انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 22 از 193:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 173«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


ساقی سرمست رندان میر بی همتایماست
گوشهٔ میخانهٔ او جنت المأوای ماست
ما درین دریای بی پایان خوشی افتاده ایم
آبروی عالمی ای یار از دریای ماست
چشم ما روشن به نور روی او باشد مدام
این چنین نور خوشی در دیدهٔ بینای ماست
در خرابات مغان مستیم و با رندان حریف
ذوق اگرداری بیا آنجا که آنجا جای ماست
گفتهٔ ما مرده ای گر بشنود زنده شود
گوئیا آب حیات از نطق جان افزای ماست
گفتم از بالای تو جانا بلائی می کشم
گفت خوش باشد بلای تو که از بالای ماست
در سر ما عشق زلفش دیگ سودا می پزد
مایهٔ سودای خلقی سرخوش از سودای ماست
اسم اعظم در همه عالم ظهور نور او است
جامع ذات و صفاتش این دل دانای ماست
از دل و جان بنده ای از بندگان حضرتیم
نعمت الله در دو عالم سید یکتای ماست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 174«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


درد دل ما دوای درد دل ماست
خوش درد و دوائیست که آن حاصل ماست
ما بندهٔ او و سید رندانیم
ما سائل او و عالمی سائل ماست
آن گنج که اسمای الهی خوانند
در کنج خرابه جو که آن در دل ماست
چه جای نهایت است ره رو ابدا
گر راه رود در اول منزل ماست
نور است حجاب ظلمتش را چه محل
مه حایل آفتاب و او حایل ماست
رندی که محیط را به یک جرعه خورد
نوشش بادا که همدم کامل ماست
مفعول ویند جمله اشیا به تمام
یک فعل ظهور قدرت فاعل ماست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 175«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


عشق او سلطان ملک جان ماست
اینچنین ملک و چنین سلطان کراست
پادشاه هفت اقلیم ای عزیز
نزد این سلطان درویشان گداست
با وجود او کرا باشد وجود
ور تو گوئی هست آن عین خطاست
رند سر مستیم و با ساقی حریف
همچو ما رندی در این عالم نخاست
دُرد درد عشق او نوشیده ایم
دُرد درد عشق او ما را دواست
مجلس عشقشت و ما سرمست او
شاهد میخانه در فرمان ماست
نعمت الله در همه عالم یکیست
لاجرم او سید هر دو سراست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 176«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


هرکجا پیریست طفل پیر ماست
این چنین پیری در این عالم کراست
جملهٔ ارواح جزئیات او است
بلکه او در کل عالم پادشاست
در صفات و ذات او دیدم عیان
حضرت او مظهر لطف خداست
نقطهٔ بابل الف بل خود الف
روح اعظم سید هر دو سراست
ای که می پرسی که این اوصاف کیست
شمه ای از خلق و خوی مصطفی است
عین او بحر است و ما امواج او
تا نپنداری که او از ما جداست
من شدم فانی ز خود باقی بُود
بر سر دار فنا دار بقاست
کی بیابد لذت از جان عزیز
هر کرا با او به جانش پادشاست
نعمت الله او به عالم می دهد
نعمت الله نعمت بی منتهاست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 177«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


عاشق رندی که او همدرد ماست
جام دُرد درد او ما را دواست
هر که او از خویش بیگانه بود
گو بیا اینجا که با ما آشناست
ساقی مستیم و جام می به دست
می پرست رند سرمستی کجاست
موج بحر ماست دریای محیط
حوض کوثر جرعه ای از جام ماست
نالهٔ نی بشنو ای جان عزیز
بینوایان را نوائی بی نواست
در خرابات فنا دارم مقام
خوش مقامی این سر دار بقاست
عاشقان در عشق گر کشته شوند
نعمت الله کشتگان را خونبهاست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 178«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


ما ز دریائیم و دریا عین ماست
در میان ما دوئی آخر چراست
خط موهومست عالم سر به سر
خوش بخوان آن خط که آن خط عین ماست
آنچه ما داریم در هر دو جهان
در حقیقت ای عزیزان آن خداست
عشق او در دل نهان می دارمش
دُرد درد عشق او ما را دواست
همدم جامیم و با ساقی حریف
تا نپنداری که او از ما جداست
مجلس عشقست و ما مست وخراب
اینچنین بزمی ملوکانه کراست
نعمت الله تا غلام سید است
شاه عالم بر در او چون گداست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 179«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


آبروی ما ز اشک چشم ماست
همچو ما با آبروی خود کجاست
بحر عشق ما کرانش هست نیست
غرقه ای داند که با ما آشناست
حال ما گر عاشقی پرسد بگو
رند مستی فارغ از هر دو سراست
بینوائی گر گدای کوی اوست
نزد درویشان گدای پادشاست
غیر عشق او حکایاتست و بس
جز هوای او دگر باد صبا است
درد باید درد باید درد درد
درد دل می کش که درد دل دواست
نعمت الله دُرد دردش نوش کرد
آفرین بر وی که او همدرد ماست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 180«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


چشم ما روشن به نور الله ماست
همچو نور روی نور الله ماست
هست نور الله را خیری دگر
پادشاهست او و این و آن گداست
جز وصال او نمی خواهم دگر
غیر عشق او دگر باد صبا است
از برای عمر جاویدان او
دایما ورد زبان ما دعاست
هر که بد گوید ورا نیکش مباد
بر صوابست او و بر دیگر خطاست
آفتاب ار نور رویش روشنست
مه ز عکس روی خوبش با صفاست
باشد او سر ، خلیل الله من
لاجرم سر حلقهٔ هر دو سراست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 181«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


درد با همدرد اگر گوئی رواست
درد با بی درد خود گفتن خطاست
دردمندانیم و دُردی می خوریم
دردمندی همچو ما دیگر کجاست
دُرد دردش نوش کن گر عاشقی
زانکه دُرد درد او ما را دواست
در نظر داریم بحر بیکران
آبروی ما همه از عین ماست
عشق در دور است و ما همراه او
سیر ما بی ابتدا و انتهاست
جمله موجودیم از جود وجود
هرچه بود و هست نور کبریاست
هیچ شیئی بی نعمت الله هست نیست
هرچه هست و بود و باشد از خداست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 182«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


راه عشاق رو که آن ره ماست
بشنو این قول از حسینی راست
با مخالف روا نشدی به حجاز
به خطا می روی مرو که خطاست
تا خیالش به چشم ما بنشست
از نظر نقش غیر او برخاست
مطربا نغمه ای که ساقی ما
آمد و مجلس خوشی آراست
ما چنین مست و تو چنین مخمور
خود بگو جرم تست یا از ماست
نفسی کز تو فوت شد آن دم
به همه عمر عذر نتوان خواست
نعمت الله به صورتش منگر
معنیش بین که عین نور خداست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 22 از 193:  « پیشین  1  ...  21  22  23  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA