انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 41 از 193:  « پیشین  1  ...  40  41  42  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 363«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تن میرد و روح پاک باقی است
خواه حیدریست و خواه نراقی است
تن زنده به جان و جان به جانان
گه مغربی است گه عراقی است
خوش جام مرصعیست پر می
مائیم حریف و عشق ساقی است
معنی بنمود رو به صورت
این صورت و معنی نفاقی است
جاوید بود حیات سید
باقی به بقای حی باقی است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 364«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دل جام جهان نمای شاهیست
آئینهٔ حضرت الهی است
نقدیست دفینه در دل و دل
گنجینهٔ گنج پادشاهی است
روز و شب ماست زلف و رویش
چه جای سفیدی و سیاهی است
نقشی که خیال غیر بندد
در مذهب ما همه مناهی است
دل بحر و محیط جان عالم
در بحر محیط همچو ماهی است
دل دادن و جان نهاده بر سر
در حضرت عشق عذرخواهیست
ای پایه وجود نعمت الله
پروردهٔ نعمت الهی است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 365«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
در این در به جز ما آشنا نیست
به نزد آشنا خود عین ما نیست
گمان کج مبر بشنو ز عطار
که هر کو در خدا گم شد جدا نیست
نه قربست و نه بعد آنجا که مائیم
مگو آنجا کجا آنجا کجا نیست
حباب و موج و دریا هر سه آبند
جدایند از هم و از هم جدا نیست
فنا شو از فنا و از بقا هم
فقیران را فنا و هم بقا نیست
حریف درد نوش و دردمندیم
از این خوشتر دل ما را دوا نیست
وجود این و آن نقش خیالست
حقیقت جز وجود کبریا نیست
اگر گوئی همه حقست حقست
وگر خلقش همی خوانی خطا نیست
چو سید نیست شو از هست و از نیست
چو تو خود نیستی هستی تو را نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 366«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با آفتاب حسنش مه نزد او هلالی است
هر ذره ای که بینی او را از او هلالی است
هر مختصر که بینی او معتبر بزرگیست
نقصی اگر بیابی آن نقص هم کمالی است
جائی که جز یکی نیست مثلش چگونه باشد
دو آینه از آن رو تمثال بی مثالی است
گیتی نمای ساقیست هر ساغری که نوشیم
عینی که دیده بیند سرچشمه زلالی است
او آفتاب تابان عالم همه چو سایه
غیرش مخوان که غیرش نزدیک ما خیالیاست
عشق است جان عالم جانم فدای جانان
جانی که عشق دارد آن جان بی زوالیاست
امروز یار ما شو بگذار دی و فردا
با حال نعمت الله اینها همه مجالیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 367«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هرچه امروز حاصل ما نیست
طلب آن مکن که فردا نیست
گر در اینجا ندیده ای او را
رؤیت او تو را در اینجا نیست
حق به حق بین که ما چنین دیدیم
دیده ای کان ندید بینا نیست
وانکه حق را به خویشتن بیند
دیده اش بر کمال گویا نیست
هر که گوید که حق به خود بیند
این سعادت ورا مهیا نیست
گر چه آبند قطره و دریا
قطره در وصف همچو دریا نیست
نعمت الله نور دیده بود
چشم هر کو ندید بینا نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 368«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عشق را خود قرار پیدا نیست
دو نفس حضرتش به یک جا نیست
همچو دریا مدام در موج است
این چنین بحر هیچ دریا نیست
عین عشقیم لاجرم شب و روز
صبر و آرام در دل ما نیست
نور چشم است و در نظر پیداست
دیده ای کان ندید بینا نیست
بیقراری عشق شورانگیز
در غم هست و نیست گویا نیست
عشق را هم ز عشق باید جست
خبر از حال او جز او را نیست
ذوق سید ز نعمت الله جو
وصف او حد گفتن ما نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 369«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هر دل که به عشق مبتلا نیست
هستش مشمر که گوئیا نیست
تا دُردی درد نوش کردیم
دل را به از این دگر دوا نیست
رندیم و مدام جام رندان
از ساقی و جام می جدا نیست
مستیم و خراب در خرابات
ما را جائی دگر هوا نیست
در بحر محیط عشق غرقیم
جز ما خبرش ز حال ما نیست
هر نقش که در خیال آید
نیکش بنگر که بی خدا نیست
مستیم و حریف نعمت الله
حیف است که ذوق او تو را نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 370«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
چو میخانه سرائی هیچ جانیست
مقامی همچو صحن آن سرا نیست
به هر سو آب چشم ما روان است
در این دریا به جز ما آشنا نیست
اگر تو طالب عشقی مرا هست
وگر تو عقل می جوئی مرا نیست
نوای ما نوای بی نوائی است
نوائی چون نوای بینوا نیست
مرو با زاهد رعنا در این راه
که ایشان را در این ره پا به جانیست
کسی کو گنج عشق یار دارد
به نزد عاشقان حق گدا نیست
خیال روی سید نور چشم است
دمی از دیدهٔ مردم جدا نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 371«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
موجود حقیقی به جز از ذات خدا نیست
مائیم صفات و صفت از ذات جدا نیست
جز عین یکی در دو جهان نیست حقیقت
گر هست تو را در نظرت غیر مرا نیست
عشق است مرا چاره و این چاره مرا هست
درد است دوای تو و این درد تو را نیست
هرجا که تو انگشت نهی عین حقست آن
زین نیست معین که کجا هست و کجا نیست
چون است بقای همه و باقی مطلق
چیزی که بود قابل تغییر و فنا نیست
آن دم که دمیدند دم آدم خاکی
بود آن دم ما زان همه دم جز دم ما نیست
سرمست شراب ازل و جام الستیم
در مجلس ما ساقی ما غیر خدا نیست
ما ماهی دریای محیطیم کماهی
ماهیت ما را تو نگر تا که که را نیست
سید چو همه طالب و مطلوب نمایند
عاشق نتوان گفت که معشوق نما نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 372«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جان ما بی عشق جانان هیچ نیست
درد دل داریم و درمان هیچ نیست
در همه جان جز که هم جان هیچ نیست
تن چه باشد زانکه هم جان هیچ نیست
بگذر از دنیی و عقی باده نوش
جز می و ساقی رندان هیچ نیست
نزد مصری شهر بغداد است هیچ
کوبنان چبود که کرمان هیچ نیست
با سبک روحان نشین ای جان من
زانکه صحبت با گرانان هیچ نیست
غیر او هیچست اگر گوئی که هست
هرچه باشد غیر او آن هیچ نیست
ظاهر و باطن همه عین وی است
غیر او پیدا و پنهان هیچ نیست
دنیی و عقبی و جسم و جان همه
ای عزیزان نزد رندان هیچ نیست
هر چه هست از جزو و کل کاینات
بلکه این مجموع انسان هیچ نیست
با وجود سید هر دو سرا
بینوا چبود که سلطان هیچ نیست
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 41 از 193:  « پیشین  1  ...  40  41  42  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA