انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 72 از 193:  « پیشین  1  ...  71  72  73  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 673«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
روی خود را به نور دل بنمود
نظری خوش به چشم ما فرمود
ساقی ما چو رند مستی دید
می خمخانه را به ما پیمود
دل ما را به لطف خود بنواخت
رحمتی هم به جای خود فرمود
آتشی رو نمود موسی را
در حقیقت اله موسی بود
در میخانهٔ همه عالم
ساقی ما به روی ما بگشود
دُرد دردش دلی که نوش نکرد
درد او را کجا بود بهبود
جان عارف فدای سید باد
که دل عارفان از او آسود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 674«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آفتاب از رخ نقاب مه گشود
شب گذشت و روز روشن رو نمود
شد منور عالمی از نور او
یک ستاره گوئیا هرگز نبود
هر چه موجود است از نور ویست
خود کجا موجود باشد بی وجود
خانقاه و صومعه در بسته شد
چون در میخانه ساقی برگشود
آتش عشقش دل ما را بسوخت
سوخت درد عشق او جانم چه عود
گفتهٔ مستانهٔ ما قول اوست
عاشقانه این سخن باید شنود
نعمت اللهی و از خود بی خبر
قدر این نعمت نمی دانی چه سود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 675«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
یک نفس یعقوب بی یوسف نبود
گر چه هجرانش به ظاهر می نمود
هر که را دیدی نمودی یوسفش
هر چه بشنیدی ز یوسف می شنود
تا مگر یوسف در آید از درش
در بر وی هر که بودی می گشود
هر که در کنعان بدیدی پیش او
یوسف مصری خود را می ستود
چون بر تخت این ظهورش را بیافت
سر حق خود دید از آن گردش سجود
هرچه بود و هست و خواهد بود اوست
هر چه باشد باشد از جود وجود
گر خلیل الله به صورت غایب است
نعمت اله یکدمی بی او نبود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 676«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عالم از جود او بود موجود
هرچه دیدیم بی وجود نبود
نامرادیم او مراد همه
یافتیم از عطای او مقصود
جام گیتی نما به ما بخشید
نور خود را به عین ما بنمود
بزم عشق است و ما چنین سرمست
هر که آمد به بزم ما آسود
خوش بیا جام می بگیر و بنوش
ساقی عاشقان چنین فرمود
عود دل سوخت آتش عشقش
عود خوش بود و آتشی بی دود
صفت و ذات او ظهوری کرد
نعمت الله از آن شده موجود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 677«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
به سر عاشقان که عین وجود
در دو عالم جز او نبود وجود
آن یکی در دو کون پیدا شد
این دوئی زان سبب نمود وجود
آینه چون وجود از آن رو یافت
لاجرم روی او در او بنمود
سایه بی آفتاب کی باشد
خلق بی حق کجا بود موجود
نشنیدم ندیده ام هرگز
دل بی درد و آتش بی دود
بلبل مست گلشن عشقم
جانم از ناله یک دمی نغنود
ظاهرم جام و باطنم باده
اولم خیر و عاقبت محمود
توبه از می چرا کنم نکنم
پیر من این سخن کجا فرمود
نعمت الله و زاهدی حاشا
این حکایت که گفت یا که شنود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 678«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هر کسی را عنایتی فرمود
این عنایت همه به ما بنمود
تا ببیند به نور خود خود را
چشم خود هم به روی ما بگشود
طینت ما ز خاک میخانه است
میل ما جز به می نخواهد بود
هر که آمد به خلوت دل ما
در بهشت آمد و خوشی آسود
آتش عشق سوخت عود دلم
خوش بود آتشی چنین بی دود
آینه هم ز جود پیدا شد
دل خود را هم او ز خود بربود
از سر ذوق گفته ام سخنی
به ازین گفتهٔ دگر که شنود
چون وجود است هرچه می یابم
غیر او نیست در جهان موجود
می و جام و حریف و ساقی اوست
نعمت الله این چنین فرمود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 679«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه ای به ما بگشود
هر چه در غیب و در شهادت بود
بود و نابود را به ما بنمود
جام گیتی نما هویدا کرد
می خمخانه را به ما پیمود
آتش عشق اوست در دل ما
خوش بود آتشی چنین بی دود
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
از ازل تا ابد عنایت او
بود با بندگان و خواهد بود
نعمت الله حریف و ساقی او
هر که آمد به بزم ما آسود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 680«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
جام گیتی نما به ما بخشید
می میخانه را به ما پیمود
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
جمع کرده همه به ما بنمود
از ازل تا ابد عنایت او
هست با بندگان و خواهد بود
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
نقش غیری خیال اگر بندی
آن خیالت محال خواهد بود
گر صد است ار هزار جمله یکی
جز یکی نیست بنده را مقصود
وحده لاشریک له گفتم
غیر او نیست شاهد و مشهود
بزم ما مجلسی است شاهانه
سید ما ایاز و او محمود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 681«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ساقی ما به ما کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
جام گیتی نما به دور آورد
می میخانه را به ما پیمود
گر یکی ور هزار جام گرفت
وجه خاصی به هر یکی بنمود
آتش عشق او بسوخت مرا
خوش بود آتشی چنین بی دود
در مقامی که جسم و جان نبود
بود و نابود خود نخواهد بود
این چنین گفته های مستانه
در جهان خود که گفت یا که شنود
نفسی باش همدم سید
تا بیابی ازین نفس مقصود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 682«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هستی ما همه بود به وجود
نفسی بی وجود نتوان بود
بنماید یکی به نقش و خیال
در دو آئینه آن یکی دو نمود
جسم و جان ، جام و می ، دل و دلدار
هر چه دارد همه به ما بنمود
همچو پرگار بود دل پر کار
نقطه نقطه محیط را بنمود
اول و آخرش به هم پیوست
ظاهر و باطنش ز هم آسود
لیس فی الدار غیره دیار
هر موحد که بود این فرمود
نعمت الله که میر مستان است
در میخانه بر جهان بگشود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 72 از 193:  « پیشین  1  ...  71  72  73  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA