ارسالها: 8967
#361
Posted: 31 Jan 2020 02:12
Streetwalker: رنجیدن
نانم مده آبم مده آسایش و خوابم مده
ای تشنگی عشق تو صد همچو ما را خونبها
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 7499
#362
Posted: 31 Jan 2020 02:24
maryy: خونبها
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی.
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی.
دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند.
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی.
هر مرد در درونش یک دیوث درون و هر زن در درونش یک جنده درون دارد
ارسالها: 8967
#363
Posted: 31 Jan 2020 14:40
Streetwalker: توانایی
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 24522
#364
Posted: 31 Jan 2020 17:51
maryy: مرا
ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 8967
#365
Posted: 31 Jan 2020 18:20
andishmand: نمی‌کنی
یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 24522
#366
Posted: 31 Jan 2020 19:16
maryy: بادا
ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افشان او
همچو من شو گرد یک یک حلقه سرگردان او
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
صفحه 37 از 124