انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 711 از 718:  « پیشین  1  ...  710  711  712  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
شماره ۴۶۵


سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز
خورشید از عذار تو حیرت کند هنوز

از جوش بلبلان نفس دام تنگ شد
صیاد من ز بخت شکایت کند هنوز



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۶۶

چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید باش
سوزن از خود دور کن در دیده خورشید باش

چون کدو برجاست گو مینای شیرازی مباش
چون سفال از ماست گو جام جم از جمشید باش

هر ثمر سنگی به قصد نخل دارد در بغل
ایمنی می خواهی از سنگ حوادث، بید باش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۶۷

مست ناز من چنین مغرور و بی پروا مباش
پادشاه عالمی، در حکم استغنا مباش

حسن چون تنها شود، از چشم خود دارد خطر
در تماشاخانه آیینه هم تنها مباش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۶۸

یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش
سر به کنعان حیا چون بوی پیراهن بکش

از کجی های تو دشمن بر تو می یابد ظفر
راست باش و صد الف بر سینه دشمن بکش
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۶۹


سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش
دست برده است از ید بیضا بیاض گردنش

عشق در هر دل که افروزد چراغ دوستی
برق چون پروانه می گردد به گرد خرمنش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۰

کاکل او درهم است از شورش سودای خویش
از پریشانی ندارد زلف او پروای خویش

نشأه مستی ز عمر جاودانی خوشترست
خضر و آب زندگانی، ما و ته مینای خویش

در میان هر دو موزون آشنایی معنوی است
سرو تا بالای او را دید جست از جای خویش!



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۱

فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش
غنچه منشین، گره خاطر ایام مباش

گل و سنبل به از اسباب گرفتاری نیست
گر به گلزار روی بی قفس و دام مباش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۲

آن که از چاک دل خویش بود محرابش
نشود پرده نسیان عبادت خوابش

جوش عشق از لب من مهر خموشی برداشت
این نه بحری است که در حقه کند گردابش
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۷۳


آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها
جامه را فاخته ای کرده که نشناسندش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۴

موجه ای کو که ز دریا نبود ما و منش؟
یا حبابی که نه از بحر بود پیرهنش

خبر یوسف گم گشته ما بی خبری است
وقت آن خوش که نباشد خبر از خویشتنش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۵

خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خویش
نیست یک تن به تمامی چو من اندر فن خویش

سر مینای می و همت او را نازم
که گرفته است گناه همه بر گردن خویش

این چه بخت است که هر خار که گل کرد از خاک
در دل آبله من شکند سوزن خویش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۶

به گوشه قفس از آشیانه قانع باش
نه ای حریف میان، با کرانه قانع باش

مریض مصلحت خویش را نمی داند
به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۷۷


از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش
با بخت سیه همچو سیاهی و نگین باش

ای صبح مزن خنده بیجا، شب وصل است
گر روشنی چشم منی پرده نشین باش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۸

خطی که دمید گرد رخسارش
شد پرده گلیم چشم عیارش

بر خاطر نازکش گران آید
گل تکیه زند اگر به دیوارش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۷۹

تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش
ابریشم بریده شود زلف جوهرش

بی عشق، آه در جگر روزگار نیست
خاکستری است چرخ که عشق است اخگرش

دارد خطر ز جنبش مژگان سفینه اش
چشمی که نیست حیرت دیدار لنگرش



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۰

در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش
خط غبار گردید دیوار گلستانش

کوتاه بود دستم تا داشت اختیاری
قالب چو کرد خالی شد بهله میانش

آن شوخ پاکدامن تا لب ز باده تر ساخت
بوی امیدواری می آید از دهانش


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۸۱


هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غم شد خلاص
هر که بیرون رفت از عالم، ز عالم شد خلاص

تنگدستی راست لازم گریه بی اختیار
تاک تاآورد برگ از چشم پر نم شد خلاص



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۲

لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ
بعد ازین در خواب بیند دیده روشن چراغ

از جبین صورت دیوار آتش می چکد
در چنین بزمی چرا اندیشد از مردن چراغ؟

خضر دلسوزی نمی بینم درین صحرا، مگر
گرم رفتاری فروزد پیش پای من چراغ



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۳

هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک
لبریز می شود ز گهرهای تابناک

بی سجده می کنند نماز جنازه را
مگذار پیش مرده دلان روی خود به خاک



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۴

زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک
یک تار ز زلف تو و صد قافله مشک

شب تا سحر از سلسله جنبانی زلفی
در کوچه زخمم گذرد قافله مشک


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۸۵


بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل
در جیب غنچه زنگ برآورد بوی گل

در گلستان حسن تو از جوش عندلیب
تنگ است جای بال فشانی به بوی گل



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۶

گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ام
صیقل آیینه روحانیان چون روزه ام

با گرانقدری سبک در دیده هایم چون نماز
با سبکروحی به خاطرها گران چون روزه ام



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۷

می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ام
دارد از چشم غزالان حلقه در خانه ام

دام زیر خاک سازد سیل بی زنهار را
بس که باشد گرد کلفت فرش در کاشانه ام



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۸۸

دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ام
نوخطی دیدم که بازی کرد دل در سینه ام


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۸۹


من که بودم رونق کوی خرابات، این زمان
آفتاب شنبه و ابر شب آدینه ام



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۰

جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خواستم
زان گلستان یک نسیم آشنا می خواستم

با گواهان لباسی دعوی خون باطل است
ورنه خون خود ازان گلگون قبا می خواستم

تا به کام دل چو مرکز گرد سر گردم ترا
پایی از آهن چو پرگار از خدا می خواستم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۱

چند زور آرد جنون بر من، گریبان نیستم
چند بی تابی کنم، آه غریبان نیستم

عهد خوبانم که می غلطم در آغوش شکست
شمع صبحم در پی دلسوزی جان نیستم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۲

تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم
می روم تا اوج استغنا، دگر وا می کشم

تا دهن بازست چون پیمانه می نوشم شراب
چون سبو تا دست بر تن هست صهبا می کشم


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۹۳


پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم
چون صدف دامان تر در آب گوهر می کشم

مهر گل را بر گلاب انداختن کار من است
ناز آن لبهای میگون را ز ساغر می کشم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۴

در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم
شمع فانوسم نفس در پرده گاهی می کشم

گر چه از مشق جنون افتاده ام چون خامه باز
کار هر جا بر سر افتد مد آهی می کشم

صحبت خلق است مجنون مرا بر دل گران
خویش را از کام شیران در پناهی می کشم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۵

چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کنم
از بهار گریه گلریزان حسرت می کنم

تا به کی چون جام می عمرم به گردش بگذرد؟
مدتی در پای خم قصد اقامت می کنم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۶

گریه را بی طاقتی آموختن حق من است
در دو مجلس قطره را همچشم طوفان می کنم

دیده افسردگان گرمی ز آتش می برد
داغ را در رخنه های سینه پنهان می کنم


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۴۹۷


نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می کنم
کار عالم را به این بی دست و پایی می کنم

نیست مانند سپند از سوختن فریاد من
دور گردان را به آتش رهنمایی می کنم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۸

(تا به چند از گریه آزار دل جیحون دهم؟
از دعای بی اثر دردسر گردون دهم)

(آشیانی می توانم ساخت در کنج قفس
گر ز دل این خارخار رشک را بیرون دهم)



❀❀❀❀❀❀

شماره ۴۹۹

در دل است آن کس که از نادیدنش دیوانه ایم
آن که ما را دربدر دارد به او همخانه ایم

بی تکلف یار خود را تنگ در برمی کشد
ما در آیین محبت امت پروانه ایم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۵۰۰

ما به زور اشک، موج از روی جیحون می بریم
چین جوهر از جبین تیغ بیرون می بریم

منع ما دریاکشان ای زاهدان از ابلهی است
ما گلیم خویش را از آب بیرون می بریم


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۰۱


چون به دریا روی با این دیده پر نم کنیم
حلقه گرداب ها را حلقه ماتم کنیم

پیش ازان کز یکدگر ریزیم چون قصر حباب
خیز تا چون موجه دریا وداع هم کنیم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۵۰۲

ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر بستم
تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم

همان بهتر که روگردان شوم از خیل مژگانش
به غیر از خون دل خوردن چه طرف از نیشتر بستم

به هر چوب قفس پیوند دیگر بود بالم را
به زور این قوت پرواز را بر بال و پر بستم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۵۰۳

به می گرد ملال از چهره دل پاک می کردم
ز هر پیمانه ای خون در دل افلاک می کردم

درین ظلمت سرا می یافتم گم کرده خود را
اگر صبح بناگوش ترا ادراک می کردم



❀❀❀❀❀❀

شماره ۵۰۴

من آن بخت از کجا دارم که با او همسفر گردم؟
زهی دولت اگر در رهگذارش پی سپر گردم

همان خجلت کشم، با عمر جاویدان اگر خواهم
به قدر گرد دل گشتن ترا برگرد سرگردم


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 711 از 718:  « پیشین  1  ...  710  711  712  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA