انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 402 از 718:  « پیشین  1  ...  401  402  403  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۲

چه شد که دامن یار از کفم رها گردید
که بوی گل نتواند ز گل جدا گردید

ز بیخودی چو عنان گسسته رفت از دست
به بوی زلف تو هر کس که آشناگردید

منم که نیست ز آرامگاه خود خبرم
وگرنه قطره به دریا ز ابر واگردید

نسیم عهد که یارب گذشت ازین گلشن
که سربسر گل این باغ بیوفا گردید

مرا به گوشه چشم عنایتی دریاب
که استخوان من از سنگ توتیا گردید

ز ریزش دل من اندکی خبر دار
کسی که دامن گل از کفش رهاگردید

چو ماه عید به انگشت می نمایندم
ز بار درد اگر قامتم دوتاگردید

ازان زمان که مرا عشق زیر بارکشید
قد خمیده من قبله دعا گردید

هزار خانه آغوش را به خاک نشاند
ترا به خانه زین هر که رهنما گردید

چسان ز میکده مخمور بگذرم صائب
نمی توان ز لب بحر تشنه واگردید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۳

خطش دمید وبه عشاق مهربان گردید
ازین بهار چه گلهای خوش عیان گردید

هزار تشنه جگر را به آب خضر رساند
خطی که گرد لب لعل دلستان گردید

به چشم رخصت پرواز نامه خواهد داد
قیامتی که ز رخسار او عیان گردید

ز خاک نرگس وگل چشم بسته می روید
ز شرم روی تو هرجا عرق فشان گردید

به خشک مغزی ما ای گل شکفته بساز
که چرب نرمی ما صرف باغبان گردید

شکوه حسن گل آن عندلیب را دریافت
که همچو بیضه زمین گیر آشیان گردید

نثار تیغ تو کردم به رغبتی جان را
که خضر دلزده از عمر جاودان گردید

همیشه صبح امیدش ز خاک می خندد
ز مغز هر که تسلی به استخوان گردید

کمینه خار وخس او عنان خودداری است
به آن محیط که سیلاب ما روان گردید

به نو بهار خط سبز چشم بد مرساد
که در زمان خط آن حسن قدردان گردید

جهان پیر جوان شد ز حسن یوسف ما
ز ماه مصر زلیخا اگر جوان گردید

چنان ز حسن تو شد عام عاشق آزاری
که شمع نیز به پروانه سرگردان گردید

چو ماه عید کند جلوه در نظر صائب
ز بار عشق قد هر که چون کمان گردید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۴

رسید جان به لبم تا به لب شراب رسید
گسیخت ریشه این نخل تا به آب رسید

به دوستان هوایی مبند دل زنهار
که چشم بد به شراب من از حباب رسید

ز نارسایی بخت سیاه در عجبم
که چون ز کوه صدای مرا جواب رسید

گشود دفتر انصاف خط مهیا شو
که بیحساب ترا نوبت حساب رسید

نکرده است زیان هیچ کس ز سربازی
ز گل برید چو شبنم به آفتاب رسید

ز پیچ وتاب محبت مپیچ سر زنهار
که دست رشته به گوهر ز پیچ وتاب رسید

به داغ تشنه لبی صبر کن که در محشر
توان به چشمه کوثر ازین سراب رسید

ز باج وخرج مسلم شدن تلافی کرد
ز سیل هرچه به این کشور خراب رسید

همین ز خاک فرج کامران نشد صائب
که فیض هم به ظهوری ازین جناب رسید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۵

به زلف او دلم از برق گوشواره رسید
به داد من شب تاریک این ستاره رسید

نمی رسد به زمین پای دل ز خوشحالی
مگر به سوخته ای خواهد این شراره رسید

به اختیار ندادم به طاق ابرو دل
مرا ز عالم بالا همین اشاره رسید

برآمدم ز خطر تا به خود فرو رفتم
چو کشتیی که به دریای بیکناره رسید

به دست بسته در خلد اگر زنم چه عجب
که جوی شیر به طفلان گاهواره رسید

به دار الفت منصور جای حیرت نیست
که دست غرقه دریا به تخته پاره رسید

خیال وحشی چشم که راه در دل داشت
که رشته نفس از سینه پاره پاره رسید

مرا چو سبحه گره آن زمان به کار افتاد
که کار من ز توکل به استخاره رسید

ازان چو داغ نگردید شمع من خاموش
که فیض من به جگر های پاره پاره رسید

به آب تا نرساندم ز پای ننشستم
چو تیشه ناخن من گر به سنگ خاره رسید

ز چاره زن در بیچارگی که خسته ما
گرفت تا ره بیچارگی به چاره رسید

جواب آن غزل است این که گفت مرشد روم
خبر برید به بیچارگان که چاره رسید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۶

بهار می رسد آماده جنون باشید
ز جوش لاله مهیای جام خون باشید

ز هر نسیم به گلزار می توان ره برد
چه لازم است مقید به رهنمون باشید

به خوشدلی گذرانید زندگانی را
اگر چو لاله وگل کاسه سرنگون باشید

فسون باده شما را به دام می آرد
اگر هزار خردمند وذوفنون باشید

به فکر پوچ مگردید چون حباب گره
ز رقص موجه این بحر آبگون باشید

ازان به داغ شما را جنون سراپا سوخت
که با هزار نظر واله جنون باشید

به نیم قطره قناعت کنید از دریا
که تا به قیمت و قدر از گهر فزون باشید

چو ابر باده شما را به چرخ می آرد
اگر چو کوه زمین گیر از سکون باشید

به نوبهار بنوشید باده چون صائب
بهار چون گذرد باز ذوفنون باشید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۷

خط تو تیغ به رخسار آفتاب کشید
هزار حلقه به گوشش ز پیچ وتاب کشید

ز خط چگونه کنم ترک آن لب میگون
که می توان عرق از درد این شراب کشید

ز خط حضور دل داغ دیده می داند
به سایه رخت خود آن کس کز آفتاب کشید

به پیچ وتاب ازان زلف او سرآمد شد
که پیش موی میان مشق پیچ وتاب کشید

به زخمی از دم تیغ تو سرفراز نشد
اگر چه جاذبه من ز آهن آب کشید

کباب همت مردانه زلیخایم
که یوسف از چه کنعان به جای آب کشید

شدم مقید دنیا ز تشنه چشمیها
به دام خویش مرا موجه سراب کشید

بود بجا ز سخن آبرو طمع کردن
اگر توان ز گل کاغذی گلاب کشید

ز پیچ تاب مکش سر چو بیدلان صائب
که رشته را به گهر سر ز پیچ وتاب کشید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۸

خط عذارتو خورشید رابه دام کشید
ز هاله حلقه به گوش مه تمام کشید

مشو به سرکشی از خصم زیردست ایمن
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید

امید هست ترا بی سخن رحیم کند
همان که سرمه خاموشیم به کام کشید

مکن ستم به ضعیفان که رشته بی جان
ز مغز گوهر جان سخت انتقام کشید

همان به دامن شبها امید من باقی است
اگر چه صبح عذارش ز خط به شام کشید

اشاره ای است کز این حلقه پا برون مگذار
خطی که ساقی دوران به دور جام کشید

اگر چه از رم آهوست بیش وحشت من
مرا به گردش چشمی توان به دام کشید

چه رحم بر دل پرخون اهل عشق کند
که زلف دل سیهش مشک را به خام کشید

من از کجا وخرابات وپای خم صائب
مرا توجه ساقی به این مقام کشید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۲۹

توان به صبر سر سرکشان به دام کشید
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید

ز کلک صنع همان روز آفرین برخاست
که گرد لعل لبش خط مشکفام کشید

همان پر از گل خمیازه است آغوشش
اگر چه هاله به بر ماه را تمام کشید

مکن ز بخت سیه تلخ روی خود که نگین
سیاهرویی عالم برای نام کشید

کسی چودار درین انجمن سرافرازست
که کاسه از سر منصور کرد وجام کشید

ز انتقام حق ایمن نمود دشمن را
ز خصم هر که به زور خود انتقام کشید

ز فیض عالم بالا چه در توانی یافت
ترا که کسب هوا برکنار بام کشید

فریب زندگی تلخ داد دایه مرا
ز شکری که به طفلی مرا به کام کشید

به دیدنی نتوان کنه عشق را دریافت
به یک نفس نتوان بحر را تمام کشید

ازین مصاف سر آن کس برد که چون خورشید
هزار تیغ به یکبار از نیام کشید

ز پرتو نظر التفات مردان است
که گفتگوی تو صائب به این مقام کشید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۳۰

کنون که ناخن تدبیر من شکسته دمید
ز چشم آبله ام خار دسته دسته دمید

درین چمن که گلش خار در بغل دارد
خوشا کسی که چو بادام چشم بسته دمید

بغیر داغ که صد برگ گشت از ناخن
چه گل مرا دگر از طالع خجسته دمید

ز تنگ گیری این روزگار در عجبم
که صبح خنده چسان از دهان پسته دمید

چه فتنه ای تو که سنبل به آن دماغ بلند
ز شوق خدمت زلفت کمر نبسته دمید

چنان غبار کدورت گرفت عالم را
که صبح نور ز آیینه زنگ بسته دمید

نظر به لاله و گل چون سیه کنم صائب
مرا که سنبل آه از دل شکسته دمید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۰۳۱

دمید صبح تجلی به جان شتاب کنید
ز سردسیر جهان رو به آفتاب کنید

درین محل که گشوده است صبح دفتر فیض
ستاره ای ز برای خود انتخاب کنید

کنون که زر به سپر بخش می کند خورشید
چه لازم است نظر را سیه به خواب کنید

هوای عالم بالا کنید چون شبنم
بس است چند اقامت درین خراب کنید

ز روی دل بفشانید گرد هستی را
نظر به شاهد مقصود بی حجاب کنید

مگر رسید به پابوس بحر چون سیلاب
به آه گرم دل سنگ خویش آب کنید

عمارت نفس پوچ را بقایی نیست
ز بحر چند جدا خانه چون حباب کنید

ز خون دیده خود می به ساغر اندازید
ز رنگ چهره خود سیر ماهتاب کنید

چراغ دولت بیدار را فروغی نیست
نظر به گوشه آن چشم نیمخواب کنید

ز شعر مولوی روم چون بپردازید
موحدان غزل صائب انتخاب کنید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 402 از 718:  « پیشین  1  ...  401  402  403  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA