انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 121 از 122:  « پیشین  1  ...  119  120  121  122  پسین »

مشاعره


مرد

 
Navid14:
واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

چه شعری، لذت بردم آقا نوید.

شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

سِماطِ دَهرِ دون‌پرور ندارد شهدِ آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای دل، بشو از تلخ و از شورَش

بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن
به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش

کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار
که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش

بخشی از غزلی از حافظ
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
مرد

 
Alonestwoman:
کنی

یا ربا این لطف‌ها را از لبش پاینده دار
او همه لطفست جمله یا ربش پاینده دار

مولانا
ﺟﻮﻭﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﻣﯿﻮﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺍﻟﻔﺘﯽ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬشت
     
  
مرد

 
Navid14:
پاینده دار

روزي كه چرخ از گل ما كوزه ها كند
زنهار كاسه سر ما پر شراب كن

ما مرد زهد و توبه و طامات نيستيم
با ما به جام باده صافي خطاب کن

كار صواب باده پرستي است حافظا
برخيز و عزم جزم به كار صواب كن
     
  
مرد

 
realsex_mazyar:
برخيز و عزم جزم به كار صواب كن

نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم
الهی بخت برگردد ازین طالع که من دارم
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
مرد

 
LouisDeFunes:
دارم

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد يكروز به يغمايی

گويند تمنايی از دوست بكن سعدی
جز دوست نخواهم كرد از دوست تمنايی
     
  
مرد

 
realsex_mazyar:
جز دوست نخواهم كرد از دوست تمنايی

یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد

شعله تا سر گرم کار خویش شد
هر نئی شمع مزار خویش شد

نی به آتش گفت کین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟

گفت آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم

زانکه می گفتی نیم با صد نمود
همچنان در بند خود بودی که بود

مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است

مجذوب‌ علی‌شاه
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
مرد

 
LouisDeFunes:
است

تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم

سعدی
ﺟﻮﻭﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﻣﯿﻮﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺍﻟﻔﺘﯽ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬشت
     
  
مرد

 
Navid14:
منم

مرا دل سوزد و سينه تو را دامن، اين فرق است
كه سوز از سوز و دود از دود و درد از درد مي دانم
     
  
مرد

 
realsex_mazyar:
مي دانم

میترسم اگریک شب هم راضی شدی به خوابم بیایی من به یادت بیدار نشسته باشم
     
  
زن

 
من و تو دو مرغ عشقیم که به دام هم اسیریم .
سرنوشت ما همینه که به پای هم بمیریم .
     
  
صفحه  صفحه 121 از 122:  « پیشین  1  ...  119  120  121  122  پسین » 
شعر و ادبیات

مشاعره

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA