ارسالها: 285
#61
Posted: 20 Aug 2012 11:09
صلیب
خوابیدن
بر صلیب
بیداری
بر صلیب
صلیبی به قواره ی زندگی
در آغاز روزهایی که
دوازده قدم مانده به جلجتا
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#62
Posted: 20 Aug 2012 11:10
چرا ؟
های
های
تکلیف های شبهای عید مرا
باد برده است
و خواب هایم را
ماهیان مرده اشغال کرده اند
چرا کسی نمی آید
و دور
دور خواب های آشفته ست ؟
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#63
Posted: 20 Aug 2012 11:10
پرهیز می کنم از نشاندن نامم
پرهیز می کنم از نشاندن نامم
روی دنباله های نام ها
روی نامه های دنباله دار
پرهیز می کنم از هوای نشستن
روی صندلی
کنار تنهایی شما
و از هراس نشستن
مدام
از کنارتان عبور می کنم
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#64
Posted: 20 Aug 2012 11:10
هنوز هم کنار تو نیستم
نشسته ای و مرور می کنی
گزینه خواب های خدا را
روی پاره کاغذی برایم نوشته ای
غروب نیست
هنوز بچه های روی
سرسره جیغ می کشند
هنوز هم کنار تو نیستم
تو فکر می کنی : بیا کنار
بیا کنار من
سرسره تنهاستتو نیستی
و روی پاره کاغذی که برایم نوشته ای
تمام قصه خیس می شود
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#65
Posted: 20 Aug 2012 11:11
هر گرگ و میش
هر گرگ و میش
شانه ی کوه را که نشانه می روید
جان شما و جان ترد آن دو شاخه ی ریواس
خانه ی شاعر
لغت به لغت خراب اگر
دروغ بگویم
و بعد زمزمه می کرد
ما که شکستیم
و بعد کسی تلفن زد که
الوسهم شادی امروز
به قدر قوطی ودکاست
یا به قیمت تریاق ؟
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#66
Posted: 20 Aug 2012 11:11
نشانی
نشانی ام
اتاق کوچکی است
با پنجره ای بزرگ ، گشوده به دورهای گم
و سقف کوتاهی ، برای خیره شدن ، به آرزوهای
بلند
و دیوارهایی سرشار از عکس های خدایی
با جمجمه ای ضخیم
و ذهنی تاریک در تدارک انتقام
تا اینکه
با نورهای تازه می وزی وپر می کنی اتاق کوچکم را
از گرمی فنجان شیر و
سپیدی دستمال و
شستی و بوم و رنگ
و تصور تمام قد خویشتنت
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#67
Posted: 20 Aug 2012 11:11
چیزی همیشه ناگفته می ماند
کنار می رود
پرده
از جریانی فشرده از حادثه ای که ورم می کند
روی سنگینی صورتک هایمان
نمایش که به
انتها می رسد
خالی می شوند صندلی های خسته
صحنه غرق می شود در آرامشی خاموش
و معبری انباشته از
بلیط های باطله می ماند و سوالیآیا حرفی از قلم نیفتاده ست ؟
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#68
Posted: 20 Aug 2012 11:12
گربه ها که خوابیده اند
روزی از پس روزی
خیابانی از پس خیابانی
و رد پایی از پس ردپایی
دیگر
مصرف شده ای
در لباس هایی با زمینه ی
خاکستری
در کفش های ساده ی ساییده
در راه راه خطوط پیشانی
گربه ها که خوابیده اند می رویو در غیاب تو مصرف می شوم
روزی از پس روزی
در لباس هایی با زمینه ی مشکی
و گل بوته های وحشی پژمرده
که بوی شیر می دهند و گریه ی نوزادی
گربه ها
که خوابیده اند
بر می گردی
و غرق می شوی
در آرامشی خاموش
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#69
Posted: 20 Aug 2012 11:13
چه قدر بد شده ام
چه قدر بد شده ام
کافی ست خوب حساب کنی
مجبور بوده ام به چند نفر سلام بگویم
مجبور بوده ام به جای چند کشیده بگویم
سپاسگزارم
و چند اشتباه بزرگ و کوچک دیگر ؟
که از نوشتنشان شرم می کنم
مانده ام که
از محضر دادگاه مربوطه
تقاضای تبرئه خواهم کردیا اشد مجازات ؟
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.
ارسالها: 285
#70
Posted: 20 Aug 2012 11:13
همین چند لحظه پیش
همین چند لحظه
پیش
لابد
پروانه ای که باید
از پیله درنیامده است و
جایی ، دستی ، گلوی کسی را فشرده است و
کسی ، کنار سرنگش به خواب رفته است و
همین چند لحظه پیش
که برایت نوشتم
عزیزترینمزمین به اوراد عاشقانه محتاج است
قول میدهم لام تا کام حرفى نزنم
فقط بگذار از”دال تا میم” بگویم ، بگذار بگویم که“دوستت دارم.