انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 1 از 17:  1  2  3  4  5  ...  14  15  16  17  پسین »

Life | زندگی


زن

Princess
 






زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.
زندگی یک معادله است موازنه کن.
زندگی یک معما است آن را حل کن.
زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.
زندگی یک مبارزه است قبول کن.
زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.
زندگی یک سوال است آن را جواب بده.
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.
زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.
زندگی درد است آن را تحمل کن.
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی .
زندگی هدیه ای است که خدا در هنگام تولد به ما تقدیم می کند.
زندگی آغاز یک راه است بسوی افتخار و سربلندی، یا انحراف و سرافکندگی.
زندگی پرواز است به سوی پیشرفت و روشنایی.
زندگی جوانه زدن است به امید درختی تناور و پر از میوه.
زندگی گرچه یک آغاز است ولی پایان آن نامعلوم و رویایی است.
زندگی یعنی عشق، اراده، امید و توکل.
زندگی مانند پلی است برای نزدیک شدن به خدا.
زندگی به کوه بلندی می ماند آن را فتح کن.
زندگی برای هر انسانی آینه اخوت می باشد.
زندگی شاخه گل است آن را پرپر نکنید.
زندگی را اگر با خدا در نظر بگیری همیشه با عزت و سربلندی همراه خواهد بود.
زندگی زیبایی و لذت بردن از نعمت های الهی است.
زندگی یعنی کمک کردن و یاری دیگران در سخت ترین شرایط که برای آنان پیش می آید.
زندگی دشتی است که سبزه های آن نمایانگر زیبایی اند و دریایش نشان از عمر دارد بلندیهای آن شدائد زندگی است و سرانجام پاییزش فانی بودن این دنیا را به نمایش میگذارد.
زندگی روشن ترین تفسیر خداست.
زندگی گاهواره ای است که لالایی عشق را می سراید.
زندگی زیباست اگر زیبا ببینیم.
زندگی عینی ترین، ملموس ترین و واقعی ترین جلوه حیات است.
زندگی غزلی است که مطلعش تجربه است.
زندگی نهالی است که با صبر بار می دهد.
زندگی اندوخته ای است که زندگان قدرش نشناسند.
زندگی همان است که می اندیشی.
زندگی پازلی از ترکیب همین ثانیه هاست.
زندگی دایره ای است که به شعاع همت فرد رسم شده است.
زندگی سالی است که هزار فصل دارد.
زندگی عملی است که به توان بی نهایت تجربه می شود.
زندگی عمارتی است که سازنده اش سخت کو شانند.
زندگی بهشتی است که تو سازنده ی آنی.
زندگی نارگیلی است که پوشش سخت و درونش شیرین است.
زندگی فیلمی است که کارگردانی اش به دست ماست.
زندگی ماحصل تلاش امروز است.
زندگی فرمانروایی بر سرنوشت است.
زندگی کاشت صداقت، و برداشت موفقیت است.
زندگی لیموناد است، شیرینش را انتخاب کن.
زندگی همین ساعات شیرینی است که سریع می گذرند.
زندگی بالندگی است، پس درنگ مکن.
زندگی نتیجه ای است که از حل معمای ثانیه ها حاصل می گردد.
زندگی تمرین صبوری است.
زندگی زیباترین شاهکار حق در عرصه خلقت است.
زندگی کاشتن ثانیه هاست پس بهترین ثانیه ها را بکار.
زندگی قدر و قیمت توست، غنیمتش شمار.
زندگی عرصه کارزار است، مردانه در آن قدم بگذار.
زندگی یک تعالی به قدر همت است.
زندگی برد و باخت نیست، بردن در عین باختن است.
زندگی الهام است برای آنان که جهت زیستن برانگیخته شده اند.
زندگی بازاری است که متاعش عمر آدمی است.
زندگی ترکیبی از تنوع است، پس متنوع اش ساز.
زندگی شهد گلی است که زنبور زمانه آن را می مکد.
زندگی تئاتری است در حد واقعیت و ما بازیگران واقعی این تئاتر هستیم.
زندگی راه است، ایمان و اندیشه راهنمای آن.
زندگی تكثیر ثروتی است كه نامش محبت است.

و چه زیبا :
مفهوم زندگی در نهاد خودش نهفته است، زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است ...

و در آخر:
زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...


عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش
محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی حس جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگر اغاز حیات
تا به جایی که خدا می داند





عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

 
گفتمش نقاش را نقشي بكش از زندگي
نقش حبابي بر لب دريا كشيد




تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست ... ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست
     
  
مرد

 
زندگی خیس شدن پی در پی
زندكی اب تن كردن در حوضچه ی اكنون است





زندگی قصه ی تلخی است كه از ما بگذشت
بس كه آزُرده شدم چشم به پایان دارم...
زندگی میگن بقای زنده هاس اما خدایا!
بس كه ما دنبالِ زندگی دویدیم بریدیم كه!!...




     
  
زن

Princess
 
زندگی




زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی.
زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چون گل، که بنوشی اش چون شهد.

زندگی، بغض فـروخورده نیست.
زندگی، داغ جگــــر گـــوشه نیست.

زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است.
زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است.

زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ.
زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است.

زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست.
زندگی، شـــوق وصال یار است.

زندگی، لحظه دیدار به هنگامــــــه یاس.
زندگی، تکیه زدن بر یــار است.

زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است.
زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است.

زندگی، قطعه سرودی زیباست که چکاوک خواند که به وجدت آرد به سرشاخه امید و رجا.
زندگی، راز فـروزندگی خورشید است.

زندگی، اوج درخشندگــــــی مهتــاب است.
زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است.

زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است.
زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است.

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است. به، كه چقدر شیـــرین است.
زندگی،خاطره یک شب خوش،زیر نورمهتاب،روی یک نیمکت چوبی سبز،ثبت درسینه است.

زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه.
زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است.

زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق.
زندگی، گاه شده است که برد بیراهم.

زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
Live in the "Now"




FORCE FAILS
ARE YOU TRYING TOO HARD ?




ASK "IS IT TRUE ?"
YOUR STORY OR YOUR THINKING
"IS IT ABSOLUTELY TRUE ?"




STEP OUTSIDE YOUR "ROLES"
DON'T BE HOSTAGE TO THEM



END OF SEEKING
END OF SUFFERING
"ACCEPT" OR "CHANGE"




"LIFE" IS "NOW"
OTHER THAN NOW IS JUST A TUG OF WAR
BETWEEN PAST AND FUTURE




THE MORE YOU ENJOY THE "NOW"
THE MORE YOU ENJOY LIFE



LIFE SHAPES ITSELF
RAIN EVENTUALLY STOPS
RIVERS DON'T HURRY
"SPRING COMES - AND THE GRASS GROWS BY ITSELF"

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
مرد

 




زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق .... رفتن و آخر رسیدن بردر آبادی عشق
زندگی یعنی چكیدن همچو شمع از گرمی عشق ... زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
زن

 
"زند گی يعنی اميد وحرکت"

زند گی يعنی تکا پو

زند گی يعنی هياهو

زند گی يعنی شب نو، روز نو، اند يشه ی نو...

آری آری زند گی زيباست

زندگی آتشگهی ديرنده پا برجاست

گربيفروزيش رقص شعله اش از هرکران پيدا ست

ورنه خاموش است وخاموشی گناه ماست....

نگرانی در باره ی معنی و هدف زند گی از ويژگی بشر بعنوان يک موجود متفکر و کاوشگراست. ديگر موجودات عالم،مسير طبيعی زندگی خود را از ابتدا تا به انتها بدون پرس و سؤال و چون و چرا طی می کنند. اين از شکوه و شايد شور بختی بشر است که در طول تاريخ، دم به دم اين پرسش را برای خود و ديگران مطرح ساخته و چرائی هستی خود را زير سؤال برده است. داستايوفسکی نويسنده شهير روسی در اين باره می گويد: "راز وجود آدمی در اين است که انسان تنها نبايد بسادگی زندگی کند، بلکه بايد کشف کند که چرا بايد زندگی کند."

درتاريخ انديشه ی انسانی موضوع هدف و معنی زندگی در دو نهايت کلی مورد بررسی قرار گرفته است: در يک قطب اعتقاد به اصل مطلق وجود و سرنوشت مقدر حاکم است ودر قطب ديگر انکار هر نوع معنی ومقصود برای زندگی وبيان اينکه زندگی انسانی يک پديده ی کاملأ بی محتوا و بدون معنی است.

يافتن معنای زند گی مستلزم آن است که جوينده قبل از هر چيزانسان و سرشت انسانی را بفهمد. ليکن اين هم برای درک معنای وجود انسانی کافی نيست. انسان در طبيعت تنها نيست و ما نمی توانيم جدا ازبقيه ی چيزها به درک انسان نا ئل آئيم. همانطور که قبلأ کفته شد انسان را بايد در رابطه با ساير موجودات کره ی زمين ودر رابطه با جايگاه او در گيتی باز شناخت. از آنجا که اين شناخت در زمان ها و مکانها و شرايط مختلف زند گی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد تفاوت دارد، لذ ا معنای زند گی برای اند يش ورزان مختلف همواره متفاوت بوده ا ست.

تلاش برای يافتن معنی وهدف زند گی دريک نگاه فلسفی و وجود شناسانه ره بجائی نخواهد برد. کسانی در اين رابطه تا کيد بيش از حد بعمل می آورند، سرانجام به بد بينی و ياس فلسفی می رسند. از ديدگاه يک انسان خدا ناگرا ، حيات يک پديده تصادفی است و زندگی آدمی با يک نقشه قبلی، با هدف و معنای خاص توسط هيچ معمار و مهند سی طراحی نشده است. بنابراين قبل از آ نکه بخواهيم در تلاش بيهوده برای يافتن معنا و هدف زند گی، خود را از تک و تاب بيندازيم، با يد در حد توان (بدون آنکه توقع زيادی از خود داشته باشيم) زند گی کنيم و تحت شرايط موجود به زندگی خويش معنا و مفهوم بخشيم. آنچه مهم است شور زندگی ا ست و عشق به زيستن برای خود و ديگران. دريافت از زندگی چنين ا ست که آ نچه که نه تنها انسان ها را بلکه همه ی موجودات عالم را بهم پيوند می دهد عشق است و عشق نيزمانند زندگی هدفی ا ست در خود. عشق اميد می آفريند و اميد حرکت و بقولی "زند گی يعنی اميد وحرکت"

بزعم من، انسان عاشق انسانی ا ست شاد و شاد خوار." نشا يد و نبا يد که خود ما زندگی، و کام گيری از زيبائی های آن، را فراموش کنيم! چرا که انسان ناکام (با پيچيد گی های روانی) نه سودی برای خويش، و نه برای ديگران دارد.". آری زندگی آنقدر شيرين و زيبا ست که بخاطرتداوم آن می توان از جان مايه گذ ا شت:

آنچنان زيباست ا ين بی بازگشت کزبرايش می توان از جان گذ شت

چه زيبا گفته است انديش ورزی بنام ميخائيل پريشوين که " گرچه ممکن است بميرد، ليکن نقشش بعنوان تلاش پيروزمندانه ی انسان در مسيری که به ابد يت می پيوندد باقی خواهد ماند... او از خود چيزی بی همتا بجای خواهد گذ ا شت که با گفتار، رفتار، انديشه و حتی احوالپرسی و فشردن دست و چه بسا يک لبخند توام با سکوت ايجاد کرده است." اين همان سخن سعدی است که:

بماند سالهااين نظـــــــم و ترتيب زما هر ذ ره خا ک افتاده جا ئی

غرض نقشی است کزما باز ماند که هستـــــی را نمی بينم بقا يــی

واين نقش اگر در راستای تداوم و تعميق زند گی و سازند گی هرچه بيشتر آن با شد، پايدارتر خواهد ماند. انسان می تواند در نيک کرداری و عشق خويش به زندگی و ديگرانسانها انگيزه ای نيرومند برای زيستن و معنی دار کردن زند گی خود بيابد:

هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت ا ست بر جريده ی عا لم دوام ما
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست

گر بیفروزیش رقص شعله اش پیداست

ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست.


کاش می دانستی در سحرگاه یکی صبح بهار همچو خورشید جهان را دیدن به تن خسته شب آب سحر پاشیدن وندر آن شوکت باغ و گل و ریحان دیدن سوسن و یاسمن و سنبل و نسرین چیدن چه صفایی دارد. کاش می دانستی زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی جنبش و جاری شدن است. زندگی کوشش و راهی شدن است از تماشاگه اغاز حیات تا به جایی که خدا می داند.


زندگی مانند رودخانه‌ا ی جاری است كه می ‌رود و به پشت سرش نگاهی نمی ‌اندازد. هر مقدار كه می ‌رود دیگر برنمی گردد. هر مقدار به سن ما افزوده می ‌شود از عمر ما كاسته می ‌شود. پس بیاییم گلی زیبا در زندگی بكاریم تا از بوی خوش آن دیگران بهره‌مند گردند و ما نیز خاطره و یادگاری برای بازماندگان بگذاریم.

}زندگی شاید آن لحظه ی مسدودی است كه نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است كه من آن را با ادراك ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمی خت در اتاقی كه به اندازه یك تنهاییست

دل من كه به اندازه یك عشق است

به بهانه های ساده ی خوشبختی خود می نگرد

به زوال زیبای گلها در گلدان

به نهالی كه تو در باغچه خانه ی مان كاشته ای

و به آواز قناری ها

كه به اندازه یك پنجره می خوانند. فروغ فرخ زاد{


زندگی رودیست که از دهکده ی غم می گذرد.

زندگی زیباست ای زیبا پسند

زنده اندیشان به زیبایی رستد

آنقدر زیباست ین بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت.

بهتر زندگی كنیم

هرگز نمی ‌توان به كسی احساس عشق و دوست داشتنی بودن را هدیه كرد مگر آنكه او ظرفیت پذیرش، قابلیت و توانایی عشق ورزیدن به خودش را داشته باشد.

انسانی كه خود را دوست ندارد و به خویش عشق نمی ‌ورزد، عشق ما را نیز احساس نخواهد نمود.


زندگی هدیه ایست از سوی خدا

زندگی مانند امانتی است به ما كه باید با شناخت سفارشات حضرت حق و برای بهتر زیستن تلاش نموده و آن را در قالب فایل اعمال به صاحب اصلی برگردانیم كه سهم ما از آن عاقبت به خیری و جاودانه بودن درجهان ابدی باشد.

بهتر زندگی كنیم!

هنگامی كه وقت و انرژی خود را صرف این می ‌نمائیم كه همه چیز در بیرون از ما عالی و خوب باشد، در حقیقت توان خود را در سمت و سویی اشتباه متمركز نموده‌ایم. برای رسیدن به خوشبختی واقعی بجای پرداختن به خلق ثبات و آرامش در پیرامون این ثبات و آرامش را در درون باید جویا شد این اولین راز بهتر زیستن است.


زندگی یعنی هیاهو، زندگی یعنی تکاپو، زندگی یعنی شب نو، روز نو، اندیشه نو

زندگی یعنی غم نو، حسرت نو، بیشه نو. زندگی باید سراسر تکان و تازگی باشد. زندگی باید یک کلام، حتی یک نفس ز جنبش وا نماند. گرچه این جنبش برای مقصدی بیهوده باشد . . . زندگی همچنان آب است، آب اگر راکد بماند، چهره اش افسرده باشد . . . .

بهتر زندگی كنیم!

ممكن است شخصی در اقیانوس عشق‌مان شنا نماید اما هرگز نباید از یاد برد كه اقیانوس از آن ماست. پس باید به خود احترام گذاشت و خود را دوست بداریم فرآیند تغییر و پیشرفت در زندگی را ارج بنهیم چرا كه این گرامی داشت و بزرگداشت حقیقت وجودی و هویت واقعی ماست كه راه عشق را در وجودمان هموار می ‌كند. بنابراین ما خود عشق هستیم.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست

گر بیفروزیش رقص شعله اش پیداست

ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست.


کاش می دانستی در سحرگاه یکی صبح بهار همچو خورشید جهان را دیدن به تن خسته شب آب سحر پاشیدن وندر آن شوکت باغ و گل و ریحان دیدن سوسن و یاسمن و سنبل و نسرین چیدن چه صفایی دارد. کاش می دانستی زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی جنبش و جاری شدن است. زندگی کوشش و راهی شدن است از تماشاگه اغاز حیات تا به جایی که خدا می داند.


زندگی مانند رودخانه‌ا ی جاری است كه می ‌رود و به پشت سرش نگاهی نمی ‌اندازد. هر مقدار كه می ‌رود دیگر برنمی گردد. هر مقدار به سن ما افزوده می ‌شود از عمر ما كاسته می ‌شود. پس بیاییم گلی زیبا در زندگی بكاریم تا از بوی خوش آن دیگران بهره‌مند گردند و ما نیز خاطره و یادگاری برای بازماندگان بگذاریم.

}زندگی شاید آن لحظه ی مسدودی است كه نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است كه من آن را با ادراك ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمی خت در اتاقی كه به اندازه یك تنهاییست

دل من كه به اندازه یك عشق است

به بهانه های ساده ی خوشبختی خود می نگرد

به زوال زیبای گلها در گلدان

به نهالی كه تو در باغچه خانه ی مان كاشته ای

و به آواز قناری ها

كه به اندازه یك پنجره می خوانند. فروغ فرخ زاد{


زندگی رودیست که از دهکده ی غم می گذرد.

زندگی زیباست ای زیبا پسند

زنده اندیشان به زیبایی رستد

آنقدر زیباست ین بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت.

بهتر زندگی كنیم

هرگز نمی ‌توان به كسی احساس عشق و دوست داشتنی بودن را هدیه كرد مگر آنكه او ظرفیت پذیرش، قابلیت و توانایی عشق ورزیدن به خودش را داشته باشد.

انسانی كه خود را دوست ندارد و به خویش عشق نمی ‌ورزد، عشق ما را نیز احساس نخواهد نمود.


زندگی هدیه ایست از سوی خدا

زندگی مانند امانتی است به ما كه باید با شناخت سفارشات حضرت حق و برای بهتر زیستن تلاش نموده و آن را در قالب فایل اعمال به صاحب اصلی برگردانیم كه سهم ما از آن عاقبت به خیری و جاودانه بودن درجهان ابدی باشد.

بهتر زندگی كنیم!

هنگامی كه وقت و انرژی خود را صرف این می ‌نمائیم كه همه چیز در بیرون از ما عالی و خوب باشد، در حقیقت توان خود را در سمت و سویی اشتباه متمركز نموده‌ایم. برای رسیدن به خوشبختی واقعی بجای پرداختن به خلق ثبات و آرامش در پیرامون این ثبات و آرامش را در درون باید جویا شد این اولین راز بهتر زیستن است.


زندگی یعنی هیاهو، زندگی یعنی تکاپو، زندگی یعنی شب نو، روز نو، اندیشه نو

زندگی یعنی غم نو، حسرت نو، بیشه نو. زندگی باید سراسر تکان و تازگی باشد. زندگی باید یک کلام، حتی یک نفس ز جنبش وا نماند. گرچه این جنبش برای مقصدی بیهوده باشد . . . زندگی همچنان آب است، آب اگر راکد بماند، چهره اش افسرده باشد . . . .

بهتر زندگی كنیم!

ممكن است شخصی در اقیانوس عشق‌مان شنا نماید اما هرگز نباید از یاد برد كه اقیانوس از آن ماست. پس باید به خود احترام گذاشت و خود را دوست بداریم فرآیند تغییر و پیشرفت در زندگی را ارج بنهیم چرا كه این گرامی داشت و بزرگداشت حقیقت وجودی و هویت واقعی ماست كه راه عشق را در وجودمان هموار می ‌كند. بنابراین ما خود عشق هستیم.





زندگی یعنی جاری شدن و به دریای ابدیت پیوستن. زندگی یعنی تلاش برای به هدف رسیدن.

زندگی معنای خوب بودن است. زندگی نام نیك ازخود نهادن است. زندگی آبشار لحظه هاست.

زندگی یادگار قصه هاست. زندگی سرشار از خوبیهاست. زندگی . . .


دو راه برای زندگی کردن وجود دارد: اول اینکه فکر کنید همه چیز یک معجزه است

دوم فکر کنید هیچ چیز معجزه نیست. آلبرت انیشتین.

بهتر زندگی کنیم!

وابستگی به هر چیزی‏ استیصال و بی‌نوایی به همراه می ‌آورد.

وابسته شدن‏ ضد زندگی كردن است. وابستگی‏ ایجاد سد و مانع در مقابل هرگونه تغییر و دگرگونی است. زندگی تغییر مداوم را می ‌طلبد در صورتی كه جلوی این تغییر را بگیریم در حقیقت جلوی پویش زندگی را گرفته ‌ایم.


همیشه سعی کنید درسهایی که از زندگی می آموزید اینها باشد:

آنچه روی میدهد چندان مهم نیست، مهم کاری است که هنگام روبرو شدن با آن اتفاق انجام می دهیم. تو باید همیشه به افرادی که دوستشان داری عشق بورزی زیرا شاید امروز آخرین باری باشد که آنها را می بینی. تو با بهترین دوستت می توانی بهترین کارها را انجام دهی و یا هیچ کاری انجام ندهی و بهترین لحظات را با هم داشته باشید.

گاهی اوقات از کسانی که انتظار داری در هنگام شکست تو را یاری کنند سخت ترین ضربه را خواهی خورد. گاهی اوقات حق داری که عصبانی باشی اما این حق را نداری که ظالم و ستمکار باشی. هر چقدر که اتفاقات بد بیفتد و یا امروز روز بدی باشد زندگی می گذرد و فردا روز بهتری خواهد بود.

زنده بودن با زندگی کردن بسیار متفاوت است.

زندگی هرازگاهی یک شانس دومی جلوی پایت می گذارد.

هر گاه با دل ذلال و روشن تصمیم بگیری تصمیمت درست خواهد بود.

حتی وقتی در بیماری و رنج به سد می بری تنها تو نیستی.

مردم آنچه را که تو در حق آنها انجام داده ای و یا از تو شنیده اند فراموش می کنند، اما هرگز احساسی را که در دلشان بر انگیخته ای فراموش نمی کنند.

برای یافتن آنچه که همیشه در آرزویش هستی هیچ وقت دیر نیست . . .


زندگی نامه شقایق چیست؟ رایت خون به دوش وقت سحر

زندگی را سپرده در ره عشق به کف باد و هر چه باداباد.

زندگی معلم بی رحمی است اول امتحان می گیرد و سپس می اموزد.

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه خود خواند وازصحنه رود صحنه پیوسته به جاست، خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد.

زندگی رنگ خیال بر رخ تصویر خواب بود.

آنكسی كه از رنج زندگی بترسد، از ترس در رنج خواهد بود.

اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج كنیم، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت یك لبخند و یا نوازشی عاشقانه كنیم.

" زندگی پدیده ای ایستا نیست. تنها دو گروه نمی توانند افكار خود را عوض كنند:

دیوانگان بیمارستان و مردگان گورستان ".





از آن زمان که اولین زنگ زندگی از ناقوس ساعت به گوش انسان رسید و پا به عرصه ی خاکی گذاشت و خود را در میان گل های سپید و سیاه زمین دید. از آن زمان که فهمید طلوع شوق و غروب غم دارد. از ان زمان که فهمید درخت بدون ریشه پا بر جا نخواهد ماند، بام بدون ستون نمی ایستد و آسمان نیز دارای ستون های نامرئی است. از آن زمان که حلقه های زنجیر های زندگی را دریافت احساس کمبود کرد، کمبود چیزی که بدون آن پا بر جا ماندن بر روی ماسه های نرم، استوار بودن در برابر ضربه های سهمگین امواج پر تلاطم دریا و بدوش کشیدن کوله بار سنگین زندگی امکان پذیر نبود. بلی!

او چیزی کم داشت و آن کسی بود که همانند ریسمانی برای نجات، پلی برای رسیدن به قله ی سعادت و مرهم آلامهای او باشد. او کسی را می خواست تادارویی باشد برای دردها و صندوقچه ای برای کتاب قصه های غصه هایش. او کسی را می خواست که معراجی باشد برای عروجش و شمسه ای برای شب های تنهایی اش

آری این یاقوت آتشین نامی جز "دوست"بر خود نگرفت.


زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت

زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری هر که آمد

کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت

قاصد هم، این کولی خانه به دوش

روزگار کوچه گردیهای خود را زندگی نامی د و رفت.

بهتر زندگی کنیم!

عشق چون بر سر بتابد گدازنده می ‌شویم و آنگاه دل است كه می ‌شكافد و جان است كه می ‌تابد و ظلمت است كه با دستپاچگی می ‌گریزد. عشق دیوانه‌ می ‌كند. سلسله بندها را می گسلد و آنگاه لایق خانه‌ی وجود می ‌شود و در این زمان است كه از طرب آكنده می ‌شویم‏. شمع می ‌شویم، روشن می ‌شویم و آنگاه‏، دود پراكنده می ‌شویم.


زندگی چیست؟ خون دل خوردن اولش رنج و اخرش مردن . . .

زندگی چیست؟ زندگی یعنی، شروع از هیچ برای رسیدن به اوج، پس باید مراقبت کرد تا با سنگهای غفلت نلغزید و باید با دستگیره ی احتیاط حرکت کرد. زندگی پر از تلخی و شیرینی استاگر لحظه ای شاد هستی چند لحظه بعد غم می آید سراغت فاصله ی بین غم و شادی بسیار کم است پس تا می توانیم باید از، فرصتهایش استفاده کنیم. دوستی به سان گل سرخی است که با لحظه های غفلت پژمرده می شود.

زندگی همیشه بهار نیست گاهی ابر خزان بر آن سایه ی مرگ می افکند و دست بی وفای روزگار باوفاترین یاران را از هم جدا می کند و این فقط دشت شقایق ها تا ابد مهربان، می مانند. فقط پرستوها هستند که پس از بازگشت از کوچ آشیانه ی ویران شده ی خود را از نو می سازند.


زندگی زیباست اما نه به زیبایی حقیقت

حقیقت تلخ است اما نه به تلخی انتظار

و انتظار سخت است اما نه به سختی جدایی، جدایی، جدایی

بزرگترین شکست در زندگی فرار از حقیقت است.

کاش می شد عشق را تفسیر کرد

دانه های اشک را تکثیر کرد.

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همی ن سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی؟ این رسم زندگیست پس تنها آواز بخوان.


خدایا به من چگونه زیستن را بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

زندگی قصه پر غصه یک زندانی است که به حبس ابدی محکوم است.

زندگی بازی یک شطرنج است که در آن انسانها لحظه ای کیشت و به آخر نرسیده مات اند . . .

زندگی چیست؟ پرسشی بی پاسخ؟ یا که آیا سفری است از بهاران به خزان؟

پاسخش هرچه که هست؛ زندگی در نظر من زردی برگ درختی است که در غربت غمبار خزان

چشم می بندد ز همه خاطره ها و همی نرم و سبک با نسیم خنکی رقص کنان

رو به سوی ابدیت سفر آغاز کند و به تکرار بگوید: دل ما رفت ولی سبزی دلهامان هست.

تا زمانی که به پایان برسد این سفر بی برگشت . . . . و بدانگاه زیر پای کودکی بی پروا

با صدای خش خشی درد آلود آخرین صحبت خود را به من و تو می گوید:

)که شما هم برگید ( و به پایان می رسد سبزی تان پس چه خوب است که یادی ز شما سبز بماند در دل سبز بهارستانها.


زندگی مثل پیانو است. دكمه های سفید برای شادی ها و دكمه های سیاه برای غمها اما وقتی می توان آهنگ زیبایی نواخت كه دكمه های سیاه و سفید را با هم فشار دهی!.

زندگی یک پدیده جدی نیست. اگر آن را جدی بگیری، در واقع از کَفَش می دهی. درک زندگی تنها از طریق خنده ممکن است.

زندگی عرصه یكتای هنرمندی ماست هركسی نغمه خود خواند و از صحنه رود. صحنه پیوسته به جاست. ای خوش آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد.

زندگی شاید همی ن باشد یك فریب ساده و كوچك

آن هم از دست عزیزی كه تو دنیا را بجز با او و برای او نمی خواهی.

من گمانم زندگی باید همین باشد.
من هم خدایی دارم
     
  ویرایش شده توسط: plangton31   
صفحه  صفحه 1 از 17:  1  2  3  4  5  ...  14  15  16  17  پسین » 
شعر و ادبیات

Life | زندگی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA