انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 164 از 267:  « پیشین  1  ...  163  164  165  ...  266  267  پسین »

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

andishmand
 
چه کسی ؟

امشب چه كسي ريخت به پيمانه من مي
امشب چه كسي مي كشد آتش به تن ني

امشب چه كسي رقص كنان تا دل افلاك
پرواز كنان مي دهد آواز به من هي

امشب چه كسي نغمه مستانه سرايد
جاري كند آهنگ جناني به رگ و پي

امشب چه كسي كرد عطا بر من درويش
زرين كمر پادشهي تاج جم و كي

امشب چه كسي سوخته دل گشت بر شمع
تا عرش برين عاشق بي باك كند طي

امشب چه كسي بوسه دهد بر من سرمست
دل غرق تمناست بده بوسه پياپي

امشب چه كسي هست درين خانه دل آواي
امشب چه كسي هست درين خانه بجز وي
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
باده نوش

بر بساط مي فروشان باده نوشان و بنوش
خوش بتابان جام مي بر مستي ياران بكوش

پشت پا بر اهل دنيا گوش بر فرمان دوست
يك دمي در بزم رندان خرقه پوشان و بپوش

پند پيران سخن پرور بدل تاثير دار
ديده بينا ميكن و سر تا به پا مي باش گوش

رهروان را خوي نيكو برتر از روي نكو
حالتي چون رفت رو با يار هم پيمان بجوش

راه كوته را به بيره سير ننمائي نكوست
تا به عزت كوله بار معرفت گيري بدوش

زيور دنيا مجو كاين هاي و هوي دلنواز
خاكدان شهسواران جمست و داريوش

سينه بگشا جهد كن در محفل دلدار شو
كاين زمان جايز بود با دلستانان در خروش

مركب معشوق را عاشق ركابي درخورست
تا زند بر عالم و آدم ركب اي تيز هوش

كارسازا همتي ساز اين دل آواي ملول
از تو گيرد وام زآواز دل انگيز سروش
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
راهی

رهسپارم رهسپار كوي دوست
قبله گاه عاشقان حقا كه اوست

جانسپارم جانسپار راه عشق
جان فداي قامت رعناي دوست

عشقبازي راه ورسم عاشقي ست
روي بنمايد همانم آرزوست

همچو مجنون مي رسم حد جنون
تا بيابم ليلي ام خوش خلق و خوست

نيست جاي ناكسان در بزم شمع
عهد پروانه طلب كآن آبروست

دوست را در بزم مستان جسته ام
ديدمش ساقي وي و مي در سبوست

شور مي پرسيدم از باده فروش
گفت مي هر مست را در جستجوست

دردنوشان طريقت را بگوي
مي پي آنها سراسر كو به كوست

شاهبازان جهان در باورند
ياورم دولت سرايش بس نكوست

عالم آراي ادب منعم مكن
من دل آوايم كه شعرم پيش روست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی۱۰

از قطره آلوده به هوي و هوسي
آمدند و حيرت زده رفتند بسي

با علم وفور خاكياني قفسي
از كار جهان نشد خبردار كسي

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی۱۱

در زمانه بنياد شدي خواه نخواه
معرفت بياموز به از مكنت و جاه

بار محنت خويش به از منت خلق
نان خشك درويش به از سفره شاه

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۱۲
در كوي خرابات خريدار مي ايم
مي باز و قدح باز زبنيان و پي ايم

مجذوب مه تير و سرانجام دي ايم
در دام اجل نيز ندانيم كي ايم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
رباعی۱۳

ابري بگريست سبزه ها آخته شد
بلبل چه خوش عاشقانه دلباخته شد

از نغمه بلبل و صفاي تن گل
اسباب جلاي جسم و جان ساخته شد

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی۱۴
عشق باغبان را تو چه مي پنداري
بي زحمت او ثمر نيايد باري

تا شاخه بجان آيد و آرد يك گل
بايست كشيد محنت صد خاري

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی۱۵
بس آب ولعاب وخاك ودست استاد
كوزه ها بداد و عمر استاد ستاد

تا خواست شرابي چشد از كوزه خويش
از دست اجل كوزه عمرش افتاد

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۱۶
انگور بديم و در دل خم شده ايم
در شهد شراب خويشتن گم شده ايم

زان آتش عشق سالها جوشيديم
كاين سان مي مستانه مردم شده ايم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی ۱۷
اين گنبد فرسوده مينا بنگر
گرد گنبدش هزار سودا بنگر

گر لب به سخن باز كند مي گويد
هر آمده بوده رفته رسوا بنگر

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۱۸
ويرانه عمارتي بديدم در شوش
كآن درگه اردشير مي بودي دوش

آن كاخ بشد كوخي و جولنگه موش
شه نيز بخاك خفته آرام و خموش

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۱۹

از قافله چند كاروانيست بجاي
از اهل قبور نه نشانيست بجاي

باغبان دهرست و جهانيست بجاي
وز ما تل خاك و استخوانيست بجاي

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۰
جان پيشكش جمال جانانه دوست
دل در طلب گوهر يكدانه دوست

بار من گناهيست كه دارم بر دوش
كار من گدائيست در خانه دوست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی ۲۱
گفتم چه دهي ؟ گفت تو را صبر و ثبات
گفتم چه دهم ؟ گفت قسم شاخ نبات

گفتم بشوم ؟ گفت شوي دار حيات
گفتم بروم ؟ گفت روي دار ممات

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۲
تا چشم بهم زني بهاري گذرد
بنگر كه چگونه روزگاري گذرد

امروز زمان اگر چه نقش من و تست
فرداي زمان نقش نگاري گذرد

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۳
صد بار گرم بميرم و زنده شوم
صد بار بشوق روي تو بنده شوم

هربار شوم زنده بهر مسلك و دين
با ذكر تو دمبدم فروزنده شوم

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۴

قومي به گمان كه كافرستيم همه
قومي به يقين كه جمله مستيم همه

ما مست مي جام الستيم همه
ما را چه گنه كه مي پرستيم همه
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی ۲۵
تا شبان دهر عمر را هي هي كرد
در چراگه عمرم گذراني طي كرد

زنهار ندانم كه قضاي روزگار
كي زاد مرا زخاك و خاكم كي كرد

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۶
عمرم ز فراز و شيب دنيا سپري
روح از تن و جان رفت بسان رهگذري

داني كه چه شد ماحصل آمد و شد
جسمم شده خاك كوزه كوزه گري

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۷
نادر به فراخ ملك خود دل مي باخت
بهرام بشوق صيد گوران مي تاخت

جمشيد به تاج و تخت خود مي باليد
وآن تير اجل شكار يك يك پرداخت

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۲۸
كاهي و گلي كه چين ديواري بود
خاكش دل خون عاشق زاري بود

كاهش همه گلهاي گلستاني بود
آبش سبب تشنه لبي جاري بود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی ۲۹
دست كرمي بهست از بازوي زور
آزاده دلي بهست از كبر و غرور

بهرام شهي بشوق صيدي پي گور
موري پي بهرام شهي در ته گور

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۰
از خاك دميديم و سپس خاك شويم
از صحنه روزگار هم پاك شويم

خشت ما بنوبت سر خشت رفتگان
چينند و بناي كاخ افلاك شويم

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۱
براهل زمين فلك نمي دارد وام
صياد ز صيد خويش كي گردد رام

مرغان زرنگ و زبده ديده ايام
كز وسوسه دانه فتادند بدام

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۲
دل بر عشوه پيرزن دهر مبند
كز حيله و نيرنگ بسازد لبخند

دلبري كند عروس صد چهره حريف
بنشسته بپاي عقد دامادي چند

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۳
هم در دل و در ديده ما هستي تو
بنيان شب و روز و مي و مستي تو

سالي پي سال و حالتي در پي حال
همتي به بخت نيك ما بستي تو

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی۳۴
سبزه اي كه از خاك عزيزي رويد
ازعاشقي وعشق به ما مي گويد

تا سبزه خاك ما برويد روزي
دلداري و عاشقي دگر مي جويد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
رباعی ۳۵
زنهار، ديار جاوداني دگرست
هشدار! بهار زندگاني بسرست

هشيار، نگار دلستاني خبرست
مشمار ، كه كار چرخ فاني گذرست

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۶
باده اي كه آموخته جام جمست
قصر جم كه آئينه فخر عالمست

تاج جم و تخت جم و سلطاني جم
خوابست و خيالست و سرابست و دمست

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۷
يكچند شديم ساكن چرخ كبود
زان خط و نشانها چه فرازي چه فرود

آهي بكشيديم و بخفتيم چه زود
صوري بدميدند و دگر هيچ نبود

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۸
بيحاصل كشتزار گردون تاچند
تاچند بر اين مزرعه دون پابند

زان پيش كه تخم و تركه ات مي كارند
درياب كه محصول نكو مي خواهند

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رباعی ۳۹
چندي نابوده در صف قافله اي
يكچند زآمد شدن خود يله اي

وزپيچ و خم دهر دمي در گله اي
وآندمي كه استاد شدي در تله اي
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 164 از 267:  « پیشین  1  ...  163  164  165  ...  266  267  پسین » 
شعر و ادبیات

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA