجش در دل ویران مجو
از خدا دائم خدا را می طلب
گر محبی جنت و حوران مجو
بر سر دار فنا با ما نشین
مثل سید میر سرمستان مجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1331«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دنیا و آخرت بر رندان به نیم جو
صد دل به حبه ای و دو صد جان به نیم جو
سودا نگر که عشق به صد جان خریده ایم
بفروختیم روضهٔ رضوان به نیم جو
با گنج عشق مخزن قارون به پولکی
با ملک فقر ملک سلیمان به نیم جو
با درد دل خوشیم دوا را چه می کنیم
داروی ماست دردش و درمان به نیم جو
ای عقل جو فروش که گندم نمایدت
کاه است و هست و کاه فراوان به نیم جو
گوئی که هست خرمن طاعت مرا بسی
صد خرمن چنین بر یاران به نیم جو
ما بنده ایم و سید ما نعمت الله است
جائی که نیست بندهٔ جانان به نیم جو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 1332«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
در ره عاشقی به جان می رو
عاشقانه به جان روان می رو
راه عشاق را نهایت نیست
جاودان همچو عاشقان می رو
بی نشان است راه اهل طریق
بگذر از نام و بی نشان می رو
ذوق داری که جام می نوشی
بر در خانهٔ مغان می رو
این و آن را به این و آن بگذار
بی خیالات این و آن می رو
بی سر و پا رفیق یاران باش
از مکان سوی لامکان می رو
در خرابات می رود سید
با چنین همرهی چنین می رو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 137 از 193:  « پیشین  1  ...  136  137  138  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA