انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 7 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

Ardalan Sarfaraz | اشعار اردلان سرفراز


مرد

 
عشق من


عشق من ، منو صدا کن
منو از خودم رها کم
تو اجاق مرده ي دل
آتشي تازه به پا کن
تو منو از نو بنا کن
عشق من منو صدا کم
قصمو بي انتها کن
روبروت آينه بذار
ابديتي بنا کن
عشق من ، منو صدا کن
قصه ي نگفته ام من
تو بيا روايتم کن
از عذابم راحتم کن
اي صداي تو نهايت
راهي نهايتم کن
عشق من ، منو صدا کن
تو منواز نو بنا کن
رهسپار قصه ها کن
تو به خاسکتر نگاه کن
آتشي تازه به پا کن
اي بهار انتظارم
من زمين بي بهارم
شوره زار انتظارم
چهره ي شکسته دارم
جسم و جاني خسته دارم
به در ويرانه ي دل
بغض قفل بسته دارم
عشق من ، منو صدا کن
منو از خودم رها کن
تو اجاق مرده ي دل
آتشي تازه به پا کن
تو منو از نو بنا کن
عشق من ، منو صدا کن
قصمو بي انتها کن
روبروت آينه بگذار
ابديتي بنا کن
عشق من ، منو صدا کن
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
اي آنکه



اي آنکه به جز تو
هوايي به سرم نيست
جز ياد عزيزت
کسي در نظرم نيست
جز ياد عزيزت
کسي همسفرم نيست
مرا ياد دگر نيست
قدر تو و احساس تو رو کسي نفهميد
دلت از همه رنجيد
از عالم و آدم
همه جا رنگ و ريا ديد
دلت از همه رنجيد
من مثل تو از دست همه رنج کشيدم
به جز غصه نديدم
يک جرعه وفا از لب دريا طلبيدم
لب تشنه دويدم
اي تو ناياب گوهر ناب
ناز مخمل ترمه ي خواب
اي تو همدل ، اي تو همدرد
عاقبت عشق از تو گل کرد
عاشقم من ، عاشق تو
اي تو تنها خوب دنيا
با تو دارم گفتني ها
اي آنکه به جز تو
هوايي به سرم نيست
کسي در نظرم نيست
جز ياد عزيزت
کسي همسفرم نيست
مرا ياد دگر نيست
اي وفادار ، نازنين يار
اي نشسته بر دلت خار
اي بريده از من و ما
از گذشته مانده تنها
عاشقم من ، عاشق تو
اي تو تنها خوب دنيا
با تو دارم گفتني ها
اي آنکه به جز تو
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
ستاره ي دنباله دار


تو آسمون زندگيم ، ستاره بوده بي شمار
اما شباي بي کسيم يکي نمونده موندگار
يکي نمونده از هزار
ستاره هاي گمشده ، هر شب من هزار هزار
اما هميشگي تويي ، ستاره ي دنباله دار
يکي نمونده از هزار
اي آخرين ، تنهاترين ، آوره ي عاشق
هر شب عمرم همراه با من ، ستاره اي عاشق
اما هميشگي تويي ، ستاره ي دنباله دار
يکي نمونده از هزار
اي تو ، آشناي ناشناسم
اي مرهم دست تو لباسم
ديوار شبم شکسته از تو
از ظلمت شب نمي هراسم
انگار ک زاده شده با من
عشقي که من از تو مي شناسم
انگار که زاده شده با من
عشقي که من از تو مي شناسم
اي آخرين تنهاتريم آواره ي عاشق
هر شب عمرم همراه با من ، ستاره ي عاشق
تو بودي و هستي هنوز
سهم من از اين روزگار
با شب من فقط تويي
ستاره ي دنباله دار
با شب من فقط تويي


۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
خواب


من هنوز خواب مي بينم
که دوره دوره ي وفاست
که اعتبار عشق به جاست
دنيا به کام آدماست
من هنوز خواب مي بينم
من هنوزم خواب مي بينم
من هنوز خواب مي بينم
که اين خودش غنيمته
برايديگرون يه خواب
براي من حقيقته
سوته دلام ، يکي يکي تموم شدن
سوته دلي نمونده غير از خود من
کسي که عشق ئ غم و فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه
هنوز تو قصه هاي من
رنگ و ريا جا نداره
دروغ نمي گن آدما
دشمني معني نداره
هنوز تو قصه هاي من
هيچ کسي تنها نمي شه
کسي به جرم عاشقي
گريه سراپا نميشه
هنوز تو قصه هاي من
هيچ کسي اعدام نمي شه
دستي که دونه مي پاشه
آلوده ي دام نمي شه
هنوز تو دنياي من
هر آدمي يه عالمه
گل رو نمي فروشند به هم
گل مثل قلب آدمه
من هنوزم خواب مي بينم
من هنوزم خواب مي بينم
من هنوزم خواب مي بينم
اما براي کي بگم ؟
وقتي که باور ندارن
به اين جماعت چي بگم ؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
پياله



هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
ما که رفتيم بر باديم
زير گنبد اينچرخ
از تعلق آزاديم
بي نياز و تنها باش
تشنه باش و دريا باش
فارغ از من و ما باش
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
در مرام ما رندان
حرص مال دنيا نيست
گوش ما بدهکار
قيل و قال دنيا نيست
بر بساط اين دنيا
پشت پا بزن چون ما
تشنه باش و دريا باش
هم پياله ي ما باش
بزن بزن به سنگ مي
آينه هاي کور و کر
بمان به نام عاشقي
رفيق خانه و سفر
رفيق هم پياله باش
که مي نبوده بي اثر
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
ما که رفتيم بر باد
زير گنبد اين چرخ
از تعلق آزاديم
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
بي نياز و تنهاباش
تشنه باش و دريا باش
بي نياز و تنها باش
تشنه باش و دريا باش
فارغ از من و ما باش
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
در مرام ما رندان
حرص مال دنيا نيست
گوش ما بدهکار نيست
قيل و قال دنيا نيست
بر بساط اين دنيا
پشت پا بزن چون ما
تشنه باش و دريا باش
هم پياله ي ما باش
بزن بزن به سنگ مي
آينه هاي کور و کر
بمان به نام عاشقي
رفيق خانه و سفر
رفيق هم پياله باش
که مي نبوده بي اثر
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
ما که رفتيم بر باديم
زير گنبد اين چرخ
از تعلق آزاديم
هم پياله ي ما باش
هم پياله ي ما باش
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
اي يار بگو


بگو اي يار ، بگو
اي وفادار بگو
از سر بلند عشق
بر سر دار بگو
بگو اي يار ، بگو
اي وفادار بگو
از سر بلند عشق
بر سر دار بگو
بگو از خونه بگو
از گل پونه بگو
از شب شبزده ها
که نمي مونه بگو
بگو از محبوبه ا
نسترن هاي بنفش
سفره هاي بي ريا
ر.ي سبزه زار فرش
بگو اي يار بگو
که دلم تنگ شده
رو زمين جا ندارم
آسمون سنگ شده
بگو از شب کوچه ها
پرسه هاي بي هدف
کوچه باغ انتظار
بوي بارون و علف
بگو از کلاغ پير
که به خونه نرسيد
از بهار قصه ها
که سر شاخه تکيد
بگو از خونه بگو
از گل پونه بگو
از شب شب زده ها
که نمي مونه بگو
بگو از محبوبه ها
نسترن هاي بنفش
سفره هاي بي ريا
ري سبزه زار فرش
بگو اي يار بگو
که دلم تنگ شده
رو زمين جا ندارم
آسمون سنگ شده
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
آبي


آبي ، آبي ، مهتابي
آبي تر از هر آب ي
از چشماي تو مي گم
اين آيه هاي آبي
درياهاي بي تابي
آبي ، آبي ، مهتابي
آبي تر از هر آبي
از چشماي تو مي گم
اين آيه هاي آبي
درياهاي بي تابي
آبي يعني دل من
دريايي که اسيره
اين چهره ي تقديره
که رنگ از تو مي گيره
وقتي که خيره مي شم
به عمق حوض کاشي
حس مي کنم تو هستم
حتي اگه نباشي
من رنگ گنبدا رو
چشماي تو مي بينم
سجده ام به جانب توست
اينه معناي دينم
آبي ، آبي مهتاب ي
آبي تر از هر آبي
از چشماي تو مي گم
اين آيه هاي آبي
درياهاي بي تابي
دلخسته ام از اين جا
از آدماي دنيا
همين امروز و فردا
دل مي زنم به دريا
رنگ تو رو مي پوشم
از عمق آبي عشق
چشم تو رو مي نوشتم
آبي ، آبي ، مهتابي
آبي تر از هر آبي
از چشماي تو مي گم
اين آيه هاي آبي
درياهاي بي تابي
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
به بچه هامون چي بگيم


به بچه هاي تو و من
وقتي يه روز بزرگ شدن
فردا که مي خوان بدونن
کجا به دنيا اومدن
بگو جوابمون چيه
حرف حسابمون چيه
تکليف اون خونه اي که
شده خرابمون چيه ؟
تکليف اون خونه اي که شده خرابمون چيه ؟
گناه هر چي که گذشت
به گردن ما بود و هست
از ما اگر بتي شکست
بت هاي تازه جاش نشست
هيچ کس به جز خود ما
از خود ما فريب نخورد
هيچ کس به غير از خود ما
ما را به بيراهه نبرد
به بچه هاي تو و من
وقتي يه روز بزرگ شدن
فردا که مي خوان بدونن
کجا به نيا اومدن
بگو جوابمون چيه
حرف حسابمون چيه
تکليف اون خونه اي که
شده خرابمون چيه ؟
تکليف اون خونه اي که
شده خرابمون چيه ؟
گناه هر چي که گذشت
به گردن ما بود و هست
ازما اگر بتي شکست
بت هاي تازه جاش نشست
هيچ کس به جز خود ما
از خود ما فريب نخورد
هيچ کس به غير از خود ما
ما را به بي راهه نبرد
به بچه هامون چي بگيم
بگيم که بي هويتيم
گداي حق خودمون
پشت دراي غربتيم
گداي حق خودمون
پشت دراي غربتيم
به بچه هامون چي بگيم
که از کدوم ولايتيم
گداي حق خودمون
پشت دراي غربتيم
گداي حق خودمون
پشت دراي غربتيم
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
بنويس


تو که دستت به نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خسته ي ماست
دل دريا رو نوشتي ، همه دنيا رو نوشتي ، دل ما رو بنويس
تو که دستت به نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خسته ي ماست
دل دريا رو نوشتي ، همه دنيا رو نوشتي ، دل ما رو بنويس
بنويس هر چه که ما رو به سر اومد
بد قصه ها گذشت و بدتر اومد
بگو از ما که به زندگي دچاريم
لحظه ها رو مي کشيم نمي شماريم
بنويس از ما که در حال فراريم
توي اين پاييز بد فکر بهاريم
دل دريا رو نوشتي ، همه دنيا رونوشتي ، دل ما رو بنويس
دست من خسته شد از بس که نوشتم
پاي من آبله زد بس که دويدم
تو اگر رسيده اي ما رو خبر کن
چرا اونجا که تويي من نرسيدم
تو که از شکنجه زار شب گذشتي
از غبار بي سوارشب گذشتي
تو که عشقو با نگاه تازه ديدي
س بادبان به سينه ي دريا کشيدي
دل دريا رو نوشتي ، همه دنيا رو نوشتي ، دل ما رو بنويس
بنويس از ما که عشقو نشناختيم
حرف خالي زديم و قافيه باختيم
بگو از ما که تو خونمون غريبيم
لحظه لحظه در فراز و فريبيم
بگو از ما


۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
براي ديدن تو از حادثه ها گذشتم


هنوز اي يار تنهايم
به ديدار تو مي آيم
باز مي آيم
اگر که فرصتي باشد
مجال صحبتي باشد
حرف خواهم زد
براي ددين تو از
حادثه ها گذشتم
کفر اگر نباشد اين
من از خدا گذشته ام
من از خدا گذشته ام
براي ديدن تو از
حادثه ها گذشتم
کفر اگر نباشد اين
من از خدا گذشته ام
من از خدا گذشته ام
عذاب اين دريده ها
مرا شکسته بي صدا
دستي بکش به زخم من
که از شفا گذشته ام
که از شفا گذشته ام
باورم کن باورم کن
من که با تو صادقم
اگه خستم ، يا شکستم
هرچه هستم ، عاشقم
هر چه هستم ، عاشقم
براي ديدن تو از
حادثه ها گذشتم
کفر اگر نباشد اين
من از خدا گذشته ام
من از خدا گشذته ام
منو بشناس و باور کن
که خسته ام ، خيلي خسته ام
اما هستم
تهي ماند و نشد آلوده دستم
من به دنيا
دل نبستم
باورم کن ، باورم کن
من که با تو صادقم
اگه خستم ، يا شکستم
هر چه هستم ، عاشقم
هر چه هستم ، عاشقم
هر چه بلا کشيده ام
من از وفا کشيدم
چه از وفاداري اين
اهل وفا گشته ام
من از وفا گذشته ام
براي ديدن تو از
حادثه ها گذشتم
کفر اگر نباشد اين
من از خدا گذشته ام
کفر اگر نباشد اين من از خدا گذشته ام
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
جهان سوم


من تو را مي بينم
استخواني و پوست
به گدايي رفته اي
بر در دشمن و دوست
من تو را مي بينم
تشنه لب در باران
آنکه نان مي دهدت
نان تو در کف اوست
خاک تو سفره ي تو
سفره تو از کيست
سفره ي دنيا پر
سفره ي تو خاليست
همه جا منتظرند
همه کس مي پرسد
ناجي شرق کجاست
آنکه جنس خود ماست
ناجي شرق تويي
ناجي شرق منم
من که با ديدن تو
همه جا مي شکنم
از چه رو خاک زمين
شده تقسيم چنين
يک جهان صدها دست
مرزها ، مرز شکست
تو جهان سوم
او جهاني ديگر
سهم او هر چه که هست
سهم تو خون جگر
سهم از ما بهتران
ثروت و امن و امان
سهم پا برهنه ها
فقر و زندان و بلا
در ميان سه جهان
مرز و ديوار از کيست
سفره ي دنيا پر
سفره تو خاليست
درميان سه جهان
مرز و ديوار از اوست
دشمن دوست نما
رفته در قالب دوست
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
محتاج


امروز که محتاج تو ام جاي توخالي است
فردا که مي آيي به سراغم نفسي نيست
بر من نفسي نيست ، نفسي نيست
در خانه کسي نيست
نکن امروز را فردا
بيا با ما که فردايي نمي ماند
که از تقدير و فال ما
در اين دنيا کسي چيزي نمي داند
تا آينه رفتم که در آن آينه هم جز تو کسي نيست
من در پي خويشم به تو بر مي خورم اما
در تو شده ام گم که به من دسترسي نيست
نکن امروز را فردا
دلم افتاده زير پا
بيا اي نازنين اي يار
دلم را از زمين بردار
در اين دنياي وانفسا
تويي تنها منم تنها
نکن امروز را فردا ، بيا با ما ، بيا تا ما
امروز که محتاج توام جاي تو خالي ست
فردا که ميايي به سراغم نفسي نيست
در اين دنياي ناهموار
که مي بارد به سر آوار
به حال خود مرا مگذار
رهايم کن از اين تکرار
س آن کهنه درختم که تنم غرقه ي برف است
حيثيت اين باغ منم
خار و خسي نيست
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
صفحه  صفحه 7 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
شعر و ادبیات

Ardalan Sarfaraz | اشعار اردلان سرفراز

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA