ارسالها: 181
#141
Posted: 26 Jun 2013 17:04
به کی بگم
به کی بگم به کی بگم
بیزارم از دلواپسی
یه عمره تنها موندم و
نمونده واسه من کسی
دلواپسم عاشق بشم
یه وقت جوابم بکنه
یار وفادار بره و
تو غم خمارم بکنه
دلواپسم نگاهشو
بدوزه تو چشم کسی
مثل قناریا برم
یه گوشه کنج قفسی
سر بذارم رو زانوهام
عکسش بیاد تو خواب من
صداش کنم از دل و جون
ولی نده جواب من
دلواپسم عاشق بشم
دلم که طاقت نداره
برای ناکامی عشق
دلم جسارت نداره
دلواپسم عاشق بشم
یه وقت جوابم بکنه
یار وفادار بره و
تو غم خمارم بکنه
دلواپسم نگاهشو
بدوزه تو چشم کسی
مثل قناریا برم
یه گوشه کنج قفسی .
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#142
Posted: 26 Jun 2013 17:04
بی خیال
حرفا ت همش دروغکی
کارات همه زیر زیرکی
یه حرف راست درنمی یاد
از لب تو یواشکی
سر بهوا و بی خیال
تو آرزوی های محال
یه بار شده دروغاتو
نگو٬ ولش کن بی خیال
چشات دیگه رسوا شدن
وقتی می گی دوست دارم
انگار می گی برو بمیر
وقتی می گی تو رو دارم
مشت تو واشد جون تو
دستت که رو شد جون تو
بیا با هم رو راست باشیم
نگیم فدات قربون تو
بیا یه رنگ و ساده شیم
ساده مث یه خط صاف
تو سادگی بچه بشیم
بزن بریم تا کوه قاف .
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#143
Posted: 26 Jun 2013 17:04
دستاتو گم کرده بودم
دستاتو گم کرده بودم تو خواب نیومدی عزیز
بوی خوش خاطره تو٬ تو عمق جون من بریز
تو خواب نگیر حضورتو ٬ از مبهم شب خونه
بدون که هر شب یاد تو٬ تو کنج قلبم مهمونه
بدون صدای پای تو غریبه نیس با گوش من
گرمی دستای توئه قشنگترین تن پوش من
منو ببرای همنفس به شهر خاموش نگات
تازه بکن این خونه رو با هر نت ترانه هات
بخون بخون ای نازنین تو خلوت حنجره ها
بذار دوباره وا بشن رو به بهار پنجره ها
بیا بشین کنار من بانوی شرم و انتظار
بودن تو کنار من میاره تو خونه بهار .
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#144
Posted: 26 Jun 2013 17:04
خواب خوش
مثل خوابی خوش نشستی
زیر پلک بسته ی من
خونه کردی ریشه کردی
توی قلب خسته ی من
آروم آروم جون گرفتن
آرزوهای محالم
توشدی واسم یه رویا
رنگ خوابم و خیالم
یه نشونی از تو هرجا
اومد و نشست تو خونه
گفتی بعد از تو همین ها
یادگار از تو می مونه
خندیدم گفتم تو هستی
تا ابد تو قلبم ای یار
گفتی این جمله رو یکجا
گوشه ی قلبت نگهدار
من همونم من همونم
ولی تو انگار شکستی
با همین خاطره هامون
پل زدی ازمن گذشتی
سهم تو از آب و آفتاب
بارون دلگیر پاییز
سهم من اما توبودی
تو ترانه ی غم انگیز
رفتنت فاجعه بود و
موندنت فاجعه تر بود
مث خوابی خوش که آخر
انتهاش صبح سحر بود .
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#145
Posted: 26 Jun 2013 17:05
می خواد بره
می خواد بره بذار بره ابری و دلگیر نمی شه
بی اون گلوم اسیر یک حس نفس گیر نمی شه
خیال نکن اشک چشام بارون می شه می باره باز
محاله پیش چشم تو رسوام کنه دوباره باز
خیال نکن می گم دلم پیش تو بدجور می مونه
وقتی میری بیرنگ می شه گلای سرخ تو خونه
می خوای بری برو ولی شکستی پل رو پشت سر
می ری برو نامهربون قلبمو با خودت نبر
حرفات هنوز تو گوشمه دوست دارم یه عالمه
نمی تونم دل بکنم یادت همیشه با منه
دروغ نگو دروغ نگو برو که خیلی دیر شده
خوب می دونم دل تو باز یه جایی دور اسیر شده
می خوای بری برو بدون دنیا تموم نشد عزیز
دلم میگه به چشم من اشکاتو اینجا دور نریز
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#146
Posted: 26 Jun 2013 17:05
نفرین
نفرین نمی کنم تورو
بی اعتبارشدی برام
برو نمی خوام بشنوم
این حرف آخره : تمام
خراب که کردی اومدی
دورغاتو رنگ بزنی
واسه من ساده بازم
سازی خوش آهنگ بزنی
خوب میدونم کجا بودی
خواب کی تو چشات میاد
دل تو وامونده کی رو
هوس داره ٬ حالا می خواد
بیچاره اون آدمی که
اسیر حرفای تو شه
به یاد تو به خواب بره
به عشق تو بیدار بشه
زمین زدی قلب منو
شکستی حرمت دل و
رها کن این بازیا رو
این بازی بی حاصل و
بگو یه بازیچه می خوای
اسیر دست تو باشه
بگی بمیر ٬ بمیره و
تا تو بخوای زنده باشه.
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#147
Posted: 26 Jun 2013 17:05
نگاش نکن
نگاش نکن نگاش نکن
حیفه چشات ای نازنین
صداش نکن بذار بره
حالا که رفته اینچنین
نمی تونه یادش بره
خوبی فراموش نمی شه
واسه دل ساده ی تو
هرعشقی تن پوش نمیشه
نمی تونه یادش بره
نگاه شب رو تو چشات
قشنگترین صدا رو از
هر لحظه ی اون خنده هات
نمی تونه دروغ باشه
صدای قلب پرتپش
چکیدن یه قطره اشک
می ارزه باز به دیدنش
بذار بره نگاش نکن
چشاش که بارون می باره
بذار بگه دروغ بگه
که دیگه دوستت نداره
تموم میشه این لحظه ها
این لحظه های بی امید
پر میشه قلب باغچه باز
از سوسن و یاس سفید
بذار بره نگاش نکن
چشاش که بارون می باره
بذار بگه دروغ بگه
که دیگه دوستت نداره
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#148
Posted: 26 Jun 2013 17:05
پری
یه دختری مثل پری اومده این نزدیکی ها
یادم میاره روزای آفتابی بچه گی ها
راه رفتنش حرف زدنش مثل یه شعر بی نظیر
خندیدنش رقصیدنش کرده دل منو اسیر
یه آرزو تو سینه امه برم باهاش حرف بزنم
شاید خدا خواست و پری وصله بشه واسه تنم
نگاه که می کنه منو دستپاچه می شم بخدا
انگارکه روحم از تنم می خواد بشه دیگه جدا
مثل گل یاس میمونه مرمر بی خط تنش
حریر صاف و روشنه پوست سفید بدنش
چشاش به رنگ آسمون گاهی مث رنگین کمون
یه جفت کبوتر انگاری که گم شدن میونشون
یه دختری مثل پری اومده این نزدیکی ها
یادم میاره روزای آفتابی بچه گی ها...
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#149
Posted: 26 Jun 2013 17:06
اسیر
یه عمره با خیال تو
دربدر و اسیرتم
خیال نکن بازم هنوز
عاشق سر بزیرتم
نه جون تو تموم شده
دوره ی این دربدری
واست دیدم خوابی عزیز
خودت هنوز بی خبری
تو بودی که دلداده و
اسیر خنده هام بودی
هرجا می رفتم سایه وار
دنبال و پابه پام بودی
نمی شکنم خیال نکن
نمی تونی خمم کنی
تو زندون خاطره ها
اسیر ماتمم کنی
تو قلب من جا نداری
بی ارزشی بی اعتبار
برو که فایده نداره
برو منو تنها بذار
نه جون تو تموم شده
دوره ی این دربدری
واست دیدم خوابی عزیز
خودت هنوز بی خبری .
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ارسالها: 181
#150
Posted: 26 Jun 2013 17:06
می خوام برم
می خوام برم می خوام برم
نگو که دیره واسه مون
نگو که بارونی میشه
می باره بازم آسمون
هیچی که ویرون نمی شه
اگه نباشیم مال هم
بذار نباشیم مث یک
زنجیر به دست و پای هم
برو ولی یادت باشه
هرجا بری بیادتم
تو قلب دیوونه هنوز
می دونی چشم براهتم
نمی تونه یادش بره
صدای تو تو گوشمه
فرصت زیاده واسه قهر
واسه ی عشق چقد کمه
یادم میاد گفتم یه روز
آدما تکراری میشن
خالی زشور و شوق عشق
لبریز بیزاری میشن
من واسه تو همون بودم
که خالی از شوقم حالا
می خوام برم یه جای دور
از فکر تو بشم جدا
آینه صدات کرد نازنین
یه لحظه صبرکن و ببین
شاید فراموشت شده
چیزی که افتاده زمین
این حرمت قلب منه
این آرزوی آخره
نه پس برو نگاه نکن
شاید که اینجوربهتره
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
ویرایش شده توسط: Nima_785