انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 712 از 718:  « پیشین  1  ...  711  712  713  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
شماره ۵۰۵

به بوسی قانع از لبهای شکربار چون گردم؟
ازین قند مکرر سیر من یکبار چون گردم؟

ز بوی گل گرانی می کشد نازک نهال من
به چندین کوه غم بر خاطر او بار چون گردم؟






شماره ۵۰۶

نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفاداری
اگر روی دلی از غنچه این باغ می دیدم




شماره ۵۰۷

فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشورم
قبای دار کوتاه است بر بالای منصورم

چنان باریک بین گردیده ام از عاقبت بینی
که جوی شهد آید در نظر چون نیش زنبورم

ز صحرای شکرریز قناعت گوشه ای دارم
که آید در نظر ملک سلیمان دیده مورم



شماره ۵۰۸

من آن رندم که راز دل ز لوح سینه می خوانم
خط جوهر ز پشت صفحه آیینه می خوانم

نمی سازد اجل از گفتگوی عشق خاموشم
من آن طفلم که درس خویش در آدینه می خوانم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۰۹

بر سر خوان امل دست هوس می بندم
در شکرزار، پر و بال مگس می بندم

شوق در هیچ مقامی نکند آسایش
در گلستانم و احرام قفس می بندم






شماره ۵۱۰

نتوان کرد به زندان بدن محصورم
شیشه را می شکند زور می پرزورم

در نمکدان ز نمکزار چه خواهد گنجید؟
چه کند حوصله تنگ فلک با شورم؟

بس که آمیخته نیش بود نوش جهان
دیدن شهد فزون می گزد از زنبورم




شماره ۵۱۱

جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز آیم؟
سبک از پله انجام به آغاز آیم

صبح محشر نفس بیهده ای می سوزد
نه چنان رفته ام از خود که دگر باز آیم




شماره ۵۱۲

گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ایم
چون زمین آینه حسن بهاران شده ایم

در سر کوی خرابات سبکدستی نیست
ورنه عمری است که از توبه پشیمان شده ایم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۱۳

اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام
اگر گشاده جبینم گل بهار توام

اگر چه چون ورق لاله نامه ام سیه است
به این خوشم که جگرگوشه بهار توام

چرا عزیز نباشم، نه خار این چمنم؟
سرم به عرش نساید چرا، غبار توام






شماره ۵۱۴

دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم
به چشم آبله با خار بن جدل دارم

ز بس که سینه ام از کینه جهان صاف است
گمان برند که آیینه در بغل دارم


شماره ۵۱۵

خدنگ او نظری دوخته است بر بالم
امید هست گشادی ز شست اقبالم

در آشیان به خیال تو آنقدر ماندم
که غنچه شد گل پرواز در پر و بالم




شماره ۵۱۶

شکار جذبه توفیق شد گریبانم
دگر چه خار تواند گرفت دامانم؟

به کوی دوست رسیدم ز راه ساده دلی
ز جیب کعبه برآورد سر بیابانم

مرا به رد و قبول زمانه کاری نیست
چو چشم آینه در خوب و زشت حیرانم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۱۷

ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم
به هر چه شکر نکردیم، یاد آن کردیم

بنای خانه به دوشی بلندکرده ماست
قفس نبود که ما ترک آشیان کردیم






شماره ۵۱۸

برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم
به عالمی که در او رنگ نیست چنگ زدیم

شکست بر دل ما آن زمان گوارا شد
که مومیایی احباب را به سنگ زدیم



شماره ۵۱۹

کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم؟
به راه دام تو در خاک چند دام کنیم؟

سپهر تیغ مکافات بر کف استاده است
چه لازم است که ما فکر انتقام کنیم؟

اگر چه پختگیی نیست کارفرما را
چه لازم است که ما کار خویش خام کنیم؟




شماره ۵۲۰

به هفت آب، دهن از شراب می شویم
دگر ز توبه به مشک و گلاب می شویم

شکسته بالی عصیان کلید فردوس است
ز نامه عمل خود ثواب می شویم


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۲۱

فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام
ناخن دوانده در جگر سنگ تیشه ام

از بخت شور در نمک آبم چو مغز تلخ
می روترش کند چو درآید به شیشه ام

از ناخن آب دشنه الماس برده ام
فرهاد را به کوه جهانده است تیشه ام






شماره ۵۲۲

صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم
در خون صد بهار روم تا خزان کنم

تیغش ز سخت جانی من کند اگر شود
لوح مزار خویش ز سنگ فسان کنم



شماره ۵۲۳

در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم
مشق جنون به خامه فولاد می کنم

تا فکر کرده است مرا بر سخن سوار
در کوه قاف صید پریزاد می کنم




شماره ۵۲۴

گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم
چون سیل بی حجاب به هر جا نمی روم

در کوهسار سنگ ملامت مجاورم
مجنون صفت به دامن صحرا نمی روم

نقش فنا در آینه خشت دیده ام
هرگز پی عمارت دنیا نمی روم



بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۲۵

کو می که اختیار خرد را به او دهم؟
مستانه دست خویش به دست سبو دهم

بر هر طرف که می نگرم حشر آرزوست
زلف ترا به دست کدام آرزو دهم؟






شماره ۵۲۶

دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم
تا دل نمی دهند مرا دل نمی دهم

این گردن ضعیف سزاوار تیغ نیست
در قتل خویش زحمت قاتل نمی دهم



شماره ۵۲۷

حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم
مرغی نیم که بیضه درین آشیان نهم

چون صبح بس که پرده دری دیده ام ز خلق
ترسم که راز با دل شب در میان نهم

خاکم که سینه ام هدف تیر عالم است
گردون نیم که با همه کس در کمان نهم




شماره ۵۲۸

از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم
سدی میان دیده و دیدار بسته ایم

جز آه، تخم سوخته را نیست خوشه ای
ما دل عبث به خال لب یار بسته ایم



بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۲۹

پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم
سد شکر به رهگذر شیر بسته ایم

مجنون خانه زاد بیابان وحشتیم
دیوانگی به خود نه به زنجیر بسته ایم

حاشا که زخم ما دهن شکوه وا کند
خود بر میان ناز تو شمشیر بسته ایم







شماره ۵۳۰

دام امید در ره ایام بسته ایم
در رهگذار سیل ز خس دام بسته ایم

بر دست روزگار روان است حکم ما
تا لب ز گفتگو چو لب جام بسته ایم

عشق آن حریف نیست که صید زبون کند
خود را به زور بر قفس و دام بسته ایم




شماره ۵۳۱

راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم
ما راه آشنایی بیگانه بسته ایم

از چشم زخم توبه مبادا شکسته دل
عهدی که ما به شیشه و پیمانه بسته ایم

غیرت شهید بی ادبی های طرز ماست
از موم، نخل ماتم پروانه بسته ایم




شماره ۵۳۲

از خط به مهربانی ما بدگمان مشو
ما با لبت نمک به حرامی نخورده ایم



بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۳۳

رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم
خوش کعبه ای به خار مغیلان گذاشتیم

آب نمک شناسی و رنگ حیا نداشت
لعل لب ترا به رقیبان گذاشتیم







شماره ۵۳۴

گرم نصیحت دل دیوانه خودیم
سنگیم و در کمینگه پیمانه خودیم

همت بلند مرتبه از آبروی ماست
ما خوشه چین خرمن بی دانه خودیم




شماره ۵۳۵

چون گل پی رنگینی دستار نباشم
چون آب روان تشنه رفتار نباشم

اشکم که به هر تنگ نظر گرم نجوشم
آهم که به هر سردنفس یار نباشم

ناقوس غریبانه به فریاد درآید
آن روز که در حلقه زنار نباشم

زین شهر چرا روی به صحرا نگذارم؟
دیوانه شدم، چند گرفتار نباشم؟




شماره ۵۳۶

ما را به تو شد راهنما راهبر چشم
چون اشک نگردیم چرا گرد سر چشم؟

فریاد من از دست پریشان نظریهاست
چون نای بود ناله ام از رهگذر چشم



بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۳۳

رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم
خوش کعبه ای به خار مغیلان گذاشتیم

آب نمک شناسی و رنگ حیا نداشت
لعل لب ترا به رقیبان گذاشتیم







شماره ۵۳۴

گرم نصیحت دل دیوانه خودیم
سنگیم و در کمینگه پیمانه خودیم

همت بلند مرتبه از آبروی ماست
ما خوشه چین خرمن بی دانه خودیم




شماره ۵۳۵

چون گل پی رنگینی دستار نباشم
چون آب روان تشنه رفتار نباشم

اشکم که به هر تنگ نظر گرم نجوشم
آهم که به هر سردنفس یار نباشم

ناقوس غریبانه به فریاد درآید
آن روز که در حلقه زنار نباشم

زین شهر چرا روی به صحرا نگذارم؟
دیوانه شدم، چند گرفتار نباشم؟




شماره ۵۳۶

ما را به تو شد راهنما راهبر چشم
چون اشک نگردیم چرا گرد سر چشم؟

فریاد من از دست پریشان نظریهاست
چون نای بود ناله ام از رهگذر چشم



بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۵۴۱

گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل افروختن
از چراغ غیرتم (گل) می کند واسوختن

ما چو گل با سینه صد چاک عادت کرده ایم
بخیه را بر زخم نتوانی به سوزن دوختن







شماره ۵۴۲

مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز کن
گریه را آگاه گردان، ناله را آواز کن

ای که می بخشی به گلچینان کلید باغ را
اول این قفل گره از بال بلبل باز کن




شماره ۵۴۳

درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من
شد حصار عافیت کوتاهی دیوار من

سخت جانی داردم از شکوه گردون خموش
خنده کبک است شور سیل در کهسار من






شماره ۵۴۴

از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من
کز دوای تلخ بدخوتر شود بیمار من

جوش یکرنگی ز من نام و نشان برداشته است
می دهد آزار خود، هر کس دهد آزار من


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 712 از 718:  « پیشین  1  ...  711  712  713  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA