انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 5 از 17:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  17  پسین »

Life | زندگی


مرد

 
زندگی یعنی مسیری روبه آب
زندگی یعنی نه بیداری نه خواب

زندگی یعنی سرای امتحان
زندگی یعنی در آن عاشق بمان

زندگی یعنی کمی و کاستی
زندگی یعنی دروغ و راستی

زندگی یعنی صفا ،مهرو وفا
زندگی یعنی ستم ،جور و جفا

زندگی یعنی سفر،راهی دراز
زندگی یعنی جهانی رمز دار

زندگی یعنی مهی در پشت ابر
زندگی یعنی بلا و درد وصبر

زندگی یعنی دوروزی مهمان
زندگی یعنی فریب میزبان
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
زندگي شاپرک است خفته بر بال نسيم ... مي پرد تا گل صبح از شب شهر قديم
زندگي شاخ گلي است از کويري زده سر ... عطر جان مي بخشد تاکه گردد پرپر
زندگي چلچله اي است گرم کوچيدن مرگ ... دفتر خوانده شده روز وشب برگ برگ
زندگي عاطفه ايست گرم توفنده وپاک ... خنده نازک گلي به کرم ورزک برگ
زندگي منظره اي در گذرگاه نظر ... بسترگل شدن گل ناچيز بشر
زندگي مشغله اي است در تکاپوي زمان ... فصل کشتن بهار درويدن به خزان



زندگی سرگذشت درگذشت آرزوهاست.
زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروز و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست



زندگی زخم و تو مرحم من
زندگی شوق گناه دل من
زندگی لذت بوئیدن تو
زندگی عطر وجود عاشقت
زندگی حسن نگاه صادقت
زندگی غم واسه نبودنت
زندگی شوق واسه رسیدنت
زندگی حرف دلت رو خوندن
شایدم حسرت و تنها موندن
زندگی شاید همش ساز و نواست
زندگی هر چی که هست باید که ساخت
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
زندگی یعنی:
عشق خالص
محبت
فداکاری
تلاش
لذت
احترام
بودن یا نبودن
پاکی
زیبایی
لطافت
جلوه ی تازه و
غم

زندگی یعنی عشق
آسمان آبی
زندگی یعنی جان
ژاله و مرغابی
زندگی یعنی فکر
اشکهای جاری
زندگی یعنی کاج
سربلندی تا مرگ
زندگی یعنی آب
تا عبد دریایی
زندگی یعنی گل
کم ولی رویایی
زنگی یعنی من ...
زندگی یعنی تو ...
ساده و روحانی ...
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
زندگي مثل راه رفتنه
هرچي بيشتر پيش بري خسته تر ميشي

زندگی بیشترش سوختن است
درس اموختن است

زندگی زندگی انتظاری است که ادم زبرادر دارد





زندگی نیست بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خارو خسی
زندگی کرده بسی

زندگی فانوسی است لب دریای خیال اویزان
میتوان ان را دید و نه بیش
روشن است اما به اندازه خویش

زندگی تابلویی است نیمه راه که ز سر منزل مقصود خبر میارد.

زندگی کاشت صداقت، و برداشت موفقیت است.





زندگی بافتن یک قالیست
نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین
نکند اخر کار قالی زندگیت را نخرند؟

کار زندگی هشدار است
گر مسافر رهش بیدار است.
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  ویرایش شده توسط: King05   
مرد

 
زندگی تجربه ی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه ی یک عمر بیلبلن دارد...

زندگی زندانی است که در ان بیشتر از زندانی زندان بان دارد
زندگي دين بزرگي است بر گردن ما



زندگي درد و دشنه خوردنه
تشنه رفتن پاي چشمه مردنه
رنجه و دست توي دست فشردنه
زير بار غصه جون سپردنه

زندگي
زندگي عشق است
عشق افسانه نيست
انكه عشق را افريد ديوانه نيست


زندگی یه انتظاره
زندگی یه امتحانه
زدندگی یه درسه
زندگی مقاومته
زندگی موفقیته
و زندگی یه تجربه زیبا و بیاد ماندنیه
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
زندگی یک بازی درد اور است
زندگی یک اول بی اخر است
زندگی کردیم و اما باختیم
کاخ خود را روی دریا ساختیم
لمس باید کرد این اندوه را
بر کمر باید کشید این کوه را
زندگی را با همین غمها خوش است
با همین بیش و همین کم ها خوش است
باختیم و هیچ شاکی نیستیم...




بزرگی را پرسیدند: زندگی چند بخش است؟
گفت دو بخش:
کودکی و پیری
گفتند پس جوانی چه شد؟
گفت: با عاشقی سوخت, با بی وفایی ساخت و با جدایی مرد.

تو را محکوم به حبسی میکنم به نام زندگی که جرم مجرمش دلبستگی است



آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه برآنم که از تو بگریزم...

زندگی یعنی چکیدن...
بی امان
از گرمی عشق...
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی ؟؟؟؟؟؟؟؟



اين زندگي غمزده غير از قفسي نيست
تنها نفسي هست ولي هم نفسي نيست
اين قدر نپرسيد كجا رفت و كي آمد
اشعار پراكنده ي من مال كسي نيست

زندگی فاصله امدن و رفتن ماست
شاید ان خنده که امروز دریغش کردی اخرین فرصت
همراهی ماست


زندگی را به تمامی زندگی کن
در دنیا زندگی کن بی آنکه جزیی از آن باشی
همچون نیلوفری باش در آب
زندگی در آب بدون تماس با آب!
زندگی به موسیقی نزدیک تر است تا به ریاضیات
ریاضیات وابسته به ذهن اند
و زندگی در ضربان قلبت ابراز وجود میکند!
زندگی سخت ساده است!
خطر کن!
وارد بازی شو!
چه چیزی از دست میدهی ؟
با دست های تهی آمده ایم
و با دست های تهی خواهیم رفت
نه،چیزی نیست که از دست بدهیم
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند
تا سر زنده باشیم
تا ترانه ی زیبا بخوانیم
و فرصت به پایان خواهد رسید
آری،این گونه است که هر لحظه غنیمتی است!


از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
یاد من باشد ...
یاد من باشد که فــردا دم صبح
به نسیم از سر مهــر سلامی بدهم
و به انگشــت نخی خواهم بست
که فراموش نگردد فــــــردا
با همه تلخی و نـــاکامی ها
زنـــدگی شیرین است!
و به شکرانه دیدار نسیم هر صبح
زنــدگی باید کرد ...



در کلاس روزگار
درسهای گونه گونه هست
درس دست یافتن به آب و نان
درس زیستن کنار این وآن
درس مهر
درس قهر
درس آشنا شدن
درس با سرشک غم زهم جدا شدن
در میان این معلمان و درسها
در کنار نمره های صفر و نمره های بیست
در کلاس هست و در کلاس نیست
نام اوست مرگ
و آنچه را که او درس می دهد زندگی است


زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد

جاده زندگی نباید صاف ویکدست باشد وگرنه خوابمان میگیرد، دست اندازها نعمتند

زندگي غم نيست،زندگي خانه ناله و ماتم نيست ،
زندگي اين است كه عهد شكن نامرديها باشي مانند رگي در تن دنيا در جريان باشي.



غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!
(( زنده یاد قیصر امین پور))



زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
بی خیالی سپر هر درد است
باز هم می خندم
آنقدر می خندم که غم از دل برود.....

[زندگی] زیباستــ ـای زیبا پسند
زندهـ ـاندیشان بهـ زیبای رسند
ـآنقدر زیباستــ ـاین بی بازگشتــ
کزبرایش میتوان ـاز جان گذشتــ

زندگي فرصت بس كوتاهيست تا بدانيم كه مرگ آخرين نقطه ي پرواز پرستوها نيست
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
[زنـ د گی] قانون نیست
[زنـ د گی] قافیه باران است
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی
و بلندای امیدت پاسداشتی مداوم برای [زنـ د گیـ] ـست



زندگی منشوری است
در حرکت دوار
منشوری که هرلحظه با گردش خود طیف جدیدی از
زندگی رابه مانمایان میکند
زندگی




مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست
که زندگانی ده روزه زندگانی نیست
یک چشم زدن غافل ازان جان جهان نیست
هر چند دل از خویش خبر هیچ ندارد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 

زندگي ميدان از دست دادن جان است
زندگي غصه خوردن فراوان است
زندگي درد و رنج دارد
غم دوري معشوق دارد
آه , زندگي فقط نرسيدن به معشوق دارد

***************
زندكي حكمت اوست...زندكي دفتري ازحادثه هاست...جندبركي را تو ورق ميزني و مابقي راقسمت!

***************
جان چیست غم و درد و بلا را هدفی
دل چیست درون سینه سوزی و تفی
القصه پی شکست ما بسته صفی
مرگ از طرفی و [ زندگی ] از طرفی

***************
زندگی آن هنگام زیباست که آدمی بداند فکری بخاطرش در هیاهوست...

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
صفحه  صفحه 5 از 17:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  17  پسین » 
شعر و ادبیات

Life | زندگی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA