انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 419 از 718:  « پیشین  1  ...  418  419  420  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۱۹۸

از کف عنان گذاشته منزل چه می کند
موج رمیده دامن ساحل چه می کند

دست ز کار رفته چه محتاج دامن است
شمع گدازیافته محفل چه می کند

از پیچ وتاب دل خبری نیست جسم را
با پای خفته دوری منزل چه می کند

یک دل هواس جمع مرا تار ومار کرد
زلف شکسته تو به صد دل چه می کند

مجنون نمی کند گله از سنگ کودکان
داند اگر شعور به عاقل چه می کند

آنجاکه هست بیخبری می چه حاجت است
پای به خواب رفته سلاسل چه می کند

هرجلوه ای ازو رقم قتل عالمی است
آن مست ناز تیغ حمایل چه می کند

ای بحر از حباب نظر باز کن ببین
کاین موج بیقرار به ساحل چه می کند

خواهی نفس گداخته آمدبه خانه ام
گر بشنوی فراق تو با دل چه می کند

لب تلخ از سوال نکردی چه غافلی
کاین زهر جانگداز به سایل چه می کند

صائب ز اشک تلخ دلم لاله زار شد
با خاک نرم دانه قابل چه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۱۹۹

تیغ زبان به عاشق حیران چه می کند
با پای خفته خار مغیلان چه می کند

یک بار سر برآر زجیب قبای ناز
دست مرا ببین به گریبان چه می کند

مرهم به داغهای جگرسوز مامنه
این دانه های سوخته باران چه می کند

بیهوده دست بر دل ما می نهد طبیب
با شور بحر پنجه مرجان چه می کند

دل چون نماند گو خرد وهوش هم ممان
این خانه خراب نگهبان چه می کند

آن را که عشق نیست چه لذت ز زندگی است
آن را که جانستان نبود جان چه می کند

مطلب ز سیر بادیه از خود رمیدن است
از خود رمیده سیربیابان چه می کند

شرم تو چشم بندتماشاییان بس است
آن روی شرمناک نگهبان چه می کند

پروانه را سراب بود نور ماهتاب
لب تشنه تو چشمه حیوان چه می کند

در کان لعل لاله سیراب گو مباش
شمع و چراغ خاک شهیدان چه می کند

چون دل بجای نیست چه حاصل ز وصل یار
از دست رفته سیب زنخدان چه می کند

بی موج یک سفینه به ساحل نمی رسد
یوسف حذر ز سیلی اخوان چه می کند

شور مرا به دامن صحراچه حاجت است
این آتش فروحته دامان چه می کند

بی غم نیافته است کسی وصل غمگسار
صائب شکایت ازغم هجران چه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۰

با عاشقان عداوت گردون چه می کند
چشم بدحجاب به جیحون چه می کند

همواره ایمن است زسوهان حادثات
سیل گران رکاب به هامون چه می کند

باری نبرده اند به این کهنه آسیا
عشاق فارغند که گردون چه می کند

نتوان به خار بخیه زدن زخم لاله را
خواب اجل به دیده پر خون چه می کند

منعم که می نهد زر وگوهر به روی هم
غیر از تلاش پله قارون چه می کند

از دست خود لباس بود چند سرو را
بی حاصلی به مردم موزون چه می کند

ما از نگاه دور دل از دست داده ایم
یارب سخن در آن لب میگون چه می کند

عاشق ز جوش مغز خود آزار می کشد
غوغای وحش با سر مجنون چه می کند

صائب اگر نه سفله نوازست ودون پرست
چندین سپهر تربیت دون چه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۱

با طفل آنچه جنبش گهواره می کند
بیطاقتی به این دل آواره می کند

ای عشق غافلی که جدا از حضور تو
آسودگی چه بامن بیچاره می کند

از زخم خار نیست غمی تازه روی را
گل نوشخند با دل صد پاره می کند

دل ساده کن ز نقش که نظاره کتاب
خاک سیه به کاسه نظاره می کند

آرام زیر چرخ مجو کاین طمع ترا
از شهربند عافیت آواره می کند

دندانه گشت ودردل سخت تو ره نیافت
آهی که رخنه در جگر خاره می کند

سیر شرر به سوخته صائب نکرده است
با مردم آنچه گردش سیاره می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۲

ریزش چو شیشه هرکه به آوازه می کند
در هرپیاله زخم مرا تازه می کند

از صحبت آن که خاطر جمع است مطلبش
سی پاره را به تفرقه شیرازه می کند

رخسار چون بهشت تو در هر نظاره ای
ایمان من به خلد برین تازه می کند

امشب کراست عزم تماشای ماهتاب
کز هاله مه تهیه خمیازه می کند

آن روی چون گل است ز گلگونه بی نیاز
مشاطه خون عبث به دل غازه می کند

مستان برون ز عالم اندازه رفته اند
ساقی همان رعایت اندازه می کند

چون ابر حاصلش ز کرم شهرت است وبس
صائب کسی که جود به آوازه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۳

دل را نگاه گرم تو دیوانه می کند
آیینه را رخ تو پریخانه می کند

دل می خورد غم من ومن می خورم غمش
دیوانه غمگساری دیوانه می کند

آزادگان به مشورت دل کنند کار
این عقده کار سبحه صد دانه می کند

ای زلف یار سخت پریشان ودرهمی
دست بریده که ترا شانه می کند

سیلی که خو به گردکدورت گرفته است
در بحر یاد گوشه ویرانه می کند

غافل ز بیقراری عشاق نیست حسن
فانوس پرده داری پروانه می کند

یاران تلاش تازگی لفظ می کنند
صائب تلاش معنی بیگانه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۴

هر چند یار ما همه جا جلوه می کند
نتوان دلیر گفت کجا جلوه می کند

احول مشو که سرو قبا پوش او یکی است
هر چند در هزار قبا جلوه می کند

آن یار خانگی که دل از ما ربوده است
در خانه است و در همه جا جلوه می کند

گردی ز آفرینش عالم پدید نیست
در عالمی که دلبر ما جلوه می کند

بر هر دلی که می گذرد آب می شود
از بس ز روی شرم و حیا جلوه می کند

باور که می کند که ز یک بحر بیکنار
موج سراب وآب بقا جلوه می کند

روشنترست راه حقیقت ز آفتاب
این راه همچو راهنما جلوه می کند

آسودگی مجو ز دل بیقرار عشق
تا قبله هست قبله نما جلوه می کند

آزاده ای که سر به ته بال خویش برد
پیوسته زیر بال هما جلوه می کند

نادان که از قضای خدا می کند حذر
غافل که رو به تیر قضا جلوه می کند

چون موجه سراب درین دشت پر فریب
چندین هزار دام بلا جلوه می کند

صائب ز بس لطیف فتاده است آن نگار
ظاهر نمی شود که کجا جلوه می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۵

عاشق حذر ز آتش سودا نمی کند
مجنون ز چشم شیر محابا نمی کند

رطل گران نکرد دوا رعشه مرا
لنگر علاج شورش دریا نمی کند

گرد سبک عنان چه گرانی برد ز کوه
صندل علاج درد سر ما نمی کند

افروخت شمع طور ز بیتابی کلیم
کاری که صبر کرد تقاضا نمی کند

ارزانی خموشی و بند گران اوست
حرفی که چون نسیم دلی وا نمی کند

حج پیاده در قدم اهل دل بود
صائب چرا زیارت دلها نمی کند




·-☆·-·-☆·-·-☆·-·-☆·-·-☆·-



غزل شماره ۴۲۰۶

زاهد هوای عالم بالا نمی کند
این رود خشک روی به دریا نمی کند

آسوده است زاهد خشک از فشار عشق
شهباز قصد سینه صحرا نمی کند

در رستخیز رو به قفا حشر می شود
اینجا کسی که پشت به دنیا نمی کند

نتوان به کوه غم دل ما را شکست داد
از فیل مست کعبه محابا نمی کند

اینجا اگر به دانه نبندی دهان مور
در زیر خاک با تو مدارا نمی کند

بیهوده دست بر دل ما می نهد طبیب
لنگر علاج شورش دریا نمی کند

درد سخن همان به سخن می شود علاج
این درد را مسیح مداوا نمی کند

مریم به رشته ای که بتابد ز مهر خویش
از آسمان شکار مسیحا نمی کند

در سایه حمایت عشق است جان ما
ما را زبون خود غم دنیا نمی کند

جز ناخن شکسته و آه جگرخراش
از کار ما گره دگری وا نمی کند

صائب غبار سینه مشکل پسند ماست
داغی که کار دیده بینا نمی کند

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۷

عاشق حذر ز دیده اختر نمی کند
از آتش احتراز سمندر نمی کند

عارف ز شاهدان مجازست بی نیاز
دریاکش التفات به ساغر نمی کند

نتوان فریفت تشنه دیدار را به آب
عاشق نظر به چشمه کوثر نمی کند

داغی که هست در جگر قدردان عشق
با آفتاب وماه برابر نمی کند

نقصان کمال می شود از کیمیای خلق
خامی خلل به قیمت عنبرنمی کند

چون تیرگی نمی رود از داغ لاله زار
دل را سیاه اگر می احمر نمی کند

آن را که همچو برق بود تیغ آتشین
اندیشه از سیاهی لشکر نمی کند

با یک دل این فغان که من زار می کنم
با صد دل شکسته صنوبر نمی کند

در کندن بنای گرانسنگ ظالمان
سیلاب کار یک مژه تر نمی کند

بر سنگ آبگینه خود تا نمی زند
لب تر ز آب خضر سکندر نمی کند

از آه روشنایی دل بیش می شود
اندیشه این چراغ ز صرصر نمی کند

سخت است پاک ساختن دل ز آرزو
صیقل علاج ریشه جوهر نمی کند

صائب به روی هر که در دل گشوده شد
چشم امید حلقه هر در نمی کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۰۸

الفت به عاشقان سگ آن کو نمی کند
وحشت رم از طبیعت آهو نمی کند

از پاکدامنان نکند حسن اجتناب
گل با صبا مضایقه در بو نمی کند

از سینه هر دلی به بوی تو شد جدا
چون نافه بازگشت به آهو نمی کند

سنگ و گهر یکی است به چشم خداشناس
میزان عدل میل به یک سو نمی کند

در تیغ نیست جوهر اقبال مردمی
کاری که چشم می کند ابرو نمی کند

اقبال روزگار به بخت است و اتفاق
دولت به التماس به کس رو نمی کند

آبش چو نخل بادیه از ابر می رسد
هر کس که التفات به هر جو نمی کند

آب روان به قوت سر چشمه می رود
سالک به پای خویش تکاپو نمی کند

صائب چو حسن قدرت خود را کند عیان
شمشیر کار جنبش ابرو نمی کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 419 از 718:  « پیشین  1  ...  418  419  420  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA