ارسالها: 24568
#2,311
Posted: 4 Mar 2014 14:49
بوسه ۱
عمری است شبانه روز لبهایت را...
لب باز نکن هنوز لبهایت را...
نه! سیر نمی شوم به چندین بوسه
بر روی لبم بدوز لبهایت را
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
لب
می آیی و آب می شود تب هایم
مهتاب تمام می شود شب هایم
لب بر لب تو گذاش...بیدار شدم
طعم گس بوسه می دهد لب هایم
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
باران
بنویس که عشق آخرم باران است
این چتر همیشه بر سرم باران است
بگذار که پاک آبرویم برود
بنویس که دوست دخترم باران است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,312
Posted: 4 Mar 2014 14:52
سوءتفاهم
نه سیب نه گندم است بین من و تو
بین من و تو گم است بین من وتو
این عشق که دیگران از او می گویند
یک است سوء تفاهم بین من و تو
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
بوسه ۲
با حوصله کیف و چمدانم را بست
انگار که دست و پای جانم را بست-
گفتم که بگویم چقدر دوس...ولی
با بوسه ی محکمی دهانم را بست
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
کمی آغوش
کم نامه ی خاموش برایم بفرست
از حرف پرم گوش برایم بفرست
دارم خفه می شوم در این تنهایی
طفاً کمی آغوش برایم بفرست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,313
Posted: 4 Mar 2014 14:55
باران
در دفتر شعر من صدا پنهان است
یک رود پر از ستاره در جریان است
من در سر خود ابر زیادی دارم
جیب کلمات من پر از باران است
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
رقص
دریا به سرش زده پری می رقصد
ناهید کنار مشتری می رقصد
بانو تو مگر چه کرده ای با عالم
با عشق تو رود بندری می رقصد
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
بوسه ۳
تا از لب تو شنید بوسه بوسه
از روی لبم پرید بوسه بوسه
پس کی تو مرا...؟کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟
جانم به لبم رسید بوسه بوسه
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,314
Posted: 4 Mar 2014 14:58
بوسه ۴
امروز خراب دیشبم از بوسه
لبریز حرارت و تبم از بوسه
بر روی لبم بدوز لبهایت را
امروز که من لبالبم از بوسه
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
درهای بسته
باد آمد و رخنه کرد در باورها
پاییز وزید در رگ دفترها
بر روی ترانه های من بسته شدند
درها درها درها درها درها
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
زیبائی
زیبایی تو خواب مرا ریخت به هم
آرامش مرداب مرا ریخت به هم
زیبا تر از آنی که تحمل بکنم
زیبایی ات اعصاب مرا ریخت به هم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,315
Posted: 4 Mar 2014 14:59
شاید
شاید من و تو به هم نباید برسیم
تا نوبت ما هم به سر آید
برسیم
روزی من و تو به هم
خدا می داند
شاید
شاید
شاید
شاید
برسیم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,316
Posted: 4 Mar 2014 15:02
مرگ من
کم زندگی مرا نمایش بدهید
تابوت برای من سفارش بدهید
باید بروم گور خودم را بکنم
لطفآ دو سه سطر مرگ را کش بدهید
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
بنویس
امروز بیا چکامه ات را بنویس
با دست خودت ادامه ات را بنویس
حالا بلدم چطور بازی بکنم
ای عشق! تو فیلم نامه ات را بنویس
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
فریاد
یک بار نه صد بار نه هر بار نفهمید
انگار نه انگار... نه! انگار نفهمید
فریاد زدم داد زدم دوستتان دا...
یک عمر به در گفتم و دیوار نفهمید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,317
Posted: 4 Mar 2014 15:04
شعر من
سردم شده است و از درون می سوزم
حالا شده کار هر شب و هر روزم
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری
من دکمه ی این قافیه را می دوزم
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
کودک
سی ساله شدم هنوز کودک هستم
هم بازی باد و بادبادک هستم
عاشق بشوم؟ نه! بچه ها منتظرند
من مادر چند کفشدوزک هستم
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
خواب
بیهوده در اضطراب ماندیم همه
در تاب و تب و عذاب ماندیم همه
این ساعت زنگ خورده هم زنگ نزد
عشق آمد و رفت و خواب ماندیم همه
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,318
Posted: 4 Mar 2014 15:09
دعوا
یک عمر به اشتباه دعوا کردیم
شیطان و من و گناه دعوا کردیم
آدم شده بودم و نمی دانستم
عمری سر یک کلاه دعوا کردیم
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
ماهی سیاه
شب آمده است آه! ماه اینجا نیست
یک شاعر خورشید نگاه اینجا نیست
دریا خفه کرده شاه ماهی ها را
یک ماهی کوچک سیاه اینجا نیست
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
حرف دل
تا عشق دوید از دهانم بیرون
نام تو کشید از دهانم بیرون
گفتم که به تو حرف دلم را بزنم
یک بوسه پرید از دهانم بیرون
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,319
Posted: 4 Mar 2014 15:15
دریا
من آمده ام که با تو راهی بشوم
آنی که تو از دلم بخواهی بشوم
دریا، بغلم کن! بغلم کن دریا!
می خواهم از این به بعد ماهی بشوم
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
گیسوی تو
گیسوی تو قصه ای پر از تعلیق است
جمعی است که حاصلش فقط تفریق است
موهات چلیپایی و ابرو کوفی
خط لب تو چقدر نستعلیق است
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
آغوش خدا
شعر آمد و از شهر تب و تابم برد
با خویش به دریاچه ی مهتابم برد
دریاچه، چه لالایی ماهی میخواند
آرام در آغوش خدا خوابم برد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,320
Posted: 4 Mar 2014 15:18
امید
در اوج یقین اگرچه تردیدی هست
در هر قفسی کلید امیّدی هست
چشمک زدن ستاره در شب یعنی
توی چمدان ماه، خورشیدی هست
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
دل گرفتار
دلم جز تو گرفتار کسی نیست
به جز چشم تو بیمار کسی نیست
مرا کمتر بترسان از رقیبان
که گوش من بدهکار کسی نیست
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
دزد دل
شیطان و گناه و ... اولش ترسیدیم
تا بالأخره دل تو را دزدیدیم
آن گاه من و خدا به دور آتش
با عشق تو سرخْ پوستی رقصیدیم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند