انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 184 از 193:  « پیشین  1  ...  183  184  185  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

سرّ محبوب خود مکن پیدا
گر چه پیداست در همه اشیا

راز حق را بپوش از همه خلق
این نصیحت قبول کن از ما

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دعانی من الکرمان ثم دعانیا
فان هواها مولع بهوانیا

ولا تذکرنی ماء ماهان انه
بماهان بی فی الجسم ما کان هانیا

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

همه مستهلکند موج و حباب
نظری کن به چشم ما در آب

عین آبیم و آب می جوئیم
عین ما را به عین ما دریاب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

ضاد و نقطه به همدگر دریاب
معنی ضاد ای پسر دریاب

معنی نازکش به این کردیم
گر تو دریافتی دگر دریاب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

درّهٔ بیضا ز بحر ما طلب
آنچنان گوهر ازین دریا طلب

عین ما جویی به عین ما بجو
طالب و مطلوب را از ما طلب
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

این بهشت از آشنای او طلب
جنّت المأوا برای او طلب

زاهدانه گر همی جوئی بهشت
بشنو از بهر رضای او طلب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دردمندانه طبیبی می ‌طلب
زان شفاخانه نصیبی می‌ طلب

دُرد دردش نوش می کن همچو ما
خوش دوایی از حبیبی می‌ طلب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

هر بلائی که باشد از محبوب
آن بلا خود مرا بود مطلوب

در بلا صبر کن که تا باشی
مبتلای بلاش چون ایوب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دردمندانه طبیبی می طلب
زان شفاخانه نصیبی می طلب

دُرد دردش نوش می کن همچو ما
خوش دوائی از طبیبی می طلب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

درهٔ بیضا ز بحر ما طلب
آن چنان گوهر از این دریا طلب

عین ما جوئی به عین ما بجو
طالب و مطلوب را از ما طلب
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

این بهشت از آشنای او طلب
جنت المأوا برای او طلب

زاهدانه گر همی جوئی بهشت
بشنو و بهر رضای او طلب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

همه مستهلکند موج و حباب
نظری کن به چشم ما دریاب

عین آبیم و آب می جوئیم
عین ما را به عین ما دریاب

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

انسان کامل است که مجلای ذات اوست
مجموعه ای که جامع ذات و صفات اوست

او چشمهٔ حیات و همه زنده اند از او
او حی جاودان به بقای حیات اوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دل تو خلوت محبت اوست
جانت آئینه دار طلعت اوست

آینه پاک دار و دل خالی
که نظرگاه خاص حضرت اوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دل آینه دار حضرت اوست
دل بندهٔ خاص خدمت اوست

دل مظهر حضرت الهی است
دل منزل نزل نعمت اوست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

زبان دل و جان به فرمان اوست
به اسمای ذاتی ثناخوان اوست

چو تعظیم مطلق به جا آوری
مقید در آن ضمن هم آن اوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

بر همه صورتی مصور اوست
بر همه نورها منور اوست

بندهٔ حضرت خداوند است
پادشاه تمام کشور اوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

در حقیقت فاعل افعال اوست
جمله افعال از آن وجهی نکوست

لطف او بر این و آن هادی بود
هست ما را بس امید از لطف دوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

جام می از بهر می داریم دوست
این و آن از عشق وی داریم دوست

دوست را در آینه بینیم ما
آینه بی دوست کی داریم دوست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

همه عالم جمال حضرت اوست
او جمیل و جمال دارد دوست

هم محب خود است و هم محبوب
عشق و معشوق و عاشق نیکوست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

هر چیز که آن متاع دنیاست
بیگانه ز ماست بشنو این راست

گر گندم دهر کاه گردد
بر ما بجوی چو یار با ماست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

جام و می را گر دو می گوئی رواست
ور یکی خوانی بخوان کان قول ماست

از حباب و موج و دریا آب جو
غیر آبی در نظر دیگر که است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

یوسف گل پیرهن برهان ماست
این چنین خوش گلستانی آن ماست

لاجرم هر بلبلی کامد بباغ
او همی نالد که او جانان ماست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

با محیط عشق او دریا بر ما شبنمی است
چشمهٔ آبی چه باشد هفت دریا شبنمست

عارف دریادلی گر دم ز دریا می زند
هفت دریای خوشی اما بر ما شبنمست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

نقش عالم جز خیال یار نیست
جز خیال عشق خود اظهار نیست

گر یکی بینی و گر خود صد هزار
در حقیقت جز یکی اسمار نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

عشق را جز عقل لایق هست و نیست
غیر او معشوق عاشق هست و نیست

عقل اگر گوید که غیر عشق هست
نزد ما این قول صادق هست و نیست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

به قدر حوصله ای جام می دهد ساقی
اگر چه بادهٔ خمخانه را نهایت نیست

بیا که مجلس عشقست و عاشقان سرمست
چنین مقام خوشی در همه ولایت نیست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

جنت نفس دوزخ جان است
ترک دوزخ بگو بهشت آنست

آبش آتش نماید ، آتش آب
دوزخش در بهشت پنهان است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

همه عالم تن است و او جان است
شاه تبریز و میر او جان است

جام گیتی نماش می خوانند
به حقیقت بدان که او آنست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

این ظلمت و نور ، جسم و جانست
این هر دو حجاب عارفان است

گر کشف شود عطای اینها
ما را به خدا یقین همان است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

اگر چنانچه بزرگی به شکل انسان است
شتر میان بزرگان هم از بزرگانست

در این مقام بزرگی به قدر قیمت نیست
قبول حضرت حق هر که شد بزرگ آن است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دلیل ما به خدا حضرت خداوند است
مراد ما همه از خدمت خداوند است

به هر چه مینگرم عین نعمت الله است
ببین که نعمت ما نعمت خداوند است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

از تجلی ذوق اگر داری خوشست
این چنین ذوق ار به دست آری خوشست

ذوق یاران از تجلی خوش بود
حال سرمستان به میخواری خوشست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

خانقاه نعمت الله را صفائی دیگر است
خوش سر آبی و خوش بستانسرائی دیگرست

از سر اخلاص نان بی ریای او بخور
زان که خوان نعمت او را نوائی دیگرست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

حکم عدل نام آن شاه است
باطناً شمس و ظاهراً ماه است

رند مست است زاهد هشیار
بندهٔ بندگان درگاه است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

دل تو بارگاه الله است
خلوت خاص نعمت الله است

دل مرنجان و دل به دست آور
گر دلت زین حکایت آگاه است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

بدان که حضرت اعلی نمی توان دانست
ز ذات او به جز اسما نمی توان دانست

هر آنکه ممکن دانستن است دانستیم
ولی حقیقت او را نمی توان دانست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

عین ما این سخن چو با ما گفت
قطره را جمع کرد و دریا گفت

سخن از عقل ما نمی گوئیم
سخن از عقل پورسینا گفت

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

اعیان که نمودند به وجهی چه توان گفت
موجود ز جودند به وجهی چه توان گفت

غیرند از آن وجه که غیرند نباشد
گر عین وجودند به وجهی چه توان گفت

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

هست الله اسم اعظم ذات
مع خلع نظر ز هر آیات

باز باشد چو اعتبار نماند
اسم او ذات با جمیع صفات
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

ذات احدیت است این ذات
بی اسم و صفت کجاست آیات

گفتم او را به شرط لاشئی
یعنی مطلق از این حکایات

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

گفتم که عبارتی ز وحدت
گویم به طریق استعارت

چون آتش عشق او برافروخت
هم عقل بسوخت هم عبارت

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

هست اللّه اسم حضرت ذات
مع قطع نظر ز هر آیات

باز باشد به اعتبار دگر
اسم آن ذات با جمیع صفات

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

ذات احدیت است این ذات
بی اسم و صفت کجاست آیات

گفتم او را به شرط لا شیی
یعنی مطلق ازین حکایات

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

گفتم که عبارتی ز وحدت
گویم به طریق استعارت

چون آتش عشق او برافروخت
هم عقل بسوخت و هم عبارت
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

خانقاه نعمت‌اللّه را صفائی دیگر است
خوش سر آبی و خوش بستان سرابی دیگر است

از سر اخلاص نان بی ریای او بخور
زان که خوان نعمت‌اللّه را نوائی دیگر است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

از تجلی ذوق اگر داری خوش است
این چنین ذوق ار به دست آری خوش است

ذوق یاران از تجلّی خوش بود
حال سرمستان به میخواری خوش است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

یوسف گل پیرهن سلطان ماست
این چنین خوش گلستانی آن ماست

لاجرم هر بلبلی کآید به باغ
او همی نالد که او جانان ماست

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

با محیط عشق او دریا بر ما شبنم است
چشمهٔ آبی چه باشد هفت دریا شبنم است

عارفی دریادلی کو دم ز دریا می‌زند
هست دریای خوشی اما از آنجا شبنم است

☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮

جام و می را گرد و می‌گوئی رواست
ور یکی خوانی بخوان کان قول ماست

از حباب و موج و دریا آب جو
غیر آبی در نظر دیگر کجاست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 184 از 193:  « پیشین  1  ...  183  184  185  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA