انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 67 از 101:  « پیشین  1  ...  66  67  68  ...  100  101  پسین »

Sanai Ghaznavi | سنایی غزنوی


زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


سرشگی کز غم معشوق بارم
همه رنگ لب معشوق دارد

شنیدستی به عالم هیچ عاشق
که از دیده لب معشوق بارد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

ای که از بهر خدمت در تو
بست دولت میان و کام گذارد

پیش از آن کم زمانه آش کند
فضل کن سیدی فرست آن آرد

هر که از دیدن تو خرم نیست
باد در گوش گیر و در دل کارد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

ای خواجه اگر قامت اقبال تو امروز
مانند الف هیچ خم و پیچ ندارد

بسیار تفاخر مکن امروز که فردا
معلوم تو گردد که الف هیچ ندارد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

چون ز بد گوی من سخن شنوی
بر تو تهمت نهم ز روی خرد

گویم ار تو نبودیی خرسند
او مرا پیش تو نگفتی بد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

روح مجرد شد خواجه زکی
گام چو در کوی طریقت نهاد

خواست که مطلق شود از بند غیر
دست به انصاف و سخا بر گشاد

دادهٔ هر هفت فلک بذل کرد
زادهٔ هر چار گهرباز داد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

صدر اسلام زنده گشت و نمرد
گر چه صورت به خاک تیره سپرد

در جهان بزرگ ساخت مکان
هم بخردان گذاشت عالم خرد

پس تو گویی که مرثیت گویش
زنده را مرثیت که یارد برد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد

رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد

زه ای پستت بمانده ماه بهمن
زهی زنگی زن کیسه کج افسرد

ای شده خاک در تواضع و حلم
زیر پای که و مه و زن و مرد

آز ما گرسنه‌ست سیرش کن
کار را خاک سیر داند کرد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


شکر ایزد را که تا من بوده‌ام
حرص و آزم ساعتی رنجه نکرد

هیچ خلق از من شبی غمگین نخفت
هیچ کس روزی ز من خشمی نخورد

از طمع هرگز ندادم پشت خم
وز حسد هرگز نکردم روی زرد

نیستم آزاد مرد ار کرده‌ام
یا کنم من قصد هیچ آزاد مرد

با سلامت قانعم در گوشه‌ای
خالی از غش فارغ از ننگ و نبرد

چند چیزک دوست دارم زین جهان
چون گذشتی زین حدیث اندر نورد

جامهٔ نو جای خرم بوی خوش
روی خوب و کتب حکمت تخت نرد

یار نیک و بانگ رود و جام می
دیگ چرب و نان گرم آب سرد

برنگردم زین سخن تا زنده‌ام
گر خرد داری تو زین هم بر نگرد

گرد غم بنشان به می خوردن ز عمر
پیش از آن کز تو برآرد چرخ گرد

نسیه را بر نقد مگزین و بکوش
تا نباشی یک زمان از عیش فرد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


ای عمیدی که باز غزنین را
سیرت و صورتت چو بستان کرد

باز عکس جمال گلفامت
حجرهٔ دیده را گلستان کرد

باز نطق زبان در بارت
صدف عقل را در افشان کرد

خاطر دوربین روشن تو
عیب را پیش عقل عنوان کرد

خاطر دور یاب کندورت
عفو را بارگیر عصیان کرد

آنچه در طبع خلق خلق تو کرد
بر چمن ابرهای نیسان کرد

و آنچه در گوش شاه شعرت خواند
در صدف قطره‌های باران کرد

چون بدید این رهی که گفتهٔ تو
کافران را همی مسلمان کرد

کرد شعر جمیل تو جمله
چون نبی را گزیده عثمان کرد

چون ولوع جهان به شعر تو دید
عقل او گرد طبع جولان کرد

شعرها را به جمله در دیوان
چون فراهم نهاد دیوان کرد

دفتر خویش را ز نقش حروف
قایل عقل و قابل جان کرد

تا چو دریای موج‌زن سخنت
در جهان در و گوهر ارزان کرد

چون یکی درج ساخت پر گوهر
عجز دزدان برو نگهبان کرد

طاهر این حال پیش خواجه بگفت
خواجه یک نکته گفت و برهان کرد

گفت آری سنایی از سر جهل
با نبی جمع ژاژطیان کرد

در و خرمهره در یکی رشته
جمع کرد آنگهی پریشان کرد

دیو را با فرشته در یک جای
چون همه ابلهان به زندان کرد

خواجه طاهر چو این بگفت رهیت
خجلی شد که وصف نتوان کرد

لیک معذور دار از آنک مرا
معجز شعرهات حیران کرد

زانک بهر جواز شعر ترا
شعر هر شاعری که دستان کرد

بهر عشق پدید کردن خویش
خویشتن در میانه پنهان کرد

من چه دانم که از برای فروخت
آنک خود را نظیر حسان کرد

پس چو شعری بگفت و نیک آمد
داغ مسعود سعد سلمان کرد

شعر چون در تو حسود ترا
جگر و دل چو لعل و مرجان کرد

رو که در لفظ عاملان فلک
مر ترا جمع فضل وحدان کرد

سخن عذب سهل ممتنعت
بر همه شعر خواندن آسان کرد

هر ثنایی که گفتی اندر خلق
خلق و اقبال تو ترا آن کرد

چه دعا گویمت که خود هنرت
مر ترا پیشوای دو جهان کرد


✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد

گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد

دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد

تا تو آبی خوری آن جان جهان بی‌مکری
پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد


✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

آنکه تدبیر ظفر گستر او گر خواهد
عقدهٔ نفی ز دیباچهٔ لا برگیرد

تیغ را در سخن ملک زبان کنده شود
هر کجا او قلم کامروا برگیرد

در هوایی که در او پای سمند تو رسد
تشنه از عین سراب آب بقا برگیرد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

با سنایی سره بود او چو یکی دانگ نداشت
چون دو دانگش به هم افتاد به غایت بد شد

به قبول دو سه نسناس به نزدیک خران
گر چه دی بی‌خردی بود کنون بخرد شد

راست چون تا که جز آحاد شماریش نبود
چون مگس بر سر او رید نهش نهصد شد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


سرخ گویی همیشه غر باشد
شبه از لعل پاکتر باشد

این چنین ژاژ نزد هر عاقل
سخنی سخت مختصر باشد

لعل مصنوع آفتاب بود
شیشه مصنوع شیشه‌گر باشد

سرخ اگر نیست پس بر هر عقل
سخن مرتضا دگر باشد

چون به یک جای رسته سرخ و سیاه
سرخ پیوسته بر زبر باشد

من چه گویم که خود به هر مکتب
کودکان را ازین خبر باشد

چون که سرخ‌ست اصل عمر به دوست
جایش اندر دل و جگر باشد

چون سیه گشت هم درین دو مکان
اصل دیوانگی و شر باشد

زیر لعلست لاله را سیهی
دودکی خوشتر از شرر باشد

علم صبح سرخ آمد از آنک
بر سپاه شبش ظفر باشد

سیهی بی‌نهاد و بی‌معنی
زان ز تو خلق بر حذر باشد

نزد ما این چنین سیه که تویی
مرد نبود که ... خر باشد

روز کزین فعل زشت روز قضا
نامت از تو سیاه‌تر باشد

پشک چون تو بود چو خشک شود
مشک چون من بود چو تر باشد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


هیچ کس نیست کز برای سه دال
چون سکندر سفرپرست نشد

پایها سست کرد و از کوشش
دولت و دین و دل به دست نشد

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

از جواب و سوال ما دانی
شاید ار زیر کی فرو ماند

گرد گفت محال را چه عجب
کاینهٔ عقل را بپوشاند

زان که خورشید را ز بینش چشم
ذره‌ای ابر تیره گرداند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


چرا نه مردم دانا چنان زید که به غم
چو سرش درد کند دشمنان دژم گردند

چنان نباید بودن که گر سرش ببرند
به سر بریدن او دوستان خرم گردند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

خواجگانی که اندرین حضرت
خویشتن محتشم همی دارند

آن نکوتر که خادمان نخرند
حرم اندرحرم همی دارند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

دل منه با زنان از آنکه زنان
مرد را کوزهٔ فقع سازند

تا بود پر زنند بوسه بر آن
چون تهی شد ز دست بندازند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

خادمان را ز بهر آن بخرند
تا به رخسارشان فرو نگرند

«لا الی هولاء» نه مرد و نه زن
بین ذالک نه ماده و نه نرند

جای ایشان شدست هند و عجم
لاجرم هر دو جا به دردسرند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

منشین با بدان که صحبت بد
گر چه پاکی ترا پلید کند

آفتاب ار چه روشن‌ست او را
پاره‌ای ابر ناپدید کند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

دوستی گفت صبر کن زیراک
صبر کار تو خوب زود کند

آب رفته به جوی باز آید
کارها به از آنکه بود کند

گفتم ار آب رفته باز آید
ماهی مرده را چه سود کند


✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


ای سنایی کسی به جد و به جهد
سر گری را سخن‌سرای کند

یا کسی در هوا به زور و به قهر
پشه را با شه یا همای کند

من چو چنگش به چنگ و طرفه‌تر آنک
او ز من ناله همچو نای کند

باز رفتن بر اشترست ولیک
نالهٔ بیهده درای کند

نه شکرخای نیست در عالم
که کسی یار چرم خای کند

لاجرم دل بسوخت گر او را
دل همی نام دلربای کند

کافر ار سوخته شود چه عجب
چون همی نام بت خدای کند

پس چو دون پروریست پیشهٔ او
ز چه رو او سوی تو رای کند

کانچه خلقان به زیر پای کنند
او همی بر کنار جای کند

کی سر صحبت سران دارد
آنکه پیوسته کار پای کند

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


با دلی رفته به استسقا
که معاصیش هیچ غم نکند

با چنین دل چه جای بارانست
کابر بر تو کمیز هم نکند

با همه خلق جهان گر چه از آن
بیشتر بی‌ره و کمتر به رهند

تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند


✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

آخر این آمدنم نزد تو تا چند بود
تا کی این شعبده و وعده و این بند بود

تا تو پنداری کاین خادم تو ... خصیست
که به آمد شد بی‌فایده خرسند بود

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
زن

 

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

معجزی خود ز معجز ادبار
نزد هر زیرکی کم از خر بود

خود همه کس برو همی خندید
زان که عقلش ز جهل کمتر بود

زین چنین کون دریده مادر و زن
ریشخندش نیز درخور بود

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

چون خاک باش در همه احوال بردبار
تا چون هوات بر همه کس قادری بود

چون آب نفع خویش به هر کس همی رسان
تا همچو آتشت ز جهان برتری بود

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿

دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
هر زمان بر رادمردی سفله‌ای مهتر شود

آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿


چون تو شدی پیر بلندی مجوی
کانکه ز تو زاد بلندان شود

روز نبینی چو به آخر رسد
سایهٔ هر چیز دو چندان شود

✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿
     
  
صفحه  صفحه 67 از 101:  « پیشین  1  ...  66  67  68  ...  100  101  پسین » 
شعر و ادبیات

Sanai Ghaznavi | سنایی غزنوی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA