انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 20 از 23:  « پیشین  1  ...  19  20  21  22  23  پسین »

تاریخ ادبیات ایران از ساسانیان تا کنون


مرد

 
اثرهاى مذهبى:

در عهد صفوى تأليف کتاب‌هائى به فارسى در رشته‌هاى مختلف علوم دينى رواج يافت به‌نحوى که از اين راه مجموعه‌اى بسيار بزرگ به‌وجود آمد. اين اثرها عادتاً و غالباً با نثرى ساده و به ‌شيوهٔ خاصى که به ترجمه از عربى شباهت دارند نگارش يافته و اکثر آنها مطلقاً فاقد ارزش ادبى است ولى بعضى که در اوايل اين دوره خاصه سدهٔ دهم تأليف شده‌اند قابل ذکرند.

کتاب‌هائى در فقه شيعه
کتاب‌هاى حديث
کتاب‌هاى فارسى شده مطلب‌هاى مربوط به قرآن
کتاب‌هاى کلام و اعتقادات
     
  
مرد

 
کتاب‌هائى در فقه شيعه:

در تأليف کتاب‌هائى به فارسى در فقه شيعه هم در اين عهد کوشش‌هائى شده است: از جملهٔ عالمان قديم فارسى‌نويس در شرعيات کمال‌الدين حسين بن خواجه شرف‌الدين عبدالحق اردبيلى معروف به الهى است که شرحى بر نهج‌البلاغه به فارسى به‌نام نهج‌الفصاحه نوشت. کتاب‌ تاج‌المناقب فى فضائل الائمه به فارسى و تفسير فارسى قرآن در چند مجلد هم از اوست. دربارهٔ او نوشته‌اند اولين کسى است که در شرعيات بنابر مذهب شيعه به فارسى کتاب نوشت. وى در شعر فارسى نيز دست داشته و الهى تخلص مى‌کرده است. وفاتش در اردبيل به سال ۹۵۰ اتفاق افتاد و همانجا به ‌خاک سپرده شد.
کتاب‌هاى فقهى شيعه به فارسى در آغاز بيشتر براى آگاه ساختن مردم از تکليف‌هاى شرعى آن در سطح ابتدائى تأليف مى‌شده است. مقدس اردبيلى (م ۹۹۳ هـ) رساله در صلوة و صوم (يا: رسالهٔ علمى) و رسالهٔ حج و رسالهٔ ارشاد را در اين مقوله نوشت.
جامع‌ترين و مهم‌ترين کتابى که بعد از اين مرحله در فقه شيعهٔ اثنى‌عشرى به زبان فارسى تدوين شد کتاب جامع عباسى شيخ‌بهاءالدين عاملى در بيست بابست که از طهارت آغاز مى‌شود و به ديات پايان مى‌پذيرد. ولى خود توانست پنج‌ باب نخستين آن (طهارت، نماز، زکات، روزه، حج) را تدوين کند و محمدنظام بن حسين ساوجى قريشى مأمور اتمام کتاب گرديد.
ملاّمحسن فيض (م ۱۰۹۱هـ) ترجمةالصلوة که رساله‌اى است نسبتاً کوتاه در معنى آنچه هنگام نماز بر زبان مى‌آورند به فارسى نوشت که جنبهٔ بلاغى و انشائى آن قابل توجه است. وى کتاب ديگرى به فارسى دارد و در هشت باب به‌نام ابواب‌الجنان در بايستگى (وجوب) نماز آدينه و همين موضوع را فيض در کتاب ديگر خود موسم به شهاب‌ ثاقب که به تازى است اعاده کرده است.
ملامحمد تقى مجلسى کتابى در احکام عبادات و قسمتى از احکام غير عبادات و کتاب‌ حديقةالمتقين را به فارسى نوشت. پسرش ملامحمد باقر مجلسى (م ۱۱۱۰هـ) چند رساله مانند الشک‌فى‌الصلوة و حدود و تعزيرات و الديات و القصاص در جستارهاى فقهى نوشته است.
     
  
مرد

 
کتاب‌هاى حديث:

اگر چه کتاب‌هاى اساسى حديث در عهد صفويان به عربى تأليف و تدوين شده است ليکن در ميان اين دسته از اثرهاى دينى هم چند کتاب قابل ذکر به فارسى داريم که از آن جمله است:
- ترجمةالمناقب که ابوالحسن على‌بن حسن زوارى آن را از راه ترجمهٔ 'کشف‌الغمة فى معرفةالائمة' بهاءالدين ابوالحسن على‌ اربلى معروف به ابن ‌فخر (م ۶۹۲هـ) پديد آورد.
- زين‌الدين على‌نقى کمره‌‌اى اصفهانى (م ۱۰۶۰ هـ) در فقه و حکمت و کلام و حديث چند کتاب دارد که از آن جمله است دو کتاب فارسى او به نام مسارالشيعه در يک 'افتتاحش و دوازده فصل و 'اختتام' و همم‌الثواقب که آن هم در دوازده فصل است داراى حديث‌هائى در موضوع‌هاى گوناگون دينى و دنياوى مؤمنان شيعه.
- ملامحمد تقى مجلسى کتاب من لايحضره‌الفقيه ابن‌بابويه قمى (م ۳۸۱هـ) را که از کتاب‌هاى چهارگانهٔ حديث شيعه است، واژه به ‌واژه به پارسى درآورد و آنگاه گفتار عالمان شيعه و نظر خود را دربارهٔ هر يک بيان نمود و لوامع صاحبقرانى ناميد و در آغاز آن چند جستار سودمند به‌نام 'فايده' افزود.
- محمدصالح بن محمدباقر قزوينى روغنى چند کتاب به فارسى تأليف يا ترجمه کرده است مانند ترجمهٔ عيون اخبارالرضا که به‌نام برکات‌المشهد‌المقدس خوانده شد و رساله‌اى دربارهٔ 'خوردن آدم از شجرهٔ منهيه' و ترجمهٔ نهج‌البلاغه و ترجمهٔ صحيفهٔ سجاديه و ترجمهٔ توحيد مفضل. روغنى ضمن ترجمهٔ حديث‌ها سعى داشت تا از تصرف در آنها پرهيز کند.
- يکى از اربعينات از شيخ‌بهائى (م ۱۰۳۰هـ) است که يکى از شاگردانش معروف به ‌ابن‌خاتون و موسوم به شمس‌الدين محمدعاملى آن را به فارسى ترجمه کرد. وى کتاب‌هائى هم به پارسى فرآهم آورد.
- ملاخليل بن‌غازى قزوينى (م ۱۰۸۹هـ) از شاگردان ميرداماد و شيخ‌بهائى کتاب‌ صافى را از راه ترجمه و شرح کتاب کافى محمد‌بن يعقوب کلينى فراهم آورد.
- ميرمحمدبن محمدلوحى ملقب به 'مطهر' و متخلص به نقيبى کتاب کفايةالمهتدى فى‌معرفةالمهدى را به فارسى از حديث‌هائى که از روايت فضل بن شاذان نيشابورى (سدهٔ سوم هـ) گرفت شده پديد آورد.
- مسيحاى کاشانى کتاب‌الارشاد فى معرفة ححج‌الله على‌العباد شيخ‌مفيد ابن المعلم البغدادى (م ۴۱۳هـ) را به فارسى درآورد و به تحفهٔ سليمانى موسوم ساخت.
- ملامحمدباقر مجلسى، جلاءالعيون را در سرگذشت پيشوايان شيعه و رسالهٔ رجعت را که در آن دوازده حديث دربارهٔ امام دوازدهم (ع) با ترجمه و تفسير آنها آمده است، تأليف کرد. ترجمهٔ نامهٔ اميرالمؤمنين على‌(ع) به مالک اشتر و حليةالمتقين متضّمن حديث‌هائى در آئين زندگانى هم از اوست. عين‌الحيات هم ترجمه‌اى است از مجلسى از وصايت پيامبر به ابوذر غفارى کرد.
     
  
مرد

 
کتاب‌هاى فارسى شده مطلب‌هاى مربوط به قرآن:

مهم‌ترين بخش از دانش‌هاى دينى که در اين عهد سبب تأليف کتاب‌هاى به فارسى شده مطلب‌هاى مربوط به قرآن است خواه قرائت و خواه تفسير و يا بيان اسرار آن ... و کتاب‌هاى زيرين را مى‌توان بر ديگر کتب از اين در اين باب ذکر شده است، افزود:
- خزانةالاسرار از مظهرالدين محمد فرزند بهاءالدين على قارى که در سال ۹۶۲ در بيست باب در خواص آيه‌ها به ترتيب موضوع نگارش يافته است. در اين کتاب بسيارى حديث از پيغامبر (ص) دربارهٔ سودهاى تلاوت هر يک از سوره‌ها ذکر شده است. نثر کتاب مغشوش و کم‌ارزش است.
- اسرارالقرآن از ملاّ ميرقارى گيلانى کتابى است دربارهٔ تجويد و شناخت فرنهادهاى آن در سيزده فصل با مقدمه‌اى به نثر مصنوع که آميغى از چند واژهٔ پارسى و بسيارى واژه و ترکيب‌هاى تازى است.
- هديه (يا: هاديه) قطب‌شاهى تأليف محمدعلى کربلائى يک فهرست الفبائى است از آيه‌ها با مقدمه‌اى به فارسى.
- ديگر يکى لطائف غيبى و عواطف لاريبى است از احمدبن زين‌العابدين جبل عاملى از شاگردان ميرداماد و شيخ‌بهائى (م . ميان ۱۰۵۴-۱۰۶۰) که به‌شيوهٔ متکلمان فراهم آمده يعنى آيه‌هائى که محّل استناد دربارهٔ ذات واجب و صفات او، نبّوت، معاد و همانند آنهاست، تأويل و از هر يک در ذيل 'لطيفه‌اى' ياد شده است.
- خواجه محمد‌بن محمود دهدار در سال ۱۰۱۳هـ رساله‌اى در تفسير عرفانى و حکمى دو سورهٔ 'الضحى' و 'الانشراح' به فارسى نوشته است.
- تفسير ديگر بحرالمواج است تأليف بهاءالدين محمداصفهانى مشهور به 'فاضل هندى' صاحب تأليفاتى در فقه و کلام.
- نيايشنامه‌هاى فارسى در عهد صفويان از راه‌هاى مختلفِ شرح و ترجمه و تلخيص پديد آمده‌اند و از جملهٔ قديمى‌ترين آنها کتاب مفتاح‌النجاة است و آن ترجمه‌اى است از 'عدّةالداعى' به‌دست على‌بن حسن‌زوارى حاوى دعاهاى گوناگون ديگر جمال‌الصالحين از حسن‌بن عبدالرزاق لاهيجى در ۱۳۲ فصل دربارهٔ اعمال بايسته (واجب) و شايسته (مستحب) و عبادت‌هائى در هر يک از دوازده ماه سالو روزهاى متبرک و نيايش‌هاى ويژه هر يک از آنها و آئين‌هاى زيارت پيامبر (ص) و امامان شيعه. ديگر از اين دست سفينةالنجاة معروف به 'مقامات خمس' تأليف اصغربن محمديوسف قزوينى از عالمان قرن يازدهم.
- تحفةالابرار ترجمه‌اى است از خلاصةالاذکار ملامحسن فيض کاشانى (م ۱۰۹۱) در دوازه فصل دربر دارندهٔ نيايش‌هائى که بايسته هر کارى در شب ور روز از حضر و سفر است. همين ملامحسن فيض خود تأليفاتى به زبان فارسى در 'دعاها و ذکرها' دارد مانند زادالعقبى دربر دارندهٔ نيايش‌ها و وردهائى که از 'اهل بيت' ويژهٔ ماه‌هاى رجب و شعبان و رمضان روايت شده است و لبّ‌الحسنات به فارسى در دعاهاى روزانه و هفتگى و ماهانه.
- ملا‌محمد باقر مجلسى (م ۱۱۱۰ هـ ) چند کتاب هم به فارسى در نيايش‌ها و وردها و کارهاى دينى مؤمنان دارد. از آن جمله است مقباس المصابيح و آن مجموعه‌اى است از نيايش‌ها در ده فصل که متن آنهابه تازى است. ديگر کتاب‌ ربيع‌الاسابيع دربر دارندهٔ نيايش‌ها و وردهاى شباروزى خاصه آنها که ويژهٔ روزهاى آدينه است، ديگر زادالمعاد در يک مقدمه و چهارده باب و خاتمه. دعاها و زيارت‌نامه‌هاى اين کتاب را عالمان دينى بعد از مجلسى چند بار به پارسى در‌آورده‌اند. ديگر تحفةالزائر مشتمل بر ديباچه‌اى در سبب تأليف کتاب و مقدمه‌اى در آداب سفر و دوازده باب در راه و رسم زيارت تربت پيامبر و امامان و فرزندانشان.
- آقا جمال خوانسارى (م ۱۱۲۵ هـ) کتاب مفتاح‌الفلاح شيخ بهائى را به پارسى ترجمه کرد و حاشيه‌هائى بر آن افزود و آن چند بار به طبع رسيد. مفتاح‌الفلاح کتابيست به تازى دربارهٔ کارهاى دينى بابسته (واجب) و شايسته (مستحب) شباروزى و نيايش‌ها. به‌جز آقا جمال خوانسازى صدرا نامى هم آن را به پارسى درآورد و آن را آداب عباسى ناميد.
- تقى‌الدين ابراهيم عاملى (م ۹۰۵هـ) کتابى شامل نيايش‌ها به تازى فراهم آورد و آن را البلدالامين والدّرع الحصين ناميد. داودبن شيخ‌محمد کربلائى آن را در سال ۱۱۳۵هـ به پارسى درآورد. از بلدالامين ترجمه‌هاى ديگرى نيز به پارسى ترتيب يافت.
- دخترزادهٔ مجلسى، محمدحسين خاتون‌آبادى اصفهانى کتابى دارد به پارسى به‌نام خزائن‌الجواهر در دعاها و ذکرها و وردها و کارهاى دينى و وظيفه‌هائى که وابسته به هر روز و هر شب است.
     
  
مرد

 
کتاب‌هاى کلام و اعتقادات:

از جملهٔ کتاب‌هائى که به زبان فارسى در جستارهاى گوناکون کلام و اعتقادات در اين دوره تأليف شده به ذکر اين چند نمونه بسنده مى‌شود:
- عزّالدين بن جعفر آملى از عالمان سدهٔ دهم هجرى رسالهٔ حسينيّه را در يک ديباچه و دو باب 'در بيان اعتقادات قلبيه و ذکر عبادات شرعيه' نوشت و کتاب نهج‌البلاغه را هم به پارسى درآورد.
- احمد‌بن مقدس اردبيلى (م ۹۹۳هـ) کتاب اصول دين يا اثبات واجب و کتاب حديقةالشيعه را به پارسى نوشت و گويا همين کتاب اخير باشد که ميرميران محمد حسينى اردستانى آن را اساس تأليف خود در کتاب کلامى فارسى ديگرى به‌نام کاشف‌الحق قرار داد.
- زبدةالتصانيف در کلام و احکام شيعه تأليف حيدربن محمد خوانسارى است در يک مقدمه و دوازده باب و خاتمه، که اگر چه اصلاً به قصد بحث در علم کلام فراهم آمده ولى به‌زودى از حدّ آن گذشت و مؤلف به جستار‌هاى ديگرى مثل فقه و سرگذشت پيامبران و امامان و به‌ويژه قسمتى از مبحث‌هاى اخلاقى که صيغهٔ دينى دارد توجه نموده است.
- تجريدالکلام خواجه نصيرالدين طوسى به‌دست زين‌الدين على‌بدخشى به پارسى درآمد و بر آن شرحى نوشت و آن را تحفهٔ شاهى و عطيّهٔ الهى ناميد. شرح فارسى ديگرى از همين کتاب با نام علاقة التجريد نوشتهٔ سيد اميرمحمد اشرف عاملى (م ۱۱۴۵هـ ) در دست است.
- کتاب شجرهٔ الهيه در کلام شيعه را رفيع‌الدين حيدر حسينى طباطبائى از عالمان سدهٔ يازدهم هجرى تأليف کرد.
- ملاعبدالرزاق‌ بن على حسين لاهيجى قمى متخلص به فياض (م ۱۰۷۲هـ) متکلم معروف دوران صفوى دو کتاب مشهور در کلام شيعه به فارسى دارد: نخست گوهر مراد در يک مقدمه و سه مقاله که حاوى يک دورهٔ کامل از علم کلام است به ‌شيوهٔ متکلمان شيعه، دوم سرمايهٔ ايمان در يک مقدمه (منطق) و پنج 'اصل' که در واقع تلخيصى از گوهرمراد است.
- آقا جمال خوانسارى کتاب فصول مختاره (کتاب‌الفصول) تأليف سيد مرتضى (۴۶۳ هـ) را با افزايش‌هائى در دو جلد به فارسى درآورد. جلد نخست هفتاد، و جلد دوم پنجاه و يک فصل دارد.
- کتاب تذکرة‌الائمه را ملامحمد تقى بن مقصود على مجلسى (م ۱۰۷۰هـ) دربارهٔ ظهور پيامبر اسلام (ص) و اثبات نبوت او و امامت ائمهٔ معصومين (ع) در يک مقدمهٔ و چهارده باب به اضافهٔ خاتمه تأليف کرد.
- ملامحمد باقر مجلسى (م ۱۱۱۰ هـ) کتاب حق‌اليقين را در شش باب نوشت و در آخر شعبان سال ۱۱۰۹ به پايان رسانيد. اين کتاب آخرين تأليف از تأليفات چهل و نه ‌گانهٔ مجلسى به زبان فارسى در مسائل مذهبى شيعه و در همان حال از جملهٔ کتاب‌هاى معتبر اعتقادى شيعه به فارسى در دوره‌هاى اخير تشيع اثنى‌عشرى است.
- پسر ملاعبدالرزاق لاهيجى قمى به‌نام ميرزا حسن قمى (م ۱۱۲۱هـ) چند کتاب معروف در کلام و حکمت دارد که از آن جمله است شمع‌اليقين به فارسى و 'رسالهٔ فارسى در مسائل مختلف فيه حکمت' و کتاب ديگرى به‌نام جمال‌الصالحين. وى کتاب‌هائى هم به عربى دارد که از آن جمله است زواهرالحکم و مصابيح‌الهدى و مفاتيح‌المنى.
- ديگر از اينگونه کتاب‌ها است ضياءالقلوب دربارهٔ امامت و اثبات مذهب حق در ميان فرقه‌هاى اسلامى از محمد‌بن عبدالفتاح تنکابنى مشهور به سراب (م ۱۱۲۴هـ).
- مجالس المؤمنين را هم قاضى نورالله شوشترى نوشت.
- الملل و النحل محمدبن عبدالکريم شهرستانى (م ۵۴۸ يا ۵۴۹هـ) که به سال ۸۴۲ به‌وسيلهٔ افضل‌الدين صدر ترکهٔ اصفهانى به فارسى ديرياب مغلق و منشيانه‌اى درآمده بود، به فرمان نورالدين جهانگير بر دست مصطفى بن خالقداد در سال ۱۰۲۱ به فارسى ساده‌ترى تبديل و تحرير گرديد که به قول خود او 'ترجمة من الترجمة الاولى' است.
- دبستان مذاهب کتاب قابل توجهى است به فارسى در دين‌ها و مذهب‌هاى مختلف به‌ويژه باورداشت‌هاى پارسيان و هندوان. اين کتاب بستگى مؤلف را به تعليمات آذر کيوان ثابت مى‌کند ولى به قطع و يقين معلوم نيست که او که بود زيرا از خود در کتاب نامى نياورد. از دبستان مذاهب برمى‌آيد که مؤلف آن در پتنا زاده شده و در همان شهر برآمده و با آذرکيوانيان محشور بوده و براى تهيهٔ مطلب‌هاى کتاب خود به سفرهاى گوناگون پرداخته و از آن جمله چندى در مشهد به‌سر برده است. وى تأليف کتاب خود را به سال ۱۰۵۵ آغاز نموده و بعد از مدت‌ها کار و تجديد نظر آن را ميان سال‌هاى ۱۰۶۴-۱۰۶۷ به پايان رسانيده است.
- با نهضتى که به همت جلال‌الدين اکبر و نبيرهٔ او داراشکوه در ترجمهٔ آثار هندى به فارسى پديد آمده بود، چند کتاب اساسى در جستارهاى اعتقادى هندوان بر گنجينهٔ اثرهاى پارسى افزوده شد مثل بهگود گيتا و اوپانيشادها و جوگ باششت.
- بهگودگيتا بخشى است از مهابهارت و هندوان آن را جوهر مذهب و فلسفهٔ هندو مى‌شناسند و آن را ابوالفضل علامى (م ۱۰۱۱ هـ) به امر جلال‌الدين اکبر پادشاه جدا از مهابهارت به زبان فارسى درآورد.
- اوپانيشادها قسمت خاتمه‌ٔ وداها و اساس مکتب فلسفى آئين ودائى است و شمارهٔ آنها تا دويست مى‌رسد و محمد داراشکوه از آن ميان در حدود پنجاه اوپادنيشاد را جمع‌آورى و به سال ۱۰۶۷ به يارى چندتن از عالمان هندو به پارسى ترجمه کرد و سرّ اکبر (در بعضى از نسخه‌ها سرّالاسرار) ناميد.
- و اما جوگ باششت (جوگ باشست) محتوى شرحى است دربارهٔ عرفان هندى و انديشه‌هاى فلسفى مبتنى بر آئين هندوان که آنندان کشميرى آن را تلخيص و تفسير کرد و نظام‌الدين پانى پتى به فارسى درآورد. ميرفندرسکى (م۱۰۵۰هـ) از اين ترجمه منتخبى ترتيب داد و بر آن شرحى نوشت.
- در دنبال اين نهضت ترجمه کتاب‌هائى دربارهٔ باورداشت‌ها و کيش‌هاى هندى به فارسى در هندوستان تأليف شد و کار اين تصنيف و تأليف چندى بعد از عهد مورد مطالعهٔ ما هم ادامه داشت و از اين راه کتاب‌هاى قابل توجه تازه‌اى پديد آمد مانند رياض‌المذاهب و هفت تماشا و تشريح‌الاقوام و جز آنها.
     
  
مرد

 
تاريخ وزيران و اميران و دولتمردان

چند کتاب هم از دورهٔ سده ده تا دوازده هجرى به بيان احوال رجال عهد اختصاص يافته است. از آنجمله است ارشادلوزرا تأليف صدرالدين محمدبن زبردستخان، دربارهٔ وزيران معروف از روزگاران کهن تا عهد مؤلف، مآثر رحيمى تأليف ميرعبدالباقى نهاوندى (به سال ۱۰۴۲هـ) در شرح حال ميرزا عبدالرحيم خانخانان؛ مآثرالامرا در شرح حال ۷۳۰ تن از پادشاهان و وزيران و اميران و سپاهيان و رجال بزرگ دولتى تأليف ميرعبدالرزاق خوافى ملقب به صمصام‌الدوله و شهنوازخان (کشته در ۱۱۷۱هـ).
     
  
مرد

 
تاريخ‌نويسى:

کمتر دوره‌اى را توان يافت که در ادب فارسى مانند اين عهد به نوشتن کتاب در تاريخ توجه شده باشد. شمارهٔ اين‌گونه کتاب‌ها بسيار و در ميان کتاب‌هاى تاريخ آنها که جنبهٔ تفصيل داشته باشند زياد است. در حقيقت بايد گفت نهضت تاريخ‌نويسى عهد تيمورى به‌ويژه آخرهاى آن عهد در ايران حرکت فزايندهٔ خود را در عهد صفوى، چه در ايران و چه در آسياى مرکزى و هند و روم از دست نداد؛ و حتى بايد دانست آنچه در هند، خواه در دربار تيموريان و خواه در دستگاه‌هاى متعدد سلاطين دکن انجام گرفت و به تنهائى قابل سنجش با همهٔ کارهائى است که در قلمرو و پادشاهان فرآورد و دولت عثمانى دولت صفوى انجام شد بلکه از آن حد نيز درگذشت، و اين حکم چنانکه تاکنون چند بار ديده‌ايد و خوب مى‌دانيد، منحصر به تاريخ نيست بلکه چند نوع ديگر از انواع ادبى فارسى را به نظم و نثر نيز شامل مى‌شود.
تقريباً همهٔ مؤلفان تواريخ عمومى اين کار مورخان عهد تيمورى به‌ويژه امير خواند محمد صاحب روضةالصفا و غياث‌الدين خواند مير مؤلف حبيب‌السير را سرمشق خود قرار مى‌دادند و بعضى حتى از اين هم فراتر رفته سبک نويسندگى خواند مير را، گاه با موفقيت، و غالباً با نقص‌ها و نارسائى‌ها، دنبال مى‌نمودند. پاره‌اى از مؤلفان در هند از شيوهٔ ابوالفضل علامى، چه در تأليف و چه در نگارش فاضلانه‌اش، پيروى نمودند.
در اين ميان طبعاً مؤلفان تواريخ سلسله‌هاى معين و محلى و دينى هم سبک‌ها و شيوه‌هائى داشتند که با زمان تعلم و تأليفشان سازگار بود مثل حسن بيک روملو صاحب ‌احسن التواريخ و اسکندربيک منشى که سبک بينابين را مى‌پسنديدند و ميرزا مهدى منشى که بيشتر به انشاء مزين و منصوع توجه داشت و برخى ديگر که به نثر مرسل و سبک‌هاى ساده متمايل بودند چنانکه هنگام شرح ويژگى‌هاى هر يک از اين دسته کتاب‌ها خواهيم ديد.
تاريخ‌هاى فارسى را که در اين عهد تأليف شده بر حسب موضوع مى‌توان بدينگونه تقسيم کرد:

۱. تواریخ عمومى عالم.
۲. ايران پيش از اسلام، اسلام و ايران تا عهد صفوى.
۳. تاريخ‌هاى ويژهٔ صفويان، افغانان و نادرشاه.
۴. تواريخ سلاطين هند.
۵. تاريخ‌هاى محلى.
۶. تاريخ‌هاى دينى.
     
  ویرایش شده توسط: shakaat   
مرد

 
تواريخ عمومى عالم

- تاريخ‌هاى عمومى اين عهد در حقيقت دنباله‌هائى است از تأليفات گرانبهاء ميرخواند و خواندمير. اين مؤلف بزرگ ثانوى قسمتى از دوران صفوى را درک کرد و مدتى در هرات در ظلّ حمايت واليان دولت صفوى به‌سر برد و در سال ۹۳۴ هجرى به قصد هند سفر کرد و به سال ۹۴۲ بدرود حيات گفت.
- اندکى بعد از خواندمير تاريخ همايونى و معروف به تاريخ ابراهيمى را داريم از آغاز خلقت تا سال ۹۵۶هـ که اسم مؤلف آن به اختلاف ابراهيم و محمد ذکر شده است. اين کتاب در کمال اختصار تأليف شده است، چنانکه شرح هر سلسله‌اى از چند صحيفهٔ معدود در نمى‌گذرد و در آنها به ذکر واقعه‌ها و حادثه‌هاى مهم اکتفا شده است.
- در همين روزگار کتابى ديگر در فرآرود تأليف شده است به‌نام تاريخ‌ابوالخيرخانى، در تاريخ عمومى از خلقت تا سدهٔ دهم هجرى، تأليف مسعودى بن عثمان کوهستانى. کتاب به‌نام بنيان‌گذار سلسلهٔ شاهان اوزبک ابوالخيرخان نامگذارى شده و طبعاً نظر اصلى در تأليف آن بيان تاريخ سلاطين اوزبک بوده است. و نثرش مزين و آميخته با نظم است.
- ديگر نگارستان است تأليف قاصى احمد غفارى (م ۹۷۵هـ) که مجموعه‌اى است از داستان‌ها و روايت‌ها و منقولات جالب که از کتاب‌هاى تاريخ فراهم آمده، و کتاب مشهور ديگر 'نسخ جهان‌آرا' است که تاريخى است عمومى و مشروح و بسيار قابل توجه از خلقت تا سال ۹۷۲.
- تاريخ ايلچى نظام شاهى تاريخى است عمومى از ابتداى آفرينش تا سال ۹۷۰ هجرى تأليف خورشاه بن قبادالحسينى (م ۹۷۲هـ).
- مرآت‌الادوار و مرقات‌الاخبار تاريخ عمومى از خلقت آدم است تا سال ۹۷۴هـ تأليف محمد مصلح‌الدين لارى انصارى که به سال ۹۷۹ در شهر آمد درگذشت.
- تاريخ الفى نوعى خاص از اين کتاب‌ها است در تاريخ عمومى مشرق از نخستين سال بعد از رحلت پيغامبر تا سال هزار هـ. تأليف آن به سال ۹۹۳ به امر جلال‌الدين اکبر پادشاه آغاز شد و به سال ۱۰۰۰ (=الف) آخرين بازبينى آن انجام گرفت و به همين سبب به 'الفى' معروف شد. مقدمهٔ کتاب به قلم ابوالفضل علامى است و مؤلفان آن نقيب خان، ملاعبدالقادر بداؤنى، ملااحمد بن نصرالله تتوى و ميرزا قوم‌الدين جعفر بيگ مخاطب به آصف خان بودند. تاريخ الفى کتابى است جامع که بسيار خوب فراهم آمده و نثرى خوش دارد با عبارات يکدست و خيلى متمايل به نثر مورخان پيشين.
- احسن‌التواريخ تاريخى است عمومى، به غير از احسن‌التواريخ روملو، از آغاز تا به سال ۱۰۲۱هـ، تأليف حسن ‌بن محمد الخاکى. چنانکه روضة‌الطاهرين تأليف محمد طاهربن عمادالدين سبزوارى نيز تاريخ عمومى‌ است از آغاز خلقت تا سال ۱۰۱۴ هـ.
- زبدةالتواريخ تاريخ مفصل مشروح است که در تأليف آن از منابع مختلفى استفاده و اقتباس شده است. مؤلف اين کتاب حيدربن على حسينى رازى کار خود را به سال ۱۰۲۰ آغاز کرد.
- معدن اخبار احمدى تاريخ عمومى است از احمدبن بهبل بن جمال کم‌گو مشهور به کنبو.
- از کتاب‌هاى ديگر در تاريخ عمومى کتاب تاريخ قبچاق‌خانى اثر قبچاق‌خان و کتاب منتخب‌التواريخ تأليف محمديوسف بن شيخ رحمةالله و کتاب افصح‌الاخبار تأليف محمد باقر بن عنايةالله تبريزى متخلص به افصح است.
- کتاب تحفةالاخيار تاريخ عمومى ديگرى است که به ‌دستور ميرزامحمد بن ميرزا بديع مشهدى صورت گرفت.
- مرآت العالم تأليف محمد بختاورخان تاريخ عمومى مشروحى است از اواخر اين عهد؛ و همچنين است کتاب برهان الفتوح تأليف محمدعلى حسينى نيشابورى که تاريخ عمومى کاملى است.
- تاريخ مفضلى تأليف سيدمفضل خان تاريخى است در هفت مقاله از آغاز تا پادشاهى فرخ سير (۱۱۲۴-۱۱۳۱هـ).
- تاريخ محمدشاهى که معمولاً نادرالزمانى هم خوانده مى‌شود.
- يک تاريخ عمومى است که با توجه به تاريخ هند نوشته شده و مؤلف هندى اين کتاب، خوشحال چَند، کار خود را به سال ۱۱۵۴ تمام کرد.
- مقارن تأليف کتاب ياد شده در هند، کتابى هم در تاريخ عمومى ايران تأليف شد به‌نام زبدةالتواريخ که مؤلف آن محمدحسن (يا: محمدمحسن) بن محمدکريم، مستوفى نادرشاه افشار بود.
     
  
مرد

 
تواريخ ايران و اسلام تا عهد صفوى

تاريخ‌هاى عمومى که در ايران عهد صفوى تأليف شده همه مانند زبدةالتواريخ به قصد گزارش احوال ايران از کيومرث تا پادشاهان معاصر مؤلف هستند. مثلاً لب‌التواريخ از اميريحيى‌بن عبداللطيف (م ۹۶۲) اگر چه تاريخ عمومى عالم است ولى بيشتر به ذکر تاريخ ايران تا عهد شاه طهماسب صفوى اختصاص دارد.
چندين سال بعد حاجى محمد قليخان قاجار گنجه‌اى کتاب 'لبّ‌لباب' را در تاريخ اسلام و ايران در بيست و سه فصل به سال ۱۰۹۷هـ تأليف کرد.
کتاب خلدبرين که ميرزا محمد يوسف برادر ميرزا طاهر وحيد قزوينى به سال ۱۰۷۸ تأليف کرده کتابى مشروح در تاريخ عمومى است که ارزش ادبى نيز دارد.
تاريخ‌هاى عمومى که اختصاصاً دربارهٔ ايران نوشته شده باشد از اين عهد باقى است و از آن جمله است:
جامع مفيدى از محمد مفيد مستوفى يزدى که تاريخى بسيار قيمتى دربارهٔ يزدى است. تاريخ سلطانى از سيدحسن بن مرتضى که به سال ۱۱۱۵ براى شاه سلطان حسين در سه فصل نگاشته است. خلاصةالتواريخ پادشاهان عجم، که غير از خلاصةالتواريخ قاضى ميراحمد ابراهيمى قمى است، کتابى است در تاريخ ايران از پيشداديان تا صفويان. تاريخ ديگرى دربارهٔ ايران داريم از محمدمعين اردوبادى معروف به معينا که در ۱۰۷۵ تأليف گرديده و چون رقم‌ها به سياق نوشته شده به تاريخ سياقى هم مشهور است.
     
  
مرد

 
تاريخ‌هاى ويژه‌ٔ دورهٔ صفويان و نادرشاه:

این‌گونه کتاب‌های کوتاه در برابر تاریخ‌های مشروح عمومی بر روی هم ارزشی چندان ندارد و اغلب نوشتن تاریخ صفویان در آنها مورد توجه بود ، چندانکه تاریخ‌نویسان عهد صفویان را بیشتر باید در نگارش تاریخ این سلسله از پادشان دانست که گویا بنابر عادت زمان به اشارهٔ خود ایشان بوده است تا به ابتکار مؤلفان آنها ، مانند تاریخ پادشاهی اسمعیل و شاه‌ طهماسب که دنبالهٔ کار خواند میرست دربارهٔ نگارش تاریخ صفویان و بر دست پسرش امیرمحمود ، و جهانگشای خاقان یا عالم‌آرای شاه‌اسمعیل یا عالم‌آرای صفوی در سرگذشت بنیان‌گذار شاهنشاهی صفوی که نویسندهٔ این کتاب پرارزش نامعلوم است و حتی اسم کتاب هم در بعضی از نسخه‌ها مذکور نیست ،
- تاریخ بسیار مهمی به قلم شاه‌طهماسب و به‌نام تذکرهٔ شاه طهماسب که در آن سرگذشت شاه‌طهماسب به قلم خود به نگارش درآمده و مشتمل است بر رویداده‌های دوران سلطنتش از سال ۹۳۰ تا ۹۶۸.
- احسن‌التواريخ از اميرحسن روملو که متضمن حوادث مابين ۸۰۷ و ۹۸۵ است و اهميت آن بيشتر در شرح مفصل پادشاهى دوران شاه‌طهماسب و شاه‌اسمعيل دوم است، خلاصةالتواريخ از قاضى ميراحمد قمى ابراهيمى که مربوط است به پادشاهان صفوى از آغاز تا رويدادهاى سال ۱۰۰۱ هـ.
- نقاوة‌الآثار فى ذکرالاخيار تأليف محمودبن هداية‌الله افوشه‌اى نظنزى شاعر و اديب سدهٔ دهم و يازدهم هجرى حاوى حوادث سال‌هاى ۹۹۸ تا ۱۰۰۷، افضل‌التواريخ در تاريخ صفويان در سه جلد تأليف ميرزافضلى در بيان حال شاه‌عباس.
- تاريخ عباسى، تأليف مولانا جلال‌الدين محمدبن کمال‌الدين منجم شاه عباس، تاريخ عباسى، تأليف مولانا جلال‌الدين کتابى به‌ نام زبدةالتواريخ دارد و آن تاريخ مختصرى است از خلقت تا سال ۱۰۶۳.
- تاريخ عالم آراى عباسى يکى ديگر از چند کتاب دربارهٔ پادشاهى شاه عباس اول و مهم‌ترين آنها است که از آغاز عهد سلالهٔ صفوى تا مرگ شاه‌عباس به سال ۱۰۳۸ و جانشينى شاه صفى در آن نوشته است.
- دربارهٔ شاه عباس کتاب ديگرى به اسم فتوحات همايونى داريم از نظام سياقى که به سال ۱۰۰۷ به‌نام آن پادشاه تأليف شده و تاريخ دوازده سال اول پادشاهى او است.
- و باز دربارهٔ آن پادشاه کتاب تجليات عباسيه از محمدامين يزدى.
- و خلاصهٔ عباسى از محمدپسر عبدالله را هم مى‌توان ذکر کرد
- ديگر کتاب روضةالصفويه است از ميرزابيگ بن حسن حسين جنابدى که به‌ نام شاه‌عباس يک به سال ۱۰۲۳ تأليف آن آغاز شد و چون مؤلف بعد از مرگ شاه عباس زنده بود کار تأليف خود را ادامه داد و به شرح سلطنت‌شاه صفى پرداخت.
- در تاريخ شاه صفى تأليف ميرمحمد حسين حسينى تفرشى شرح مختصرى از گزارش پادشاهى او (سال ۱۰۳۸) تا سال ۱۰۴۱ ذکر شده است.
- کتاب ديگر در شرح پادشاهى شاه صفى خلاصةالسير است از ميرزامحمد معصوم بن خواجگى اصفهانى.
- براى شاه عباس دوم بهترين تاريخ آن است که ميرزا محمدطاهر وحيد به نام عباسنامه فراهم آورد.
- کتاب رياض‌التواريخ (از شاه اسمعيل يکم تا اواخر عهد شاه عباس دوم) و خلاصةالمقال هم در همين رديف هستند.
- تاريخ کامل پادشاهى شاه‌عباس ثانى کتاب قصص‌الخاقانى است از ولى قلى شاملو در يک مقدمه و سه باب و خاتمه.
- تحفةالعالم تأليف ميرزا ابوطالب پسر ميرزابيگ موسوى فندرسکى، در شرح پادشاهى شاه‌سطان‌حسين که به سال ۱۱۰۷هـ نگاشته شد.
- کتاب دستور شهرياران تأليف محمد‌ابراهيم‌بن زين‌العابدين، مجلس‌نويس شاه‌سلطان‌حسين در تاريخ سلطنت آن پادشاه.
- تاريخ طهماسبى از عبدالعلى وقايع نگار دربارهٔ رويداده‌هاى ميان تاجگذارى شاه سلطان حسين (۱۱۰۵هـ) و کشته شدن نادرشاه افشار (۱۱۶۰هـ).
- نامه عالم آراى نادرى تأليف محمد کاظم وزير در ذکر احوال نادر.
- اما وقايع‌نگار اصلى دوران نادرى منشى معروف او ميرزامحمد مهدى‌خان استرآبادى است و کتاب‌هاى او جهانگشاى نادرى (تاريخ نادرى) و درّهٔ نادره نام دارد که حاوى سرگذشت نادر از آغاز تا کشته شدنش در ۱۱۶۰ هجرى است و گذشته از جنبهٔ تاريخى داراى ارزش ادبى است.
     
  
صفحه  صفحه 20 از 23:  « پیشین  1  ...  19  20  21  22  23  پسین » 
شعر و ادبیات

تاریخ ادبیات ایران از ساسانیان تا کنون

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA