انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 182 از 193:  « پیشین  1  ...  181  182  183  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
گر صوفی صفهٔ صفا را بینم
ور عاشق رند بینوا را بینم

گر خود نگرم وگر شما را بینم
در هر چه نظر کنم خدا را بینم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در ذات همه جلال او می ‌بینم
در حسن همه جمال او می ‌بینم

بینم همه کاینات در عین کمال
این نیز هم از کمال او می‌ بینم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
این درد همیشه من دوا می ‌بینم
در قهر و جفا لطف و وفا می بینم

در صحن زمین به زیر نه سقف فلک
در هر چه نظر کنــم خدا می‌ بیـنم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
زان باده نخورده ام که هشیار شوم
آن مست نیم که باز بیدار شوم

یک جام تجلّی بلای تو بَسَم
تا از عدم و وجود بیدار شوم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ملک و ملکوت و جسم و جانند به هم
وین سیّد و بنده شه نشانند به هم

جامی ز حباب است و پر از آب حیات
نیکو نظری کن که چو آنند به هم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
پای چپ و راست دردمندند به هم
وین هر دو عزیز مستمندند به هم

بنگر که چگونه باشد ای یار عزیز
حال دو شکسته را که بندند به هم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
این اسم غنی و اول و آخر هم
محض نسب است ای برادر فافهم

قدوس و سلام غیر نسبی می دان
این قسم تو اسم ذات می دان فاعلم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
سمع و بصر و لسان و دست و پایم
چون او باشد به لطف او بر پایم

از جود وجود او وجودی دارم
جاوید به آن وجود او می‌ پایم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
تا آتش عشق او برافروخته‌ ایم
عود دل خود بر آتشش سوخته‌ ایم

دل سوخته‌ ایم و کار آتشبازی
آموختــه ‌ایم و نیــک آموختــه‌ ایم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
از دُردی درد ما دوا یافته ‌ایم
در کنج فنا گنج بقا یافته ‌ایم

چیزی که جهانیان به جان می ‌طلبند
ما یافته ‌ایم و نیک وایافته‌ ایم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در دور قمر چو ماه پیدا شده ‌ایم
وز نور ظهور نیک بینا شده ‌ایم

ما موج و حباب و قطره بودیم ولی
جمع آمده ایم و جمله دریا شده ‌ایم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
گر چه زخمی رسیده است بر پایم
من بی سر و پا به خدمتت می‌ آیم

در راه تو از سر قدمی می‌ سازم
پایی چه بود که تا به پایی آیم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در کوی مغان مست و خراب افتادیم
توبه بشکسته در شراب افتادیم

سر بر در میخانه نهادیم دگر
رندانه به ذوق بی حجاب افتادیم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در کوی خرابات خراب افتادیم
رندانه به ذوق در شراب افتادیم

در بحر محیط کشت ای می ‌راندیم
کشتی بشکست و ما در آب افتادیم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
مانندهٔ گرد ، گرد مأوا گردیم
تا خاک در خانهٔ او وا گردیم

چون آب روان روی به دریا داریم
دریا بودیم و باز دریا گردیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در کتم عدم سریر شاهی داریم
وان مملکت نامتناهی داریم

عالم همه داریم ولیکن چه کنیم
چون گنج معارف الهی داریم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
یک جو غم ایام نداریم خوشیم
گر چاشت رسد شام نداریم خوشیم

چون پخته به ما می ‌رسد از عالم غیب
یک جو طمع خام نداریم خوشیم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
توحید به توحید نکو می دانیم
خود را به خدا و او به او می ‌دانیم

خود را و تو را به او شناسیم
تا ظن نبری که او به تو می ‌دانیم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
عمری است که زنده به حیات اویم
پوشیده به تشرف صفات اویم

از روی وجود چون نکو می ‌نگرم
پیشم بنشین که عین ذات اویم

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
از لوح وجود بخوان تو حافظ قرآن
وز لوح قدر باز بگیرش فرقان

در مکتب عقل و نفس کلیه را
هم مجمل و هم مفصل از هر دو بخوان
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
مائیم ز خود وجود پرداختگان
و آتش به وجود خود در انداختگان

پیش رخ چون شمع تو شبهای دراز
پروانه صفت وجود خود باختگان

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ای خواجه به جامهٔ کسان ناز مکن
بی حسن و کرشمه ناز آغاز مکن

چون نیست ترا قماش بزازی هیچ
اندر سر بازار دکان باز مکن

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در هر نفسی کسب کمالی می کن
بر لوح دلت نقش خیالی می کن

بر چشمهٔ چشم ما نظر می‌ فرما
اما طلب آب زلالی می کن

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
گفتم شاهم گفت که از دولت من
گفتم ماهم گفت که از طلعت من

گفتم خواهم که پادشاهی گردم
گفتا گردی ولیکن از خدمت من

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
دل مغز حقیقت است تن پوست ببین
در کسوت روح صورت دوست ببین

هر ذره که او نشان هستی دارد
یا سایهٔ نور اوست یا اوست ببین
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در سایهٔ او تو آفتابش می ‌بین
تمثال جمال او در آبش می‌ بین

جز نقش خیال او نبینی در خواب
گر می خواهی برو به خوابش می ‌بین

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
جانا لب زیرین تو به یا زبرین
نیمی عسلین آمد و نیمی شکرین

من فرق میان این و آن تنوانم
صد رحمت ایزدی بر آن باد و بر این

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
آن شاه که او قسیم نار است و جنان
در ملک و ملک صاحب سیف است و سنان

ملک دو جهان مسخر اوست بلی
آن را به سنان گرفت و این را به سنان

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
بواب از آن نشانده اند بر در او
تا وا گردد هر که ندارد سر او

صد جان به جوی است نزد جانانهٔ ما
جانی چه بود که باشد آن در خور او

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
وقتی که نباشد این خیال من و تو
او باشد و او باشد و او باشد و او

این است بیان لی مع اللّه بر ما
گر عارف کاملی بدانش نیکو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در ساغر ما به جز می ناب نبو
با عاشق مست عقل مخمور که بو

گویی ز فلان چشمه روان آب خوش است
با بحر محیط قطرهٔ آب چه بو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ای مظهر ذات را صفات آمده تو
بل عین صفات را چو ذات آمده تو

بی ذات و صفات کاینات است عدم
ای ذات و صفات کاینات آمده تو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در بحر در آ درّ یتیم از ما جو
آن درّ یتیم از چنین دریا جو

اسمای اله گنج بی ‌پایان است
گنج ار طلبی از همهٔ اشیا جو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در بحر در آ و عین ما از ما جو
آن درّ یتیم را در این دریا جو

گویی که کجا مراد خود خواهم یافت
جا را بگذار و جای آن بی جا جو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
گر شه خواهی محرم آن شاه بجو
در راه در آ و یار همراه بجو

گر بنده و سیّدی به هم می‌ طلبی
برخیز و بیا و نعمت‌اللّه بجو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
اسم و صفت و مظاهر و مظهر کو
خود نام و نشان و باطن و ظاهر کو

معشوقه و عشق و عاشق آنجا نبود
منظور کجا نظر کجا ناظر کو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
شبخیز که راز او نگوید با او
شب خیزی او سهل بود ای نیکو

بر خیز به شب راز بگو و بشنو
مقصود ز شبخیزی ما را می گو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
بگذر ز حدوث و قدم هیچ مگو
بگذار وجود وز عدم هیچ مگو

از جام جهان نما می عشق بنوش
با ما ز شراب جام جم هیچ مگو

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
یا رب دانی که من بگاه و بیگاه
جز در تو نکردم ز چپ و راست نگاه

حسن تو چو ماه و شاهدان چون آبند
در آب نظر می کنم و بینم ماه

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
یارم ز سر ناز نقابی بسته
بگشوده و زلف و خوش حجابی بسته

در دیدهٔ ما خیال روی خوبش
نقشی است که بر عارض آبی بسته
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در کتم عدم عقل خیالی بسته
در پردهٔ آن خیال خوش بنشسته

وهم آمده و مزاحم عقل شده
کوری و کری به همدگر پیوسته

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
رند است کسی که از خودی وارسته
پیوسته یگانه با یکی پیوسته

برخاسته از هر دو جهان رندانه
در کوی خرابات مغان بنشسته

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ای در طلب گره گشایی مرده
در وصل فتاده وز جدایی مرده

ای بر لب بحر تشنه در خواب شده
ای بر سر گنج وز گدایی مرده

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ای هست همه ز هست تو هست شده
وی هر دو جهان از می تو مست شده

یاری که ز دست تست آن دستان یافت
زان دست هزار بار از دست شده

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ساقی می خمخانه به ما پیموده
در هر جامی می دگر بنموده

جاوید اگر شراب بخشد ما را
نوشیم و بپوشیم چنین فرموده
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
دیدم صنمی جام میی نوشیده
از نقش خیال جامه ای پوشیده

گفتم ز کجا شراب نوشی گفتا
از خم میی که خود به خود جوشیده

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
موجود به واجب الوجودیم همه
هستیم ولی هیچ نبودیم همه

از جود وجود عشق موجود شدیم
بی جود وجود بی وجودیم همه

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
در هر دو جهان غیر یکی باشد نه
در بودن آن یکی شکی باشد نه

گر زان که یکی در دگری می نگرد
در مذهب عشق نیککی باشد نه

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
ما را می کهنه باید و دیرینه
از روز ازل تا به ابد سیری نه

خم از عدم و صراحی از جود وجود
او تلخ نه و شور نه و شیرین نه

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮
حرص و حسد و بعض و ریا و کینه
اوصاف بشر طبیعت دیرینه

حقا که به گرد هیچ مردی نرسی
تا پاک نگردت از اینها سینه
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 182 از 193:  « پیشین  1  ...  181  182  183  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA