انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 427 از 718:  « پیشین  1  ...  426  427  428  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۷۸

از یاد وصل، دیده من سیر می شود
مهتاب در پیاله من شیر می شود

هرگز به سوی خویش نمی بینی از حجاب
در خلوت تو آینه دلگیر می شود

دور نشاط زود به انجام می رسد
می چون دو سال عمر کند پیر می شود

ظالم به مرگ دست نمی دارد از ستم
آخر پر عقاب پر تیر می شود

آن را که روزگار نگیرد به هر گناه
چون جمع شد گناه، خداگیر می شود

از چشم آهوانه لیلی حذر کند
مجنون اگر چه در دهن شیر می شود

تدبیر بنده سایه تقدیر ایزدست
ورنه کدام کار به تدبیر می شود

اشک ندامت تو به دامن نمی رسد
هر چند بیشتر ز تو تقصیر می شود

طومار شکوه تو به افلاک می رسد
یک لحظه روزی تو اگر دیر می شود

چون آفتاب، فکر من آفاق را گرفت
حسن غریب زود جهانگیر می شود

نتوان گذشتن از دو جهان بی جهاد نفس
این راه دور قطع به شمشیر می شود

صائب به گریه گرد برآورد از جهان
سیل بهار را که عنانگیر می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۷۹

جان از وداع سبکتاز می شود
لوح مزار، شهپر پرواز می شود

در کام کش زبان که زبان نفس دراز
چون شمع روزی دهن گاز می شود

از صحبت خسیس حذر کن که چشم را
یک برگ کاه مانع پرواز می شود

نتوان به زخم تیغ لبش را ز هم گشود
هر دل که مخزن گهر راز می شود

قطع نظر ز خواب بهارست لازمش
با عندلیب هر که هم آواز می شود

باشد عیار همت افتادگان بلند
شبنم به آفتاب نظرباز می شود

رعناترست سرو ز اشجار میوه دار
آزاد هر که گشت سرفراز می شود

افغان که در گرفتن دامان سعی من
خار شکسته چنگل شهباز می شود

صائب ز آه سرد دل تنگ وا شود
گر غنچه از نسیم سحر باز می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۰

در شوره زار دانه اگر سبز می شود
از چرخ بخت اهل هنر سبز می شود

روزی که برف سرخ ببارد ز آسمان
بخت سیاه اهل هنر سبز می شود

گر از بهار سبز شود تخم سوخته
دل هم به سعی دیده ترسبز می شود

نشو ونما ز زخم زبان است عشق را
اینجا نهال از آب تبر سبز می شود

از بخت تیرگی عرق سعی می برد
مژگان اگر ز دیده تر سبز می شود

گر آب چشم دام کند سبز دانه را
تخم امید اهل نظر سبز می شود

از دل درین جهان طمع خرمی مدار
کاین دانه در زمین نظر سبز می شود

دلهای آرمیده ز زنگار ایمن است
کی از ستادن آب گهر سبز می شود

در سنگدل اثر نکند شعر آبدار
از ابر اگر چه کوه وکمر سبز می شود

تخم امید، سبز درین روزگار خشک
گر می شود به خون جگر سبز می شود

آلوده ام چنان که اگر خار خشک مغز
چسبد مرا به دامن تر، سبز می شود

خط دیر می دمد ز لب او، چنین بود
هر سبزه ای کز آب گهر سبز می شود

پیران هم از خضاب برومند می شود
برگ خزان رسیده اگر سبز می شود

شیرین نشد ز بخت سیه عیش تلخ من
در خاک هند اگر چه شکر سبز می شود

کی خون خوردزسبزی اگرسفره اش تهی است
آن را که نان ز دیده تر سبز می شود

دل چو سیاه گشت بشو از امید دست
تا ریشه خشک نیست شجر سبز می شود

این است اگر تغافل بیجای جوهری
از ایستادن آب گهرسبز می شود

صائب ز اشک تلخ، پر وبال طوطیان
از اشتیاق تنگ شکر سبز می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۱

دل بی غبار از لب خاموش می شود
از جوهر آب آینه خس پوش می شود

بی مغز را کند دهن بسته مغزدار
خوان تهی نهفته به سرپوش می شود

در هر کجا فسانه چشم تو سر کنند
چشم غزال، خواب فراموش می شود

از صبح اگر خموش شود شمع دیگران
روشن دلم ز صبح بناگوش می شود

گردش ز جا نخیزد اگر خاک ره شود
هر کس که از خرام تو مدهوش می شود

بار سلاح عاریه مردان نمی کشند
دریا ز موج خویش زره پوش می شود

تلخی که نوش جان کنی آن را، شود شکر
نیشی که در جگر شکنی نوش می شود

می حسن را ز پرده شرم آورد برون
گل در شکفتگی همه آغوش می شود

چون آب ازانفعال فرو می رودبه خاک
سروی که با نهال تو همدوش می شود

صائب خموش باش که در مجلس شراب
می عاجز از پیاله خاموش می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۲

رخسار او ز می چو عرقناک می شود
هر سینه ای که هست ز دل پاک می شود

افزود آب ورنگ لبش از غبار خط
آن خون کجا نهفته به این خاک می شود

زان سان که موم می شود از شعله نور پاک
دل چون گداخت شعله ادراک می شود

از زهد خشک سرکشی نفس شد زیاد
آتش بلند از خس وخاشاک می شود

آدم ز خلق خوش به مقام ملک رسد
خونی که مشک ناب شود پاک می شود

بر هر که تیغ می کشد آن آفتاب روی
صائب چو صبح سینه من چاک می شود

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۳

از جلوه تو سنگ سبکبال می شود
آتش ز خوی گرم تو پامال می شود

فال نگاه گرم زدن بی مروتی است
بر چهره ای که جای عرق خال می شود

چون شاخ گل ز خانه زین شعله می کشد
خونی که در رکاب تو پامال می شود

آبی که قطره قطره به لب تشنگان دهند
گوهر فروز عقده تبخال می شود

امید هست کهنه شود عشق تازه زور
خورشید پیر اگر به مه سال می شود

چون لعل هر که خون جگر خورد وصبر کرد
زیب کلاه گوشه اقبال می شود

بی حاصلی است حاصل چشم تهی ز رزق
از دانه گرد قسمت غربال می شود

دل در حجاب جسم چه نشو ونما کند
در کفش تنگ، آبله پامال می شود

این ریشه ای که در تو دوانده است آرزو
رگ در تن تو رشته آمال می شود

صائب ز موج حادثه ابرو ترش مکن
انگور چون رسید لگدمال می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۴

روشن دلم ز باده گلفام می شود
ظلمت برون ز خانه به گلجام می شود

هر گلشنی که هست در او دور باش منع
بربلبل آشیان قفس ودام می شود

از همدمان شود دل پر خون سبک ز غم
دل شیشه را تهی ز لب جام می شود

لبهای خامش است در رزق را کلید
محروم بیش سایل از ابرام می شود

از مهر وماه نعل فلکها در آتش است
تا صبح راست کرد نفس، شام می شود

گردید دل ز چشم پریشان نظر، سیاه
روشن اگر چه خانه ز گلجام می شود

زنگ از دل سیه به نصیحت نمی رود
عنبر ز جوش بحر فزون خام می شود

عیسی به چرخ سود سر از پشت پا زدن
این راه دور قطع به یک گام می شود

آن را که شوق کعبه مقصد دلیل شد
چشم سفید جامه احرام می شود

موج سراب سلسله جنبان تشنگی است
حسرت فزون ز نامه و پیغام می شود

آن را که بادبان عزیمت توکل است
موج خطر سفینه آرام می شود

بر ساده لوحی آن که کند پشت چون عقیق
عالم سیه به دیده اش از نام می شود

صائب نمی شود دهنش تلخ از خمار
قانع ز بوسه هر که به پیغام می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۵

دستی ز روی لطف برآری چه می شود؟
ما را اگر به ما نگذاری چه می شو؟

ما را اگر به ما نگذاری چه می شود
ایینه را ز گل بدر آری چه می شود

یک عمر گنج در دل ویرانه آرمید
یک شب درین خرابه سر آری چه می شود

چون می توان به جلوه مرا پایمال کرد
تمکین اگر به خود نسپاری چه می شود

این یک نفس که دیده ما میهمان توست
آیینه پیش رو نگذاری چه می شود

ای خونی امید، به این دستگاه حسن
این یک دو بوسه را نشماری چه می شود

بعد از هزار سال که یک وعده کرده ای
در عذر لنگ پا نفشاری چه می شود

دل را به چهره عرق آلود تازه کن
تخمی درین بهار بکاری چه می شود

ای ابر بیجگر که ز دریاست دخل تو
بر مزرع امید بباری چه می شود

هر چند قلبهای تو نقدست پیش ما
با دوستان بهانه نیاری چه می شود

شرم گناه، دوزخ اهل حیا بس است
جرم مرا به روی نیاری چه می شود

صبح از دم شمرده حیات دوباره یافت
پاس نفس چو صبح بداری چه می شود

در قلزمی که سعی به جایی نمی رسد
صائب عنان به موج سپاری چه می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۶

از خط نگاه پردگی دیده می شود
مژگان شوخ، سبزه خوابیده می شود

نتوان به پای سعی به کنه جهان رسید
در خویش هر که گشت جهان دیده می شود

تا راست می کنی نفس خود، بساط عمر
چون گردباد چیده وبرچیده می شود

در پله کسی که نبیند به چشم کم
سنگ سفال، گوهر سنجیده می شود

چشم بدست لازم آرایش جهان
طاوس خرج مردم نادیده می شود

هر کس شود ز سنگ ملامت حریربیز
چون سرمه روشنایی هر دیده می شود

صائب جهان خاک مقام قرار نیست
منشین برآن بساط که برچیده می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۴۲۸۷

از حسن نوخطان دل ما تازه می شود
داغ کهن ز مشک ختا تازه می شود

هرچند کهنه می شود آن نخل دلپذیر
پیوند مهربانی ما تازه می شود

از استخوان سوخته تازه روی عشق
چون مغز، استخوان هماتازه می شود

عاقل به زیر دار نفس راست چون کند
اندوه من ز قد دوتا تازه می شود

خونابه اش به صبح قیامت شفق دهد
داغی که از ترانه ما تازه می شود

چندان که همچو کاه شود بیش کاهشم
امید من به کاهربا تازه می شود

نفس خسیس گشت ز پیری خسیس تر
از رخت کهنه حرص گدا تازه می شود

چون داغ تخم سوخته کز ابر تازه می شود
صائب ز باده کلفت ما تازه می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 427 از 718:  « پیشین  1  ...  426  427  428  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA