اگر احساس به خاموشی مطلق برسد / باز هم عاطفه ای هست میان من و تو ..........................درد دارد ، وقتی چیزی را کسر می کنی که با تمام وجودت جمع زده ای ..........................تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم / کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم ..........................تفاهم به معنای درک کردن نیست ، بلکه به معنای توانایی تحمل تفاوتهاست .
بر سر مزرعه ی سبز فلک ، باغبانی به مترسک می گفت : دل تو چوبین است و ندانست که زخم زبان ، دل چوب هم می شکند ..........................مه شب مرغ دلم بر سر دیوار تو بود / میپرد از قفس و عاشق دیدار تو بود / خبرت هست که از خوبی خود بی خبری / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری .........................دلم شوق تو را دارد ، تو غافل از دل مایی / به ما گاهی نگاهی کن ، دلی دارم تماشایی ........................عجب رسمی ست رسم آدمیزاد / که دور افتاده را کم میکنند یاد / که دور افتاده حکم مرده دارد / که خاک مرده را کی میبرد باد .
من تو را هنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم ...........................عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو / عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام ...............................گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه روحم با اوست آگاه شوم ، این بار که دلتنگی را بهانه کردم ،فردا را چه کنم ؟.............................دل ، این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند !
عزیزتر از جانم ، آسمان باش تا عمری برای دیدنت سر به هوا باشم ..........................بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است ، همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست ...........................نیمکت با هم بودنمان تنهاست ، من دل نشستن ندارم ، تو دلیل نشستن باش !.........................با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی !
در شادی من شریک باش ای ساعت / در فکر لباس شیک باش ای ساعت / تعجیل بکن ، دلم برایش تنگ است / کم عاشق تیک و تاک باش ای ساعت ............................عجب خیاط ماهری است دنیا ، که دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت !...........................رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد ...........................همیشه در ریاضیات ضعیف بودم ، سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من !
من و دل همنفسیم با نفس خیال تو / نفسم ، همنفسم ، هر نفسم فدای تو ..........................خداوندا ، جای سوره ای به نام "عشق" در قرآن تو خالیست ، که اینگونه آغاز شود : و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت ..........................یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم ؟..........................اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی / اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، میدانم نگینی
بغض هایم را به آسمان سپرده ام ، خدا به خیر کند باران امشب را ...........................عهد کن یارم بمانی تا قیامت ، ای رها / اولین و آخرین عشقم بمانی ، با وفا / کلبه ای با هم بسازیم با ستونی استوار / گر کنارم تو نباشی بیقرارم ، بیقرار ...................عشق من ای کفتر بی پشت بام / عشق من ای خواب خوب ناتمام / بی تو رویایم پر از دلتنگی است / فصلهای زندگی بی معنی است .....................گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها ، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند ، دوست دارم این لبخند های بیگاه و آن بعضی ها را .
قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست / غم دنیاست که در گوشه ی قلبم پیداست / وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست .......................عزیزم حسادت نکن ، این که بعد از تو بغل گرفته ام ، زانوی غم است !.........................همیشه از فاصله ها گله مندیم ، شاید یادمان رفته که در مشق های کودکیمان گاه برای فهمیدن کلمات فاصله هم لازم بود .............................گر توانی از محبت حلقه در گوشم کنی / حیف باشد که مرا چون شمع خاموشم کنی / من که از یاد تمام آشنایان رفته ام / وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی .
تقدیم به کسی که اسمش انتها ندارد ، محبتش پایان ندارد ، فراموشیش امکان ندارد ............................کسی نیامده جز او سر قرار خودش / نشست غرق تماشای آفتاب خودش / چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح / کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش ...........................جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !................................آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند / یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند .
نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم / ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضیاییم ........................دلتنگی های من به تو رفته اند ، آرام می آیند ، در سینه می نشینند ، دیگر نمی روند .......................دگر درد دلم درمان ندارد / مسیر عاشقی پایان ندارد / مرا در چشم خود آواره کردی / نگاهت دور برگردان ندارد .......................حوصله ی جمع و تفریق ندارم ، یه ضرب خرابتم !