شعر و ادبیات

شعر و ادبیات

صفحه

صفحه 4 از 30: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 27 28 29 30 پسین »

Fariba Sheshboluki | فریبا شش بلوکی

ارسالها: 14491

#31 Posted: 24 Jun 2013 16:59

شناخت

مرا از شعرهایم می شناسی
مرا از غصه هایم می شناسی

اگر یک شب به بالینم بیایی
مرا از ناله هایم می شناسی

تو را از چشم هایت می شناسم
تو را از آن نگاهت می شناسم

سخن هرگز نگفتی با من اما
تو را از آن صدایت می شناسم

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#32 Posted: 24 Jun 2013 17:01

شبانه

برای گریه هایم
بسی بهانه دارم

به جای بوسه دیگر
به لب ترانه دارم

چه غم که تو نماندی
غمی به خانه دارم

ببین ز هجرت اینک
شعر شبانه دارم

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#33 Posted: 24 Jun 2013 17:05

آزاد

دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ
دلت سنگ و دلت سنگ و دلت سنگ

دلم باران دلم نرگس دلم جام
دلت تنها نگاهی ساکت و رام

دلم رسوای شهر و مست و بی تاب
دلت سرگرم بازی، شایدم خواب

دلم خون و دلم خون و دلم خون
دلت خوشحال و خندان ،شاد و گلگون

دلم را بارش ابری گرفته
دلت را خنده ی سردی گرفته

دلم تنها برایت می تپد باز
دلت «ساکت ترین ها »می شود باز

دلم در انتظار روز دیدار
دلت چون قاب خالی روی دیوار

دلم با خاطراتش شاد و مسرور
دلت اما چنان کر ، همچنان کور

دلم با یاد چشمت رفته از دست
دلت اما به این نجوا غریبه است

دلم اما ندارداز تو شکوه
گرچه درده ....
دلت آزاد بوده هر چه کرده

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#34 Posted: 24 Jun 2013 17:09

تاوان

کسی حرف مرا باور نکرده ا ست
عذابم را کسی پایان نداده ا ست

نگاهم در همان نزدیکی ات ماند
ولی یادت به من تاوان نداده ا ست

تمام شب دلم با گریه می گفت
کسی درد مرا درمان نداده ا ست

گل دلدادگی هایم که پژمرد
بر این صحرا کسی باران نداده ا ست

فقط آشفته حالی مانده و دل
به قلب من کسی سامان نداده است

نگاهم در همان نزدیکی ات ماند
ولی یادت به من تاوان نداده است
ولی یادت به من تاوان نداده است

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#35 Posted: 24 Jun 2013 17:13

پاسخ

نه این سکوت را کسی نمی شکند
هیچ کس مرا صدا نمی زند
ای همه آدم هایی که
گوش هایتان را گرفته اید
چشمانتان را بسته اید
و ای همه آنهایی که
از سرمای زمستان
به خانه های تان
پناه برده اید
هنوز آغاز شب است
هنوز ماه نتابیده
هنوز ستاره نخندیده

من هر شب ماه را می بینم
اگر ابر ها بگذارند
و سری به ستاره ها می زنم
اگر باران نبارد
من هر شب از آسمان می پرسم
که چرا پر پرواز من شکسته است؟
و پاسخم سکوت
اگر گریه بگذارد

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#36 Posted: 24 Jun 2013 17:14

باران

باز ای باران ببار
بر تمام لحظه های بی بهار
بر تمام لحظه های خشک خشک
بر تمام لحظه های بی قرار

باز ای باران ببار
بر تمام پیکرم موی سرم
بر تمام شعر های دفترم
بر تمام واژه های انتظار

باز ای باران ببار
بر تمام صفحه های زندگیم
بر طلوع اولین دلدادگیم
بر تمام خاطرات تلخ و تار

باز ای باران ببار
غصه های صبح فردا را بشوی
تشنگی ها خستگی ها را بشوی
باز ای باران ببار

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#37 Posted: 24 Jun 2013 17:16

دیدار

تو را دیدم

ولی ای کاش هرگز

نمی لغزید بر چشمت نگاهم

مرا دیدی

ولی ای کاش هرگز

نمی لغزید بر چشمم نگاهت

اگر آن لحظه اید بار دیگر

نخواهم کرد هرگز من نگاهت

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#38 Posted: 24 Jun 2013 17:17

صدای باران

نگاه کن
گوش کن
پنجره مرا می خواند
باران مرا صدا می زند
باران با انگشتانش به شیشه می زند
باران مرا صدا می زند
و من
باران را خوب می شناسم
باران مدادیست
که بر همه چیز رنگ می زند
باران تیریست که
بر دلی از سنگ می زند
باران
سازیست که باز آهنگ می زند

باران باز هم مرا صدا می زند
و من
تردید می کارم
میان ماندن و رفتن

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#39 Posted: 24 Jun 2013 17:25

زندگی

زندگی در نظرم
باده ایست از همه رنگ
رنگ رنگ
پر رنگ

ز - آن زرد چو ماه-
ن- آن نیلی عشق-
د- آن دودی غم-
رنگ عزا
گ آن گندمی است-
رنگ دستان دعا

ی - آن یکرنگیست-
تا در این چرخ و فلک
و در این بازی رنگ
تو بمانی یکرنگ
تو بمانی یکرنگ

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

ارسالها: 14491

#40 Posted: 24 Jun 2013 17:26

راز

باز از زشتی این بد روزگارزشت
می روم تا که بیابم خلوتی را باز
تا بریزم اشک
تا زنم فریاد

می دوم از پله ها پایین
می روم پایین و پایین باز

می رسم تا گریه و تا آه
می رسم تا بغض و تا فریاد

می زنم فریاد
می زنم فریاد

آمدم تا نشنوم این طعنه هارا باز
بس کنید این ساز
من نمی خواهم بگویم راز

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

صفحه

صفحه 4 از 30: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 27 28 29 30 پسین »

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات /

Fariba Sheshboluki | فریبا شش بلوکی

این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

DMCA/Report Abuse (گزارش) | News | Rules | How To | FAQ | Moderator List | Sexy Pictures Archive | Adult Forums | Advertise on Looti

Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites