ارسالها: 285
#11
Posted: 20 Aug 2012 05:35
آب چاله
من آبچاله ی هرز کوچکی بلدم
که پر از خاطرات گل آلودی ست
که ته نشین می شود
آرام
آرام
آرام
عزیزترینم
باران که تمام شد
بیا برویم عکس آسمان و
جفتی پرنده ببینیم
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#12
Posted: 20 Aug 2012 05:36
دوستش می دارم
دوستش می دارم .
لبخندش را
فریبی نه که هدیه ای می انگارم
من همه ی سنگهایش را پرستیده ام و
آتش و
آب و خاکش را
من آفتابش را پوشیده ام و
عصاره ی ماهتابش را
پیاله پیاله نوشیده ام
دوستش می دارمزمینی که تو روی آن راه می روی
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#13
Posted: 20 Aug 2012 05:37
انتظار
نپرس
از دل واپسی های زنانه ام چیزی نمی گویم
از انتظار و کسالت نیز
از تو اما
تبلور رؤیاهای منی
به سان
انسانی
تعبیر خوابهای آشفته ی رسولانی
و پرهای کبوتران آینده در آستین تو است
بی تو اماهوای پر گرفتن
توهمی است
و عشق
از انتظار و کسالت و دلتنگی
فراتر نمی رود
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#14
Posted: 20 Aug 2012 05:38
از هیچ
از هیچ
پرت می شوم اینجا
و دانه ات را باد
از هیچ کجای بالا دست
رها می کند روی دامن امنم
تو ریشه می زنی در من
سبز می شوی
و روی کتف های تو لانه می سازم
برای روز مبادا
برای گریه های طولانیبرای لحظه های کوتاهی
که با تو قهر خواهم کرد
و بعد از آشتی
زمین دوباره همان گلوله ی آبی ست
که رها مانده در بلندی اعماق
چقدر زیر پایمان خالی ست
و آسمان
چه قدر خالی تر
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#15
Posted: 20 Aug 2012 05:49
آواز نی که شنیدی
پیاده می شوی
پیاده که می شوی
خیال می کنی آخر راهی
آن وقت دوازده قدم ترفته
می رسی به میدان ساعت و به سایه ات
خنکای نوشابه ای تعارف می کنی و
درنگ می کنی
زیر سایه ی مشکوک چراغ زردی
که همیشه حس می کند : خطر
حالا به ساعتت نگاه کن و به این خیابا پر از پریبعد آهسته زمزمه کن که : آهای کجایی ؟
آواز نی که شنیدی
سوار شو
تازه اول خط است
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#16
Posted: 20 Aug 2012 05:50
آواز دهل
میدان آزادی که رسیدی
پیاده شو
کسی انجا مرا نمی شناسد ، الا
هم ولایتی های اهل سیگار و چای و روزنامه
کسی هم که تو را
نشناسد
آزادانه سرفه می کنیم
آزادنه از کنار هم عبور می کنیم
و جیب هایمان
پر می شود از دست و دستمال مچاله و مسلول
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#17
Posted: 20 Aug 2012 05:51
آن گاه یک نگاه
شش روز بود
خاک
که من گریختم از بستر خیس دو ابر
در تلاطم آفرینش رنجی از پس رنجی
آن گاه
یک نگاه
سر گیجه ای ست عشق
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#18
Posted: 20 Aug 2012 05:54
بهتر همان که پرنده ای
اصلا
نه کنار من بیا و
نه کنار بیا با من
عذاب این همه را که مرور می کنم
بهتر همان پرنده که اوج
گرفته
بلند
بلند تر
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#19
Posted: 20 Aug 2012 05:57
برای افغان
آفتاب
از پشت خانه ی همسایه سر زده
باران ! بلند شو
از خانه شان
صدای سهره بلند است
و ضرب رقص غریبی
که
شفا می دهد
غژغژ موسیقی خشک مفصل شان را
چرا دوباره لج کرده ای ؟ببند صدای جعبه ی جادو را
بگذار صدای عروسی شان دهان به دهان و
خانه به خانه بچرخد
مبارکشان باد
من هم به تو
قول می دهم از تور و ساتن و پولک
سپید بدوزم
و قول می
دهم که به زودی
عروس آفتاب شوی
و زیر سایه اش آبستن هفت بچه ی ابر و کمان گیسو طلا
باران
چه ضمانتی از من ؟
که باورم همیشه بر بستر ماسه های روان است
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#20
Posted: 20 Aug 2012 05:59
24 ساعت کامل
شعر که نه
احتمالا این نوشته
طوماری ست
از نام کسانی
که لحظه های مرا کشته اند
کودکی که دیر زاده
می شود
خودم که به هوش نیامده ام هنوز
و مادری که لباس های بچه را نیاورده ست
پرستاری برگه ی ترخیص رادر هوای توفانی محوطه گم کرده ست
در 24 ساعتی که آب می رود
دراز کشیده ام هنوز و کاش به هوش بیایم
صدای آژیر
کنار می زند اضطراب خیابان را
مرا به هر قطاری برسانند می رسم
مرا به هر هواپیمانیی
به کائنات بگو
لطفا کنار
کنار تر
چند لحظه ای که مانده
زمان کمی نیست
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.