انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 7 از 14:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  13  14  پسین »

Artimani | آرتیمانی



 
«غزل شماره 56»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
زبان در ذکر و دل در فکر آن نامهربان دارم
نمیگردد بچیزی غیر نامش تا زبان دارم
به من گر آشنا بیگانه گردد جای آن دارد
که با بیگانه، حرف آشنایی در میان دارم
خلل دارد یقین با هر که جانان را گمانکردم
یقین پیش من است آنرا که با مردم گمان دارم
تمنایم زمین بوس است خاکم بَر دهان بادا
توان بوسید گیرم، خاک کی اندر دهان دارم
قلندر مشربم بر روی دریا پوست اندازم
سمندر طینتم بر شاخ شعله آشیان دارم
رضی سان گر به چرخم سر فرو ناید، مرا شاید
که کرسیها فتاده زیر پا از آسمٰان دارم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 57»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
دور از و بسکه سوزم و سازم
شده نزدیک آنکه بگدازم
هیچ افسون در او نمیگیرد
آه از دست ترک طنازم
در و دیوار در سماع آیند
ارغنون غمش چو بنوازم
از جمادات شور برخیزد
چون بیادش ترانه آغازم
گر بخونم دمی نپردازد
دل خونین ازو بپردازم
عالم از غم شود، چه میسازد
من که جز با غمش نمیسازم
کو خرابات عاشقان که در او
هر چه دارم ببٰاده در بازم
میکشم گفتهٔ رضی را من
تو مکش زانکه میکشد نازم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 58»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
گهی هشیار و گه مست و ملنگم
قلندر مشربم ابدال رنگم
نهنگ بحر عشقم لیک افسوس
که از عشق تو در کام نهنگم
رسانم تا بدامان حبیب هجران
گر افتد دامن وصلی به چنگم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 59»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
وصالش دمی گر شود حاصلم
چو نو دولتان بر نتابد دلم
که دارد حریفان نشانم دهید
طلسمی که بگشاید این مشکلم
نه آتش قبولم نمود و نه خاک
چه کردند یا رب در آب و گلم
رضی سان چه باک ار ندارم خرد
که من در جنون مرشد کاملم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 60»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
چون دم از سودای جانان میزنم
آتش اندر آب حیوان میزنم
شور لیلی طاقتم را طاق کرد
همچو مجنون بر بیابان میزنم
جرعهٔ دردی بصد خون جگر
میکنم پیدا و پنهان میزنم
میکشم آهی بیاد لعل او
آتش اندر آب حیوان میزنم
گر چه مستم راه مسجد میروم
گر چه گبرم لاف ایمان میزنم
بی‌نیـٰازم دار و معذورم اگر
خنده بر ناز طبیبان میزنم
عشقم اسباب بزرگی کرده ساز
تکیه بر جای بزرگان میزنم
داغ را هم داغ مرهم مینهم
زخم را هم زخم بر جان میزنم
گریه بر تاج فریدون میکنم
خنده بر تخت سلیمان میزنم
بر سر دریای خون جولان زنم
بی تو گر مژگان به مژگان میزنم
پادشاه وقت خویشم چون رضی
مهر طغرا را انالان میزنم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 61»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
آنچه من از تو، خدا می‌بینم
همه جا خوف و رجا می‌بینم
با وجود همه نومیدیها
همه امید روا می‌بینم
پای تا سر همه عصیان و خطا
همه پاداش خطا می‌بینم
دیده بر دوز ز خود تا بینی
کز کجٰا تا به کجا می‌بینم
با وجودی که تو را نتوان دید
من چه گویم که چهٰا می‌بینم
از همه چیز تو را میشنوم
در همه چیز تو را می‌بینم
نیست جائی که نباشی آنجٰا
از سمک تا به سما می‌بینم
خسته دلها همه خرم دیدم
بسته درها همه وا می‌بینم
پا نهٰادم چو رضی در طلبت
سر خود در ته پا می‌بینم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 62»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
یکدم که دست داده و با هم نشسته‌ایم
گوئی بهم بحلقهٔ ماتم نشسته‌ایم
از رستخیز فتنهٔ طوفان نه غرقه‌ایم
ما را ببین چگونه مسلم نشسته‌ایم
هرگز نکرده‌ایم توکل به ناخدا
کشتی بجا گذاشته بی‌غم نشسته‌ایم
عالم چنین فراخ چه دلتنگ مانده‌ایم
صحرا چنین گشاده چه در هم نشسته‌ایم
دایم بیاد روی تو چون گل شکفته‌ایم
پیوسته در خیال تو خرم نشسته‌ایم
برقع چه احتیاج که از حسرت جمال
بی‌هم نشسته‌ایم، چو با هم نشسته‌ایم
ما و رضی که خون هم از رشک میخوریم
بی‌اختیار پیش تو با هم نشسته‌ایم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 63»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
آنجا که وصف آن قد و بالا نوشته‌ایم
قرار عجز خویش همانجا نوشته‌ایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبوده‌ایم
یا گفته‌ایم حرف غمت یا نوشته‌ایم
از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
کاتش گرفته دست و قلم تا نوشته‌آیم
گر حکم سرنوشته سمعناش گفته‌ایم
ور قصد جان نموده اطعنا نوشته‌ایم
گوئی بنوش باده که عمرت شود دراز
ما خط عمر خویش به شبها نوشته‌ایم
دانیم راه راست ولی بهر مصلحت
خط الف بعادت ترسا نوشته‌ایم
شد پشت و روی نامه سیه با وجود آن
از صد هزار حرف یکی نانوشته‌ایم
ناخوانده نامه پاره کند دور افکند
نام رضی به هزره در انجا نوشته‌ایم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 64»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
دست شوقی با گریبان آشنا میخواستیم
جامهٔ جان در غم عشقی فنا میخواستیم
دیده گریان، سینه سوزان، دل طپان، جان مضطرب
شکر للّه یافتیم آنچ از خدا میخواستیم
خود عیان بود آنچه میجستیم او را در نهان
پیش ما بود آنچه او را از خدا میخواستیم
تا شود بی ظرفی این ناحریفان آشکار
جرعه‌ای زان بادهٔ مرد آزما میخواستیم
معتکف بوده است در جان آنکه جان جویاش بود
همنشین بودست با ما آنکه ما میخواستیم
غیرت اغیار در گوش رضی شد پای بند
ور نه ما آمادگی را از خدا میخواستیم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
«غزل شماره 65»
♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
ما بهر هلاک خود هلاکیم
ز الایش آب و خاک پاکیم
عین عشقیم و آن حسنیم
روح محضیم و جان پاکیم
تا دست بهم دهیم خشتیم
تا چشم بهم نهیم خاکیم

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 7 از 14:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  13  14  پسین » 
شعر و ادبیات

Artimani | آرتیمانی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA